Kamyar

چند تا کانال و اکانت به اسم من ساخته شده است.
من کوچیک همه ام و رقمی نیستم که بخوان اکانتم رو جعل کنند ولی، به دلیل تبلیغات گسترده یکی از اینها در چند روز اخیر لازم دونستم بگم هیج اکانتی غیر از @kamyarff در توییتر و @kamyariiii در تلگرام متعلق به من نیست و هیچ گروه، پیج یا ... ، خواه عمومی خواه خصوصی، در رابطه با سیگنال دهی و مشاوره ندارم یا با سایر بزرگواران در جایی در رابطه با موارد فوق همکاری ای ندارم.

#برای_تاریخ

این موضوع که قیمت سهم "الان" چنده تا قبل از سال ۸۳ برای خودش نوعی رانت محسوب می شد.

تا قبل از سال ۸۳ چیزی به نام سایت بورس وجود نداشت. برای اطلاع از قیمت ها دو راه وجود داشت:

سایت tse شب به شب (اونم نه هر شب) در یک صفحه قیمت های معاملات را اعلام می کرد (معمولا ساعت ۷-۸ شب) و روش دوم روزنامه های فردا صبح بود.


صفحه قیمت های دیروز صفحه مهمی در روزنامه های اقتصادی محسوب می شد که بعضی وقتها به دلیل کمبود جا فقط قیمت های سهامی که به نظر روزنامه مهم بود، اعلام می شد. برای همین اکثر افرادی که وارد تالار معاملات می شدند روزنامه هم در دست داشتند.

سال بعد، سال ۸۳، سایت irbourse ساخته شد که در ابتدا قیمت ها هر نیم ساعت یکبار و بعد تر هر ۱۵ دقیقه به روز می شد.
این سایت هیچ اطلاعاتی از مظنه ها یا اردر های خرید و فروش نمی داد فقط یه صفحه زرد رنگ بود که شرکت ها در آن لیست شده بودند و اخرین قیمت و درصد تغییر قیمت در آن نوشته شده بود.

@kamyariiii

حالا ما خیلی تو این بورس از حقوق خاصی برخوردار نیستیم و همین که اجازه میدن حضور داشته باشیم خدا رو شکر.
اقای صباغ تو کانال کامودیتی یه لیستی منتشر کردن از فروشندگان برخی نماد ها که اسم شرکت ما هم جز شون هست. دو تا نکته جهت تنویر افکار عمومی:

۱- حجم خریدهای ما در بازار سهام، در بازه مورد بررسی ۸۰٪ از فروش هامون بیشتر بوده (در شرکت بهسود بیش از دوبرابر بوده است) و اکثرا مبادلات جابجایی سهم بوده است. اینکه حالا فروش ما در یک نماد خاص منتشر می شود و چیزهایی به خواننده القا می شود، قطعا از عدالت و شرف رسانه ای خارج است.

۲- حتی اگر فروخته باشیم ( که حق هر سرمایه گذاری است) هم این بزرگوار حق انتشار ندارند و اصلا حق داشتنش را هم ندارند که همانطور که عرض کردم چون حقوق خاصی برای خودم و شرکتم متصور نیستم امیدی هم به پیگیری و شفاف شدن موضوع ندارم.

@kamyariiii

🔝

اگر تابلوی معاملات مثل خیلی از بازارها، به دو تابلوی بزرگ( مختص حقوقی ها و حقیقی های بزرگ) ‌ و تابلوی خرد (حقیقی های متوسط و کوچک) تقسیم شود، هم قیمت ها تحت تاثیر هیجان کاذب سقوط نمی کنند هم حمایت ها هدفمند می شوند. با این پیشنهاد:
anonymous poll

۱- موافقم – 10K
👍👍👍👍👍👍👍 79%

۲- مخالفم – 3K
👍👍 21%

👥 13216 people voted so far.

عزیزانم در سازمان بورس
سلام و خسته نباشید

مرا عفو کنید. می دانم شما عزیزان خود کارکشته ی بازار های بحرانی و بی نیاز از اینگونه راه حل هایید ولی، احساس می کنم در مقطع حساس کنونی که همه ی قیمه ها در همه ی ماست ها غوطه ور اند، باید به عنوان دوستی که از دورتر اوضاع را می بیند راهکار هایی ارائه دهم.
راه حل اول(اختیار فروش) که نمی دانم اجرا می شود یا خیر ولی، راه کار دومی را میخواهم با شما عزیزان در میان بگذارم که شاید این یکی را مقبول بیابید.

