اما آیا شما بهعنوان مشاور تصمیمگیرندگان، حاضرید با آن دیوانه نارنجکبهدست قرارداد ۲۵ ساله ببندید؟ آیا حاضرید در کنار او قرار بگیرید با این خطر که انبار باروت ممکن است ناگهان منفجر شود و شما را نیز کنار یالانچی پهلوان به دنیای بهتری ارسال کند؟
مشاور روسی با نگاهی به کل خاورمیانه، منطقهای که از نظر جغرافیاییــسیاسی، امنیتی و در میانمدت، بازرگانی نیز برای فدراسیون روسیه اهمیت ویژه دارد، آیا توصیه خواهید کرد که تصمیمگیرنده کل منطقه را کنار بگذارد و با تنها نظام منطقه که آیندهاش نامعلوم است، در یک صف قرار گیرد؟ آیا صبر نمیکنید تا ببینید که آقای خامنهای بهعنوان آواز قوی خود در پایان چند دهه آتشبازی سیاسی ایران را به جنگ مستقیم با اسرائیل که بیشک به جنگ مستقیم با ایالاتمتحده منجر خواهد شد، میکشاند یا نه؟
مشاور چین در پکن چه میبیند؟ او میبیند که بیش از ۱۰۰هزار چینی در امارات متحده عربی در دهها طرح مشترک سرگرم کارند، در حالی که دو طرف قراردادهای همکاری صنعتی و بازرگانی با ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار برای اجرا طی سالها امضا کردهاند. خب، آیا توجیه خواهید کرد که تصمیمگیرنده، یعنی پرزیدنت شی جینپینگ، میبایستی بهترین شریک خود در منطقه را به امید یک لبخند رضایتآمیز از سوی آقای خامنهای از خود برنجاند؟
جمهوری خلق چین با تفاهم کمسابقه با ایالاتمتحده، کمک کرد تا مناسبات دیپلماتیک جمهوری اسلامی و عربستان سعودی از سر گرفته شود. یکی از شرایطی که پکن تعیین کرد، پایان کمکهای نظامی تهران به حوثیهای یمن بود. تهران این شرط را پذیرفت و در نتیجه جنگ یمن که پایانناپذیر به نظر میرسید، در مسیر حرکت بهسوی پایان قرار گرفت.
اما پس از آنکه آقای سنوار با حمله ۷ اکتبر رهبری «جبهه مقاومت» را گرفت، آقای خامنهای ارسال سلاح به حوثیان را از سر گرفت تا جبهه جدیدی علیه «رژیم صهیونیستی غاصب» بگشاید. حوثیان چنانچه میدانید، با ایجاد ناامنی از طریق حمله به کشتیهای تجاری و دیگر عملیات دزدی دریایی در بحر المندب، بخشی از بازرگانی بینالمللی را مختل کرده است. بزرگترین بازندگان در این بازی خطرناک مصر و چین هستندــ مصر با از دست دادن بخشی از درآمدش از کانال سوئز و چین با افزایش ۱۰ درصدی هزینه صدور کالا به بازارهای اروپا و قاره آمریکا، آنهم در شرایطی که جمهوری خلق درخطر رکود اقتصادی قرار دارد و نیازمند افزایش سریع صادرات است.
آیا شما بهعنوان یک مشاور چینی توصیه خواهید کرد که پرزیدنت شی عواقب سیاست آقای خامنهای، یعنی قرار گرفتن پشت سر آقای سنوار، را ندیده بگیرد و به عبارت دیگر، بخشی از هزینه ماجراجویی «محور مقاومت» را به مردم چین تحمیل کند؟
آقای اسماعیل بقایی هامانه، سخنگوی جدید وزارت امور خارجه اسلامی در تهران، میگوید: هیچ راهی جز مقاومت شرافتمندانه و نبرد مسلحانه وجود ندارد!
به عبارت دیگر، شخصی که میبایستی دستکم با توجه به موقعیت شغلیاش، کوشش برای یافتن راهحلهای دیپلماتیک را توجیه کند، روی طبل جنگ میکوبد، زیرا سنوار و خامنهای صدای طبل جنگ را بیشتر از سکوت صلح با دیپلماسی دوست میدارند.
آقای نعیم قاسم که ظاهراً رهبر موقت حزبالله لبنان است، خطاب به آقایان سنوار و خامنهای میگوید: مقاومت غزه اسطوره است! اسرائیل را درهم خواهیم کوبید!
شیخ نعیم در بخش اول گفته خود حق دارد. مقاومت غزه «اسطوره» است، یعنی چیزی که واقعیت ندارد. سنوار با پذیرفتن «گزینه سامسون» (خیار شمشون) در عالم خیالی یا اسطورهای، کورکورانه در غزه میخواهد همه مردم خود را به کشتن بدهد. سنوار کور عصاکش کور دیگری است که در تهران با همان خیال، ممکن است مردم ایران را به تلهای مرگبار بکشاند.
