🔸استعمارگری شهرکنشین: چرا اسرائیل همزیستی مسالمتآمیر با فلسطینیان را نخواهد پذیرفت؟
با تغییر قوانین مالکیت خصوصی زمینها در سرزمین فلسطین، صهیونیستها توانستند حدود 35 هزار هکتار زمین را، در دو منطقۀ مرج بن عامر و وادی الحوارث، خریداری کنند.
در هر دو منطقه، شهرکنشینانِ جدید صهیونیستی، گاهی با زور، روستاییان و کشاورزانی را که در آن زمینها کشاورزی میکردند بیرون کردند.
صهیونیستها، با تکیه بر آرمانِ خودکفاییشان در کار برروی زمینهای کشاورزی، خواستار اخراج روستاییان شدند و توانستند دستور اخراج آنها را از مقامات بریتانیایی بگیرند. و اینچنین بود که پاکسازی قومی فلسطین آغاز شد.
نحوۀ گسترش شهرکهای صهیونیستی ازطریق اخراج ساکنین محلی نشان میدهد که چطور ماهیت صهیونیسم تغییر کرد؛ جنبشی که در ابتدا با ادعای نجات یهودیان و مدرنسازی یهودیت ازطریق تبدیل آن به یک هویت ملی آغاز شده بود اکنون آشکارا به یک پروژۀ استعمارگریِ شهرکنشین تبدیل شده بود که حیاتش وابسته به تبعیض و تسلط بر قومی دیگر بود. بگذارید استعمارگریِ شهرکنشین را بهتر تعریف کنیم. در استعمارگری کلاسیک، مستعمرات از سوی مادرشهرها اداره میشوند -مثل بریتانیا که بر هند حکمرانی میکرد یا پرتغال که مستعمراتش را در آفریقا اداره میکرد. هدف از این نوع استعمار تبدیل جمعیت بومی به اتباعی استعماری و وفادار بود؛ استعمارگران هیچوقت نمیخواستند به جمعیتِ غالب در مستعمره تبدیل شوند. اما در استعمارگریِ شهرکنشین استعمارگران میخواهند جامعۀ استعمارگر را بهکلی جایگزینِ جامعۀ بومیِ مستعمره کنند.
شهرکنشینان معمولاً در مادرشهرِ خودشان افرادی طردشدهاند. استعمارگرانِ شهرکنشین سعی میکنند خانهای بسازند که پذیرای آنها باشد. و این روشی مطلوب برای قدرتهای استعماری است تا بتوانند قلمرو امپراتوری خودشان را گسترش دهند -و بدینطریق آنها را به رژیمهایی دوست در نقاطی دوردست تبدیل کنند. اما مسئله اینجاست که زمینهای موردنظرشان هیچوقت خالی نیستند. برای شهرکنشینان که میخواهند فرهنگ و نظام اجتماعیشان را به آنجا تحمیل کنند قطعاً جمعیت بومیِ متفاوتِ آنجا مانعی است که باید از سر راه برداشته شود. و این کار بدون اعمال خشونت ممکن نیست.
مثلاً در استرالیا، در طی 140 سال شهرکنشینی بریتانیا، علاوهبر درگیریهای مسلحانه و تلفات گستردۀ ناشی از همهگیریها، دستکم 270 مورد قتلعام بومیان صورت گرفت. اما این فرایند صرفاً محدود به کشتوکشتار نیست؛ شهرکنشینانْ بهدنبال ایناند تا تاریخ جوامع بومی را از صحنۀ روزگار محو کنند -و آن را از زمانی روایت کنند که خودشان پا به آنجا گذاشتهاند. تمامی سنتهای قدیمی باید از میان برداشته شوند و حتی غذاهای بومی به تصاحبِ شهرکنشینان درآید.
به زبان سادهتر، زمین خالی نیست، و شهرکنشینان باید خالیاش کنند. پاتریک وُلف، دانشمند فقید استرالیایی که در زمینۀ استعمارگریِ شهرکنشین صاحبنظر است، نگرش شهرکنشینان نسبت به بومیان را «منطقِ حذف» مینامد؛ تا وقتی حذفْ کامل نشده، پروژۀ استعمارگریِ شهرکنشین میکوشد آن را تکمیل کند. و این یعنی مادامی که اسرائیل خصیصۀ استعمارگریِ شهرکنشین خودش را حفظ کند، هرگز همزیستیِ مسالمتآمیز با فلسطینیها را نخواهد پذیرفت. آنچه خواندید برشی است از کتاب «تاریخچۀ نزاع اسرائیل و فلسطین» نوشتۀ ایلان پاپه و با ترجمۀ محمد مهدیپور.
🔺برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔸 تاریخچۀ نزاع اسرائیل و فلسطین
✍🏻نوشتۀ ایلان پاپه
✍🏻ترجمۀ محمد مهدیپور
📚۱۵۲صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۱۴۲۰۰۰تومان
🔺لینک خرید
@tarjomaanweb
با تغییر قوانین مالکیت خصوصی زمینها در سرزمین فلسطین، صهیونیستها توانستند حدود 35 هزار هکتار زمین را، در دو منطقۀ مرج بن عامر و وادی الحوارث، خریداری کنند.
