دنیای ما سیاهتر و ظلمانیتر از آن است که من بخواهم با عجز و ناله بر ظلمهایی که بر من رفته است داد سخن سر دهم. تصدقت گردم؛ آنچه این روزها بر من میگذرد در برابر ظلمی که بر همه مردم این سرزمین میرود، ناچیز و حقیر است.
اما این ظلم که مرا از دیدن روی ماهت محروم کردهاند، نابخشودنی ترین ظلم هاست. آیا این رسم همهٔ خدایان است یا من دور افتاده ترین بندگانم؟
اما این ظلم که مرا از دیدن روی ماهت محروم کردهاند، نابخشودنی ترین ظلم هاست. آیا این رسم همهٔ خدایان است یا من دور افتاده ترین بندگانم؟