ببینید در شرایطی مثل شرایط کنونی سهامداران تازه وارد تر که بر اساس آمار های آن سازمان محترم، خردتر هم هستند، رفتاری هیجانی تر بروز می دهند. این رفتار هیجانی هم موجب شدت صعود و هم موجب شدت نزول قیمت می شود و باعث می شود هیجان بر کل پیکره ی بازار تسری یابد.
از سوی دیگر منابع حمایتی خیلی از اوقات صرف حمایت از افرادی می شود که اصلا به حمایت نیاز ندارند (از جمله خود من). منظور این است که وقتی به صورت گسترده از نمادی حمایت می شود، سرمایه گذاران به اندازه میانگین وزنی سرمایه شان حمایت می شوند ( ممکن است یک نفر ۳۰ میلیون سهم در صف داشته باشد و دیگری ۲ هزار سهم)
پیشنهاد این است: معاملات به دو تابلو تفکیک شود. تابلوی معاملات خرد و تابلوی معاملات بزرگ (زحمت انتخاب نام با خودتان)
در تابلوی معاملات بزرگ معاملاتی بیشتر از مثلا ۱۰۰ هزار سهم انجام شود و معاملات آن تابلو مبنای کشف قیمت قرار گیرد.
همزمان در تابلوی معاملات خرد معاملات اردر های کمتر از ۱۰۰ هزار سهم انجام شود.
دامنه در تابلوی معاملات بزرگ می تواند باز یا محدود باشد ولی
در تابلوی خرد دامنه دامنه قیمت این گونه است: قیمت کشف شده در تابلوی معاملات بزرگ مثبت منفی ۵٪

آربیتراژ بین دو تابلو کاملا مجاز و قانونی است ولی در یک زمان هیچ سرمایه گذاری حق ندارد در تابلوی معاملات خرد بیشتر از یک اردر فروش داشته باشد که آنهم باید از لات تعیین شده توسط شما بزرگواران کمتر باشد.
هیچ اشکال ندارد اگر کسی از تابلوی خرد بخرد و در تابلوی بزرگ عرضه کند یا بالعکس.

این طرح چند مزیت دارد:
۱- مبنای قیمت مثل بازار فارکس معاملات بزرگ می شود که ناخودآگاه کشف قیمت دقیق تر و احتمالا کارا تر می شود و احتمالا هیجانات نقش کمتری دارند.
۲- منابع حمایتی به درستی صرف سرمایه گذاران خردتر بازار که بیشتر از بقیه احتیاج به حمایت دارند می شود.
۳- قیمت ها تحت تاثیر هیجانات کمتری نوسان می کنند.
۴- زیرساخت های موجود کاملا پاسخگوی این طرح است. چهار تابلو برای هر نماد داریم که تابلوی ۲ و۴ در هر نماد تقریبا وظیفه یکسانی انجام می دهند و می شود تابلوی ۲ رو برای معاملات خرد تخصیص داد.


باز هم عذرخواهی بابت دخالت در موضوعی که به من ربطی ندارد.
@kamyariiii

فرض کن مدیر اون شرکت یا صندوق مفلوکی هستی که قراره بهش تلفن بزنند و بگن ۱۰۰۰ میلیارد برو تو بازار سهام بخر و حمایت کن.
این هزار میلیارد سهمی که میخری دیگه رفته که ایا بقیه حقوقی ها بهت کارت بزنند یا نزنند یا بازار بالا بره یا پایین بیاد یا فرصت کنی یک روز بفروشیش یا فرصت نکنی و هزار تا چیز دیگه که خودت بهتر در جریانی و اینجا نمی شه نوشت.

پیشنهاد اینه : بیا پولت رو بزار بانک و تا سال دیگه برای این هزار میلیارد ۲۰۰ میلیارد سودبانکی بگیر.
اوراق اختیار فروش منتشر کن و بابت این فروش هم ۲۰۰ میلیارد دیگه بگیر.
جاش اختیار فروش صادر کن و سال دیگه، زمانی که تورم احتمالا باعث شده ارزش شرکت ها بالاتر بیاد، در قیمتی که مصلحت می دونی و قبلا تعیین کردی، سهمی از گروه خودت یا سهمی که دوست داری رو اگر قیمت احیانا پایین تر از قیمت بازار بود، به ارزش ۱۰۰۰ میلیارد بخر.

