Forward from: خرمگس
فرهاد قنبری
تاریخ به ما می آموزد، اگر..
⏺ پنج قرن پیش وقتی شاه جوان صفوی زخمی و رنجور در گل و لای چالدران در خون خود میغلطید [و فقط به یک معجزه نجات یافت] گناهش نه بیغیرتی بود و نه وطنفروشی و نه اصلاً در قاموس خود پشت کردن به دشمن میشناخت. گناه شاه اسماعیل درست نفهمیدن مناسبات جهان در آستانهٔ دگرگونی بود. نقل است شب قبل از آغاز جنگ چالدران یکی از سرداران سپاه قزلباش وقتی کمیِ سپاه خودی(پنجاه هزار ایرانی در برابر دویست هزار عثمانی) و مجهز بودن لشگر عثمانی به توپ و تفنگ را یادآور شده و از شاه اسماعیل میخواهد که شبانه به لشگر دشمن شبیخون زده و بخشی از آنها را نابود کنند، شاه صفوی به شدت برآشفته و نهیب میزند که: «تو از من میخواهی که با ناجوانمردی بر دشمن پیروز شوم؟».
کسی نمیداند فردای آن شب و هنگامی که در میدان جنگ، سربازان قزلباش به توپ و تفنگ لشگر عثمانی در خاک و گِل و لای میغلطیدند آیا شاه جوان هنوز به رعایت اصول جوانمردی و مروت در جنگ میاندیشید یا نه، اما هر آنچه بود توهم خودبزرگبینی شاه صفوی و تملق بیحدوحصر همراهانِ نزدیک بود که او را سایهٔ خدا بر روی زمین و شکستناپذیر معرفی میکردند، باعث رقم خوردن چنین نتیجهٔ فاجعهباری شد. جنگ چالداران غمانگیز بود. لشگر عثمانی، آذربایجان و کردستان و بخشهایی از همدان را اشغال کرد و «تاجلی بیگم و بهروزه» دو تن از زنان شاه اسماعیل به اسارات عثمانی درآمدند. شاه اسماعیل پس از نبرد چالدران ده سال دیگر عمر کرد و تلاش و غیرت بسیاری برای بیرون راندن عثمانی و ازبک از قلمرو سرزمینی ایران انجام داد اما هیچگاه از سایهٔ شکست سنگین چالدران خارج نشد.
⏺ تاریخ برای درس و عبرت گرفتن از همین رویدادهاست.
تاریخ به ما میآموزد که هیچگاه در توهم تملق چاپلوسان و دورقابچینها نباشیم...
تاریخ به ما میآموزد که روح زمانه را درک کنیم و تصورات خیالی خود را مبنای تحلیل روح حاکم بر زمانه قرار ندهیم.
تاریخ به ما میآموزد که پیمان و تعهد بینالمللی تنها با قدرت است که پابرجا میماند نه قول و مُهر و امضاء حاکمان؛ (عهدنامهٔ ترکمنچای فقط پانزده سال پس از عهدنامهٔ گلستان تحمیل شد).
تاریخ به ما میآموزد که در جهان امروز با شعار و رعایت اصول مروت و جوانمردی نمیتوان پیروز جنگ و منازعه شد.
تاریخ به ما میآموزد که برای پیروزی نیاز به قدرت و تجهیزات است، نه پیشگویی طالعبینان و رجزخوانیهای بیمبنا...
تاریخ بسیاری چیزها به ما میآموزد، اگر گوش شنوایی داشته باشیم...
@kharmagaas
تاریخ به ما می آموزد، اگر..
⏺ پنج قرن پیش وقتی شاه جوان صفوی زخمی و رنجور در گل و لای چالدران در خون خود میغلطید [و فقط به یک معجزه نجات یافت] گناهش نه بیغیرتی بود و نه وطنفروشی و نه اصلاً در قاموس خود پشت کردن به دشمن میشناخت. گناه شاه اسماعیل درست نفهمیدن مناسبات جهان در آستانهٔ دگرگونی بود. نقل است شب قبل از آغاز جنگ چالدران یکی از سرداران سپاه قزلباش وقتی کمیِ سپاه خودی(پنجاه هزار ایرانی در برابر دویست هزار عثمانی) و مجهز بودن لشگر عثمانی به توپ و تفنگ را یادآور شده و از شاه اسماعیل میخواهد که شبانه به لشگر دشمن شبیخون زده و بخشی از آنها را نابود کنند، شاه صفوی به شدت برآشفته و نهیب میزند که: «تو از من میخواهی که با ناجوانمردی بر دشمن پیروز شوم؟».
کسی نمیداند فردای آن شب و هنگامی که در میدان جنگ، سربازان قزلباش به توپ و تفنگ لشگر عثمانی در خاک و گِل و لای میغلطیدند آیا شاه جوان هنوز به رعایت اصول جوانمردی و مروت در جنگ میاندیشید یا نه، اما هر آنچه بود توهم خودبزرگبینی شاه صفوی و تملق بیحدوحصر همراهانِ نزدیک بود که او را سایهٔ خدا بر روی زمین و شکستناپذیر معرفی میکردند، باعث رقم خوردن چنین نتیجهٔ فاجعهباری شد. جنگ چالداران غمانگیز بود. لشگر عثمانی، آذربایجان و کردستان و بخشهایی از همدان را اشغال کرد و «تاجلی بیگم و بهروزه» دو تن از زنان شاه اسماعیل به اسارات عثمانی درآمدند. شاه اسماعیل پس از نبرد چالدران ده سال دیگر عمر کرد و تلاش و غیرت بسیاری برای بیرون راندن عثمانی و ازبک از قلمرو سرزمینی ایران انجام داد اما هیچگاه از سایهٔ شکست سنگین چالدران خارج نشد.
⏺ تاریخ برای درس و عبرت گرفتن از همین رویدادهاست.
تاریخ به ما میآموزد که هیچگاه در توهم تملق چاپلوسان و دورقابچینها نباشیم...
تاریخ به ما میآموزد که روح زمانه را درک کنیم و تصورات خیالی خود را مبنای تحلیل روح حاکم بر زمانه قرار ندهیم.
تاریخ به ما میآموزد که پیمان و تعهد بینالمللی تنها با قدرت است که پابرجا میماند نه قول و مُهر و امضاء حاکمان؛ (عهدنامهٔ ترکمنچای فقط پانزده سال پس از عهدنامهٔ گلستان تحمیل شد).
تاریخ به ما میآموزد که در جهان امروز با شعار و رعایت اصول مروت و جوانمردی نمیتوان پیروز جنگ و منازعه شد.
تاریخ به ما میآموزد که برای پیروزی نیاز به قدرت و تجهیزات است، نه پیشگویی طالعبینان و رجزخوانیهای بیمبنا...
تاریخ بسیاری چیزها به ما میآموزد، اگر گوش شنوایی داشته باشیم...
@kharmagaas