#ایده_های_دلبری
سلام و خسته نباشید به همه
خانما من الان چند ساله عضو کانال هستم و از ایده ها و تجربیات بقیه استفاده میکنم الان نه ساله ازدواج کردم و یه پسر سه ساله دارم
مثلا چند شب پیش بچم رو ظهر نزاشتم بخوابه
تا شب زود بخوابه و قری بازی در بیارم
بچه که خوابید
تو اون اتاق چند تا شمع روشن کردم
و چند تا یادداشت گذاشتم
و یه جام انار دونه کرده
بعد هم یه لباس سکسی تازه پوشیدم
اقامون رو صدا زدم گفتم ماساژ چرب میخوای بیا
ایشون هم با سرعت یاد و برق اومدن
اول جا خورد
بعد ذوق مرگ شد اومد خوابید
با روغن ماساژ کمی ماساژش دادم
همین حین گفتم واسه من اول کاغذهایی که.گذاشتم بخون و به ترتیب انجام بده تا برسی اصل مطلب
خلاصه کاغذ اول:ماساژ کل بدن مخصوصا سینه ران مدت پنج دقیقه
کاغذ دوم هر جا دونه انار گذاشتم با ولع بخوری بعد هم دونه های انار روی تمام بدنم خودش ریخت و صفا کرد
کاغذ سوم دیگه فرصت نشد حسابی مست شد و طاقت نیاورد و😍😍
تجربه دیگه اینکه همیشه اراسته باشید
توکارهای میدونه اقاتون خیلی سرک نکشید مثلا تو کارهایی که.مربوط به محیط کارشه خیلی توضیح نخواین
بجاش از خودتون و.اتفاقای روزانه حرف بزنید
راستی من پرستارم روز پرستار یادشون رفته بود برام چیزی بگیره
خلاصه منم سیاست کانال رو.پیش گرفتم نه غر زدم نه چرا واسم گل نگرفتی و گلایه.....
وقتی اومد دویدم سمتش دستاشو نگاه کردم گفتم کو بیینم چی داری
گفت چیزی میخواستی نگفتی چرا
منم مثل بچه های لوس گفتم گفتنی نبود
حس کردم امروز واسم گل میاری
چقدر دلم.میخواست گل هدیه بگیرم
همین فقط دیگه هیچی
بعد در عین ناباوری فردا شب که اومد در باز کردم بدون هیچ امادگی و انتظاری یهو از پشتش دسته گل درآورد
خیلی شوکه شدم که اثر کرد حرفم
و خیلی ذوق مرگ شدم پریدم بغلش و.کلی باهم ذوق کردیم
گفت اگر میدونستم اینقدر خوشحال میشی میگرفتم مرتب
بعد هم قشنگ گذاشتم تو گلدون و.کلی تشکر و یه شب عالی با شام حسابی از خجالتش دراومدم
خواستم بگم تغییر خیلی خوبه از هر زمانی باشه خوبه
برای همه جونها دعا کنید
در پناه حق🌹🌹🌹
سلام و خسته نباشید به همه
خانما من الان چند ساله عضو کانال هستم و از ایده ها و تجربیات بقیه استفاده میکنم الان نه ساله ازدواج کردم و یه پسر سه ساله دارم
مثلا چند شب پیش بچم رو ظهر نزاشتم بخوابه
تا شب زود بخوابه و قری بازی در بیارم
بچه که خوابید
تو اون اتاق چند تا شمع روشن کردم
و چند تا یادداشت گذاشتم
و یه جام انار دونه کرده
بعد هم یه لباس سکسی تازه پوشیدم
اقامون رو صدا زدم گفتم ماساژ چرب میخوای بیا
ایشون هم با سرعت یاد و برق اومدن
اول جا خورد
بعد ذوق مرگ شد اومد خوابید
با روغن ماساژ کمی ماساژش دادم
همین حین گفتم واسه من اول کاغذهایی که.گذاشتم بخون و به ترتیب انجام بده تا برسی اصل مطلب
خلاصه کاغذ اول:ماساژ کل بدن مخصوصا سینه ران مدت پنج دقیقه
کاغذ دوم هر جا دونه انار گذاشتم با ولع بخوری بعد هم دونه های انار روی تمام بدنم خودش ریخت و صفا کرد
کاغذ سوم دیگه فرصت نشد حسابی مست شد و طاقت نیاورد و😍😍
تجربه دیگه اینکه همیشه اراسته باشید
توکارهای میدونه اقاتون خیلی سرک نکشید مثلا تو کارهایی که.مربوط به محیط کارشه خیلی توضیح نخواین
بجاش از خودتون و.اتفاقای روزانه حرف بزنید
راستی من پرستارم روز پرستار یادشون رفته بود برام چیزی بگیره
خلاصه منم سیاست کانال رو.پیش گرفتم نه غر زدم نه چرا واسم گل نگرفتی و گلایه.....
وقتی اومد دویدم سمتش دستاشو نگاه کردم گفتم کو بیینم چی داری
گفت چیزی میخواستی نگفتی چرا
منم مثل بچه های لوس گفتم گفتنی نبود
حس کردم امروز واسم گل میاری
چقدر دلم.میخواست گل هدیه بگیرم
همین فقط دیگه هیچی
بعد در عین ناباوری فردا شب که اومد در باز کردم بدون هیچ امادگی و انتظاری یهو از پشتش دسته گل درآورد
خیلی شوکه شدم که اثر کرد حرفم
و خیلی ذوق مرگ شدم پریدم بغلش و.کلی باهم ذوق کردیم
گفت اگر میدونستم اینقدر خوشحال میشی میگرفتم مرتب
بعد هم قشنگ گذاشتم تو گلدون و.کلی تشکر و یه شب عالی با شام حسابی از خجالتش دراومدم
خواستم بگم تغییر خیلی خوبه از هر زمانی باشه خوبه
برای همه جونها دعا کنید
در پناه حق🌹🌹🌹