حداقلش اینه که این طرح برای تو هم ۴۰٪ صرفه جویی منابع احتمالا داره. احتمالا قیمت خریدت هم ارزنده تر از قیمت های الانه.
کلی هم به فروکش کردن ترس تو بازار کمک کردی که خودش می تونه موجب منطقی شدن شرایط و رها شدنت تعهد پوت بشه. جالب اینکه اینطوری بشه، اون ۲۰۰ میلیاردی که اوراق فروختی هم میشه سودت.
تازه از دست تلفن و جلسه و این کارا هم راحت میشی.


@kamyariiii

به نظرم صندلی های اجرایی باید زیر آدمهای اجرایی باشه.
آدمی که بیشتر از ده سال کار اجرایی کرده باشه اصلا نمی تونه خوب نباشه‌ وای به حال وقتی که ۳۰ سال سابقه اجرایی داشته باشه.
استاد های دانشگاه خوبه که در دانشگاه باشند و مناصب اجرایی دست آدمهای اجرایی.

آقای سیاوش خان وکیلی با شما کاری ندارم ولی صمیمانه خدمت آقای دکتر قالیباف، حسن انتخاب شون رو تبریک میگم😀

@kamyariiii

اختیار فروش یکی از ابزار های مشتقه ی پرطرفدار در دنیاست.
در اختیار فروش، ناشر که می تواند سهامدار عمده، صندوق توسعه، صندوق تثبیت، من یا شما باشیم، این "اختیار" را به خریدار می دهد که در تاریخ سر رسید دارایی را به قیمتی مشخص بفروشد. مثلا:

قیمت هر سهم فملی در این لحظه حدود ۳۳۰۰ تومان است. آقا صدرایی یا هر نهاد و شخصی می تواند اختیار فروش صادر کند برای سال آینده شهریور ماه به قیمت ۳۵۰۰ تومان و این اختیار را در بازار بفروشد.
من به عنوان سهامدار فملی می توانم این اختیار را خریداری کنم. حال اتفاقاتی که ممکن است رخ دهد:

اگر قیمت فملی کمتر از ۳۵۰۰ تومان بود، مثلا ۲۰۰۰ تومان یا ۳۴۰۰ تومان، من از اختیار خودم استفاده می کنم و هر سهم را به قیمت ۳۵۰۰ تومان اعمال می کنم.


اگر قیمت بالا تر از ۳۵۰۰ تومان بود، مثلا ۴۰۰۰ تومان یا ۵۰۰۰ تومان، از اختیار استفاده نمی کنم و سهمم را به قیمت بازار می فروشم.

روزانه هزاران میلیارد تومان به صورت دستوری صرف حمایت از بازار می شود. پیشنهاد من این بود که نهاد های حقوقی بجای هدر دادن این همه منابع از جیب ذی نفعان شان به فروش اختیار فروش اقدام کنند تا هر سهامداری نگران یا مضطرب از شرایط کنونی است با خرید اختیار فروش، سبد خودش را به نوعی بیمه کند.

اینطوری دستکاری نکردیم، اتلاف منابع نکردیم و ترس بازار را تا حد خوبی کنترل کردیم. چه بسا با این شیوه سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری بلند مدت هم تشویق کردیم.

در یکی از گروه ها نوشته بودند که اینطوری منابع بیت المال هدر میره و پول سهامداران حقوقی متعلق به بیت الماله. دو‌تا نکته:
۱- همین الان همینطوری داره هدر میره و خیلی بیشتر از این پیشنهاد هم هدر میره
۲- من نگفتم رو قیمت های فضایی اختیار صادر شود که، اتفاقا هر قیمتی که ناشر به عنوان قیمت عادلانه برای تاریخ سررسید اعتقاد دارد صادر شود. قطعا عرضه و تقاضا، فرمول های ارزش گذاری اپشن ها و... ارزش اون اختیار رو به قیمت عادلانه میرسونه.

موفق باشید
@kamyariiii

عزیرانم در سازمان بورس
یه پیشنهاد هم من بدم:

البته دنیا چرخ رو اختراع کرده و من فقط یادآوری می کنم و این تو سطح دنیا ۵۰ سال پیش هم ابتکار محسوب نمی شده ولی بهرحال گفتم یادآوری کنم :

در دنیا برای پوشش ریسک از ابزارهای اختیار استفاده می کنند که در بازار ماهم چند سالیه فعاله و زیر ساخت های لازمش وجود داره. سهامدار عمده بجای حمایت های دستوری و گاها از سر اجبار می تواند در قیمتی که به ارزندگی سهم خودش اطمینان دارد "اختیار فروش" منتشر کند و اگر کسی نگران ریزش غافل گیر کننده بازار است، اقدام به خرید اختیار فروش کند و ریسک نگهداری سهام را کاهش دهد. فکر می کنم با استفاده از این ابزار هم منابع هدر نمی رود، هم اینکه استرس و هیجان فروشندگان مدیریت می شود. سر رسید این اختیار فروش ها هم می تواند شش ماهه یا یکساله باشد.