در هر دو منطقه، شهرکنشینانِ جدید صهیونیستی، گاهی با زور، روستاییان و کشاورزانی را که در آن زمینها کشاورزی میکردند بیرون کردند.
صهیونیستها، با تکیه بر آرمانِ خودکفاییشان در کار برروی زمینهای کشاورزی، خواستار اخراج روستاییان شدند و توانستند دستور اخراج آنها را از مقامات بریتانیایی بگیرند. و اینچنین بود که پاکسازی قومی فلسطین آغاز شد.
نحوۀ گسترش شهرکهای صهیونیستی ازطریق اخراج ساکنین محلی نشان میدهد که چطور ماهیت صهیونیسم تغییر کرد؛ جنبشی که در ابتدا با ادعای نجات یهودیان و مدرنسازی یهودیت ازطریق تبدیل آن به یک هویت ملی آغاز شده بود اکنون آشکارا به یک پروژۀ استعمارگریِ شهرکنشین تبدیل شده بود که حیاتش وابسته به تبعیض و تسلط بر قومی دیگر بود. بگذارید استعمارگریِ شهرکنشین را بهتر تعریف کنیم. در استعمارگری کلاسیک، مستعمرات از سوی مادرشهرها اداره میشوند -مثل بریتانیا که بر هند حکمرانی میکرد یا پرتغال که مستعمراتش را در آفریقا اداره میکرد. هدف از این نوع استعمار تبدیل جمعیت بومی به اتباعی استعماری و وفادار بود؛ استعمارگران هیچوقت نمیخواستند به جمعیتِ غالب در مستعمره تبدیل شوند. اما در استعمارگریِ شهرکنشین استعمارگران میخواهند جامعۀ استعمارگر را بهکلی جایگزینِ جامعۀ بومیِ مستعمره کنند.
شهرکنشینان معمولاً در مادرشهرِ خودشان افرادی طردشدهاند. استعمارگرانِ شهرکنشین سعی میکنند خانهای بسازند که پذیرای آنها باشد. و این روشی مطلوب برای قدرتهای استعماری است تا بتوانند قلمرو امپراتوری خودشان را گسترش دهند -و بدینطریق آنها را به رژیمهایی دوست در نقاطی دوردست تبدیل کنند. اما مسئله اینجاست که زمینهای موردنظرشان هیچوقت خالی نیستند. برای شهرکنشینان که میخواهند فرهنگ و نظام اجتماعیشان را به آنجا تحمیل کنند قطعاً جمعیت بومیِ متفاوتِ آنجا مانعی است که باید از سر راه برداشته شود. و این کار بدون اعمال خشونت ممکن نیست.
مثلاً در استرالیا، در طی 140 سال شهرکنشینی بریتانیا، علاوهبر درگیریهای مسلحانه و تلفات گستردۀ ناشی از همهگیریها، دستکم 270 مورد قتلعام بومیان صورت گرفت. اما این فرایند صرفاً محدود به کشتوکشتار نیست؛ شهرکنشینانْ بهدنبال ایناند تا تاریخ جوامع بومی را از صحنۀ روزگار محو کنند -و آن را از زمانی روایت کنند که خودشان پا به آنجا گذاشتهاند. تمامی سنتهای قدیمی باید از میان برداشته شوند و حتی غذاهای بومی به تصاحبِ شهرکنشینان درآید.
به زبان سادهتر، زمین خالی نیست، و شهرکنشینان باید خالیاش کنند. پاتریک وُلف، دانشمند فقید استرالیایی که در زمینۀ استعمارگریِ شهرکنشین صاحبنظر است، نگرش شهرکنشینان نسبت به بومیان را «منطقِ حذف» مینامد؛ تا وقتی حذفْ کامل نشده، پروژۀ استعمارگریِ شهرکنشین میکوشد آن را تکمیل کند. و این یعنی مادامی که اسرائیل خصیصۀ استعمارگریِ شهرکنشین خودش را حفظ کند، هرگز همزیستیِ مسالمتآمیز با فلسطینیها را نخواهد پذیرفت. آنچه خواندید برشی است از کتاب «تاریخچۀ نزاع اسرائیل و فلسطین» نوشتۀ ایلان پاپه و با ترجمۀ محمد مهدیپور.
🔺برای مطالعۀ بخشهایی از کتاب و تهیۀ آن به فروشگاه اینترنتی ترجمان بروید.
🔸 تاریخچۀ نزاع اسرائیل و فلسطین
✍🏻نوشتۀ ایلان پاپه
✍🏻ترجمۀ محمد مهدیپور
📚۱۵۲صفحه؛ رقعی؛ جلد نرم؛ قیمت، همراه با تخفیف: ۱۴۲۰۰۰تومان
🔺لینک خرید
@tarjomaanweb