🔹از اشعار درویش خندان علیشاه (جناب قباد پشوتن)
دل در حـرم حریـم دلدار
اِحرام طواف بسته بر یار
دل در طلبِ نگاه شوخش
او پرده نیـفکـنَد ز رخسـار
من پایشکسته گِرد کویش
دل غرقه خون شد از خس و خار
خونِ دل و اشکِ دیده با هم
شد مونس و همدمم دگر بار
خود یار درون خانه لیکن
دل بیخبر از حضور دلدار
میپوید و میچمد شب و روز
از رنج فراق و طعن اغیار
ای خانهنشینِ دل، خدا را
آخـر نظـری بر این دل زار
تاکی بههوای رویت ای دوست
پـروانـه صـفـت بـسـوزیَـم زار
در رکن و مقام و مشعر و حجر
مـحــراب نـمــازم ابــروی یــار
اندر عرفاتِ عشقِ دلبر
در راز و نیاز در شب تار
در کوی منا شدم ذبیحت
تقصـیر نمودهام سـرِ دار
دیـگر خـبـــری ز خــود نـدیــدم
چون نیست شدم به هستی یار
خندان! ز فراق ناله کم کن
در عین تجلّی است دلدار
@shia12t
دل در حـرم حریـم دلدار
اِحرام طواف بسته بر یار
دل در طلبِ نگاه شوخش
او پرده نیـفکـنَد ز رخسـار
من پایشکسته گِرد کویش
دل غرقه خون شد از خس و خار
خونِ دل و اشکِ دیده با هم
شد مونس و همدمم دگر بار
خود یار درون خانه لیکن
دل بیخبر از حضور دلدار
میپوید و میچمد شب و روز
از رنج فراق و طعن اغیار
ای خانهنشینِ دل، خدا را
آخـر نظـری بر این دل زار
تاکی بههوای رویت ای دوست
پـروانـه صـفـت بـسـوزیَـم زار
در رکن و مقام و مشعر و حجر
مـحــراب نـمــازم ابــروی یــار
اندر عرفاتِ عشقِ دلبر
در راز و نیاز در شب تار
در کوی منا شدم ذبیحت
تقصـیر نمودهام سـرِ دار
دیـگر خـبـــری ز خــود نـدیــدم
چون نیست شدم به هستی یار
خندان! ز فراق ناله کم کن
در عین تجلّی است دلدار
@shia12t