عذرخواهی می کنم بابت دخالت در موضوعی که به من ربطی نداره.
@kamyariiii

یکم :
استاد عزیزی که تو تلویزیون فرمودید شاخص حمایتش بین ۱۶۰۰ تا ۱۷۰۰ ه. من یه سوال ساده از خدمتتون دارم:
اگر شاخص اومد زیر ۱۶۰۰ فکر نمی کنید به واسطه این نظر شما و عدم موفقیتش، فشار فروش بیشتر میشه؟


دوم:
استاد بزرگواری که فرمودید هرکس به ما اعتماد داره سهمش رو نفروشه:

در بازار سهام ابزاری هست به نام "اختیار فروش"، شما اگر این اعتماد رو دارید خب اختیار فروش منتشر کنید و به مردم بدید که خیالشون راحت شه. نیاز به قسم و آیه نیست.


سوم:
استاد ارجمندی که مصاحبه کردید و فرمودید علت ریزش بازار حضور مردم در صف فروشه:

هیچی ندارم بگم 😐


@kamyariiii

قسمت خنده دار بازار این روزها اینه که کانال های تحلیلی، فعالیت پیک نیکی می کنند، اون وقت کانال پیکنیک، کارای تحلیلی.


@kamyariiii

صرفنظر از اینکه تغییر ساعت معاملات کار درستیه یا کار غلطی (که به نظر در شرایط کنونی تنها چاره می آد)، از عزیزانم در سازمان و‌ شرکت بورس خواهش می کنم ساعت معاملات اختیار ها را هم مطابق با ساعت معاملات نماد ها تغییر دهند.
این خیلی شرایط عجیب و سختیه که مثلا اوراق اختیار خودرو صبح معامله بشه و خود سهم بعد از ظهر.
بنظرم منطقی اینه که اوراق اختیار هر نمادی در ساعتی که خود سهم معامله میشه، معامله بشه.


@kamyariiii

امام صادق به 'عنوان بصری' گفت:

"از قاطعانه حرف زدن و تعیین تکلیف کردن بگریز؛ همانطور که از شیر درنده می گریزی و مراقب باش گردن خویش را پل عبور مردم قرار ندهی."



