رهام کردی و از دور سوختنم رو تماشا کردی
الان اگه بودی میگفتی تو اجازه نداری بسوزی
اگه بودی باید می‌ریختم تو خودم
اگه بودی اجازه حرف زدنم نداشتم
چون تو برای من کوه نبودی
برای من گوش نبودی
شاید اصلا از روز اول برای من نبودی...

به جاش نبودی و ریختم بیرون
درد داشت ولی خودم مثل یه کوه پشت خودم موندم
هم سوختنم و دیدم هم خاکسترامو چال کردم
دوباره جوونه زدم ...
خوبیش این بود که خودم خودمو پیدا کردم
الان خوبما ولی خوبیم مثل قبلنا نیست
خوبم با یک تعریف جدیدتر ....
این روزا بیشتر خودمو دوست دارم
بیشتر هوای خودمو دارم

☕️🌊 @CafeDarya