💲ماندن در 2D یا گذار به 4DA؟ مسأله این است
آدمها وقتی در وضعیتهای دشوار یا انتقادآمیز برای خودشان قرار میگیرند معمولاً چهار مرحله را طی میکنند. این چهار مرحله عبارتند از: انکار (Denial)، دفاع (Defense)، توصیف (Description) و تشخیص (Diagnosis). ابتدای واژگان انگلیسی هر چهار مرحله با D شروع میشود و مشهور به 4D هستند.
1⃣ انکار، وقتی که فرد میگوید «اصلاً این جوری نیست، اشتباه میکنید. اتفاقی نخواهد افتاد.»
2⃣ دفاع، زمانی است که فرد میپذیرد اتفاقی افتاده و انتقادی متوجه اوست، اما در صدد دفاع برمیآید. او معمولاً میگوید «بله این گونه است، اما طبیعی است که این گونه بشود ...»
3⃣ توصیف، وقتی است که فرد سعی میکند علت وقوع را توضیح بدهد و میگوید «علت واقعه این است که ...»
4⃣ تشخیص وقتی است که فرد میفهمد اتفاقی افتاده، جای دفاع هم باقی نیست، تشریح علت واقعه هم کفایت نمیکند بلکه باید کاری کرد. آن وقت است که میگوید «ما سعی میکنیم ... و مسأله را حل کنیم.»
5⃣ مرحله پنجمی هم میتوان تعیین کرد که همانا در پیش گرفتن اقداماتی است که مانع تکرار رخداد شود. این بدان معناست که فرد یا سازمان با شرایط تطبیق (Adaptation) پیدا میکند و به گونهای عمل مینماید که دیگر شاهد رخدادهای دشوار و ناخوشایند نباشد. این چند مرحله را میتوان به صورت 4DA هم نشان داد.
💡 نظامهای سیاستگذاری مناسب آنهایی هستند که به سرعت از انکار به تشخیص میرسند و با اجرای تشخیصهای خود، وارد سازگاری و تطبیق میشوند. حرکت کند از انکار به سازگاری و تطبیق، فاجعه به بار میآورد.
مسأله امروز جامعه ایران این است که در همه عرصههای اقتصاد، سیاست داخلی، فرهنگ، سیاست خارجی، محیط زیست و روابط اجتماعی، گروههایی از سیاستگذاران هستند که به شدت تلاش میکنند در مرحله انکار باقی بمانند و حداکثر وارد مرحله دفاع میشوند.
انکارپیشهگان بهترین وصف برای این جماعت است. انکار واقعیات تغییرات سبک زندگی، انگارههای زنان برای زندگی اجتماعی، تغییرات در واقعیتهای اقتصادی مرتبط با دلار، سکه و محصولات و خدمات، سیاست خارجی، فناوری و هر چیز دیگری، رایجترین کاری است که سیاستگذار در ایران انجام میدهد.
این سیستم سیاستگذاری انگار در همان دو مرحله انکار و دفاع باقی میماند و به صورت اختصاری به صورت 2D است و هیچ قصدی برای گذار سریع به 4DA ندارد؛ نه تشخیص و نه سازوگاری و تطبیق.
📍 @stramanagement ™
آدمها وقتی در وضعیتهای دشوار یا انتقادآمیز برای خودشان قرار میگیرند معمولاً چهار مرحله را طی میکنند. این چهار مرحله عبارتند از: انکار (Denial)، دفاع (Defense)، توصیف (Description) و تشخیص (Diagnosis). ابتدای واژگان انگلیسی هر چهار مرحله با D شروع میشود و مشهور به 4D هستند.
1⃣ انکار، وقتی که فرد میگوید «اصلاً این جوری نیست، اشتباه میکنید. اتفاقی نخواهد افتاد.»
2⃣ دفاع، زمانی است که فرد میپذیرد اتفاقی افتاده و انتقادی متوجه اوست، اما در صدد دفاع برمیآید. او معمولاً میگوید «بله این گونه است، اما طبیعی است که این گونه بشود ...»
3⃣ توصیف، وقتی است که فرد سعی میکند علت وقوع را توضیح بدهد و میگوید «علت واقعه این است که ...»
4⃣ تشخیص وقتی است که فرد میفهمد اتفاقی افتاده، جای دفاع هم باقی نیست، تشریح علت واقعه هم کفایت نمیکند بلکه باید کاری کرد. آن وقت است که میگوید «ما سعی میکنیم ... و مسأله را حل کنیم.»
5⃣ مرحله پنجمی هم میتوان تعیین کرد که همانا در پیش گرفتن اقداماتی است که مانع تکرار رخداد شود. این بدان معناست که فرد یا سازمان با شرایط تطبیق (Adaptation) پیدا میکند و به گونهای عمل مینماید که دیگر شاهد رخدادهای دشوار و ناخوشایند نباشد. این چند مرحله را میتوان به صورت 4DA هم نشان داد.
💡 نظامهای سیاستگذاری مناسب آنهایی هستند که به سرعت از انکار به تشخیص میرسند و با اجرای تشخیصهای خود، وارد سازگاری و تطبیق میشوند. حرکت کند از انکار به سازگاری و تطبیق، فاجعه به بار میآورد.
مسأله امروز جامعه ایران این است که در همه عرصههای اقتصاد، سیاست داخلی، فرهنگ، سیاست خارجی، محیط زیست و روابط اجتماعی، گروههایی از سیاستگذاران هستند که به شدت تلاش میکنند در مرحله انکار باقی بمانند و حداکثر وارد مرحله دفاع میشوند.
انکارپیشهگان بهترین وصف برای این جماعت است. انکار واقعیات تغییرات سبک زندگی، انگارههای زنان برای زندگی اجتماعی، تغییرات در واقعیتهای اقتصادی مرتبط با دلار، سکه و محصولات و خدمات، سیاست خارجی، فناوری و هر چیز دیگری، رایجترین کاری است که سیاستگذار در ایران انجام میدهد.
این سیستم سیاستگذاری انگار در همان دو مرحله انکار و دفاع باقی میماند و به صورت اختصاری به صورت 2D است و هیچ قصدی برای گذار سریع به 4DA ندارد؛ نه تشخیص و نه سازوگاری و تطبیق.
📍 @stramanagement ™