@kamyariiii

در این متن تلاش خواهم کرد حرفی که سالهاست نوک‌زبانم را قلقلک می دهد را بنویسم:
اگر خواننده این کانال باشید، متوجه تضادی لابلای نوشته ها شده اید. گاهی فایل های اکسل را سرزنش کرده ام، گاهی ریاضیات را ستوده ام. گاهی اساتید دانشگاه، راه حل ها و تئوری های شان را شماتت کرده ام، گاهی علم را محکم ترین سازه برای دیوارهای معبد سرمایه گذاری دانسته ام. برخی اوقات مسلسل وار در مدح و ستایش مالی رفتاری مطلب ارسال کرده ام و زمان هایی خیلی واضح گفته ام "به جهنم که بازار فلان سهم را نمی خرد".
جایی در مورد اهمیت فهم پارادایم بازار صحبت کرده ام و جای دیگر به پیروی از "وارن بافت" آقای بازار را دیوانه خطاب کرده ام.
مساله ای که مدتهاست داغش بر دلم است، توضیح همین تضادهاست.
سرمایه گذاری از بسیاری جهات شبیه شطرنج است چه بسا برای سرمایه گذار مبتدی پیچیده تر. در این بازی، حریف مقابل شما، بازار و پارادایم هایش، #واقعیت_های_اقتصادی و سیاسی و بطرز شگفت آوری خودتان هستند. تعجب نکنید، افرادی که در شاخص ۳۰۰-۴۰۰ هزار فریاد حباب حباب سردادند و خارج شدند، افرادی بودند که از خودشان، افکارشان، غیرمنعطف بودن ذهن شان، شکست خوردند.
در شطرنج هم مانند سرمایه گذاری سالانه هزاران کتاب و بولتن و مجله منتشر می شود. بنظرتان اگر شخصی همه آنها را مطالعه کند، کاسپاروف را شکست می دهد؟ فکر‌می کنید بابی فیشر چند تا مجله یا کتاب شطرنج در سال مطالعه می کرد؟ آن ماده ی مکمل که به روح قهرمان شطرنج دمیده می شود چیست؟
وارن بافت کدام کتاب مالی را بهتر از اساتید دانشگاه بلد است؟ فکر نمی کنم اگر الان ازش امتحان بگیرید آزمون سی اف ای لول یک رو هم قبول شود!
پس تفاوت کجاست؟ آن روحی قدسی که شاهکار های هر حرفه را خلق می کند چیست؟
دانش مالی،مالی رفتاری، درک اقتصادی، فهم بازار، اکسل ها مهمند ولی چیزی وجود داره که از همه ی اینها مهم تره. مفهومی بالاتر از دانش مالی که اسم آن را "فهم سرمایه گذاری" می نامم.
سرمایه گذار موفق بالاتر از همه ی اینها، به فهم سرمایه گذاری دست یافته است. فهم سرمایه گذاری مانند روح بر پیکره هزاران فرمول، قاعده، استراتژی می تابد. فهم مفهوم سرمایه گذاری به سرمایه گذار خلاقیت می دهد. این چیزیست که باعث می شود وارن بافت، جورج سوروس، کاسپاروف، کارپوف و... مچ تئوری های محض را به زمین بزنند و شاهکار خلق کنند.
فهم یک قاعده یا فرمول کمک می کند نقاط ضعف و قوت آن را درک کنیم و‌در دوراهی های حساس منعطف گونه روش های قدیمی را دور بریزیم و‌ نگاه تازه به موضوع داشته باشیم.
رسالت هر سامورایی در بازار های مالی، تقویت فهم سرمایه گذاری خویش است. فرمول های مالی و اکسل ها خوبند ولی، کافی نیستند.
وارن بافت ممکن است مثل شما فرمول گوردن چند مرحله ای یا هزینه سرمایه ای خاطرش نباشد ولی، فهم سرمایه گذاری کمک می کند هرگاه نیاز پیدا کند، به کتاب یا اینترنت مراجعه کند و با سرچ ساده آن را بیابد.
چگونه فهم سرمایه گذاری را بهبود بخشیم؟
برخلاف خیلیها که می گویند : مطالعه مطالعه مطالعه، من می گویم : فکر کردن فکر کردن فکر کردن.
تحلیل را از خودتان شروع کنید. به شرکت هایی که در سبد دارید فکر کنید. تلاش کنید برای هر کدام صورت مساله طراحی و تحلیل سناریو کنید.
زیرکانه خود را بهتر و بهتر کنید. حال اگر لازم است، کتاب بخوانید، تحلیل کنید، کلاس بروید و... ولی، متوجه باشید همه ی اینها باید منجر به این شوند که فهم سرمایه گذاری در شما ارتقا یابد. در بازار سهام شما تنهایید هیچ کتابی نسخه خروج از باتلاق را ارائه نمی دهد ولی مطالعه هوشمندانه کتابهای مختلف "ممکن است" فریادرس شما شود.
تجربه مادامی که مورد فکر و تحلیل قرار نگرفته باشد و درسهایی از آن استخراج نشده باشد، ارزشی ندارد. کار عملی کنید ولی وسواس وار خودتان، افکارتان و‌ استراتژی هایتان را مرور کنید.
کلاس های مختلف از شما تحلیلگر بهتری نمی سازد. هر قدر بیشتر تحلیل کنید، تحلیلگر بهتری می‌شوید.
خود را برای بهتر شدن را تحلیل کنید و برنامه ریزی کنید. اولین استراتژی باید استراتژی بهتر شدن باشد.
کورکورانه سر کلاس رفتن و کتاب خواندن کمکی نمی کند ولی اگر‌ نیاز به یادگیری چیزی حس کردید در مطالعه درباره اش ثانیه ای درنگ نکنید.
پس فهم سرمایه گذاری کمک می کند در موقعیت های مختلف خلاقیت داشته باشید و بتوانید استراتژی موثر هم برای تحلیل هم برای سرمایه گذاری داشته باشید.
فهم سرمایه گذاری کمک می کند دائم بهتر شوید و بجای کورکورانه مطالعه کردن و کلاس رفتن و... نیاز آموزشی خود را متوجه شوید و مرتفع سازید.
برای تقویت فهم سرمایه گذاری، همه چیز در خودتان آماده است. باید از خودتان شروع کنید. آگاهانه ساعات زیادی از روز را فکر کنید، بیاندیشید و بنویسید.
رسیدن به فهم سرمایه گذاری نقطه مشترک تمام افراد موفق در بازار های مالی با استراتژی های گوناگون است.
@kamyariiii