مسکو و پکن، البته منتظرند ببینند که عصاکش و به دنبال او ستایشگرانش کی و چگونه در چاه خواهند افتاد.
@AmirTaheri4
مشاور روسی با نگاهی به کل خاورمیانه، منطقهای که از نظر جغرافیاییــسیاسی، امنیتی و در میانمدت، بازرگانی نیز برای فدراسیون روسیه اهمیت ویژه دارد، آیا توصیه خواهید کرد که تصمیمگیرنده کل منطقه را کنار بگذارد و با تنها نظام منطقه که آیندهاش نامعلوم است، در یک صف قرار گیرد؟ آیا صبر نمیکنید تا ببینید که آقای خامنهای بهعنوان آواز قوی خود در پایان چند دهه آتشبازی سیاسی ایران را به جنگ مستقیم با اسرائیل که بیشک به جنگ مستقیم با ایالاتمتحده منجر خواهد شد، میکشاند یا نه؟
مشاور چین در پکن چه میبیند؟ او میبیند که بیش از ۱۰۰هزار چینی در امارات متحده عربی در دهها طرح مشترک سرگرم کارند، در حالی که دو طرف قراردادهای همکاری صنعتی و بازرگانی با ارزش ۴۰۰ میلیارد دلار برای اجرا طی سالها امضا کردهاند. خب، آیا توجیه خواهید کرد که تصمیمگیرنده، یعنی پرزیدنت شی جینپینگ، میبایستی بهترین شریک خود در منطقه را به امید یک لبخند رضایتآمیز از سوی آقای خامنهای از خود برنجاند؟
جمهوری خلق چین با تفاهم کمسابقه با ایالاتمتحده، کمک کرد تا مناسبات دیپلماتیک جمهوری اسلامی و عربستان سعودی از سر گرفته شود. یکی از شرایطی که پکن تعیین کرد، پایان کمکهای نظامی تهران به حوثیهای یمن بود. تهران این شرط را پذیرفت و در نتیجه جنگ یمن که پایانناپذیر به نظر میرسید، در مسیر حرکت بهسوی پایان قرار گرفت.
اما پس از آنکه آقای سنوار با حمله ۷ اکتبر رهبری «جبهه مقاومت» را گرفت، آقای خامنهای ارسال سلاح به حوثیان را از سر گرفت تا جبهه جدیدی علیه «رژیم صهیونیستی غاصب» بگشاید. حوثیان چنانچه میدانید، با ایجاد ناامنی از طریق حمله به کشتیهای تجاری و دیگر عملیات دزدی دریایی در بحر المندب، بخشی از بازرگانی بینالمللی را مختل کرده است. بزرگترین بازندگان در این بازی خطرناک مصر و چین هستندــ مصر با از دست دادن بخشی از درآمدش از کانال سوئز و چین با افزایش ۱۰ درصدی هزینه صدور کالا به بازارهای اروپا و قاره آمریکا، آنهم در شرایطی که جمهوری خلق درخطر رکود اقتصادی قرار دارد و نیازمند افزایش سریع صادرات است.
آیا شما بهعنوان یک مشاور چینی توصیه خواهید کرد که پرزیدنت شی عواقب سیاست آقای خامنهای، یعنی قرار گرفتن پشت سر آقای سنوار، را ندیده بگیرد و به عبارت دیگر، بخشی از هزینه ماجراجویی «محور مقاومت» را به مردم چین تحمیل کند؟
آقای اسماعیل بقایی هامانه، سخنگوی جدید وزارت امور خارجه اسلامی در تهران، میگوید: هیچ راهی جز مقاومت شرافتمندانه و نبرد مسلحانه وجود ندارد!
به عبارت دیگر، شخصی که میبایستی دستکم با توجه به موقعیت شغلیاش، کوشش برای یافتن راهحلهای دیپلماتیک را توجیه کند، روی طبل جنگ میکوبد، زیرا سنوار و خامنهای صدای طبل جنگ را بیشتر از سکوت صلح با دیپلماسی دوست میدارند.
آقای نعیم قاسم که ظاهراً رهبر موقت حزبالله لبنان است، خطاب به آقایان سنوار و خامنهای میگوید: مقاومت غزه اسطوره است! اسرائیل را درهم خواهیم کوبید!
شیخ نعیم در بخش اول گفته خود حق دارد. مقاومت غزه «اسطوره» است، یعنی چیزی که واقعیت ندارد. سنوار با پذیرفتن «گزینه سامسون» (خیار شمشون) در عالم خیالی یا اسطورهای، کورکورانه در غزه میخواهد همه مردم خود را به کشتن بدهد. سنوار کور عصاکش کور دیگری است که در تهران با همان خیال، ممکن است مردم ایران را به تلهای مرگبار بکشاند.
مسکو و پکن، البته منتظرند ببینند که عصاکش و به دنبال او ستایشگرانش کی و چگونه در چاه خواهند افتاد.
@AmirTaheri4