✡️ مغضوبین ارض [٧٢]
💥 یاران گوساله [١٠]
🔹۶. موسی (ع) و خشم مسئولانه
1️⃣ و اکنون موسی (ع) میداند که قومش در مدّتی که او در میقات بهسر برده، گرفتار #فتنه و آزمایشی سخت شده است و نیز میداند که سامری با استفاده از سادگی و #حسگرایی قوم، به اشباع خواستههای آنان پرداخته، با کنار زدن هارون (ع) و معبود قرار دادن گوساله، رسماً و علناً همهٔ دستاوردهای موسی (ع) را به سُخره گرفته است.
2️⃣ قطعاً با این اطلاع و آگاهی، غمی جانکاه در روح و روان موسی (ع) پدید آمده است. این خشم و اندوه زمانی نمایان شد که موسی (ع) در میان گوسالهپرستان، شاهد تباهی قوم و #بتپرستی آنان است: «وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا». [اعراف : ١۵٠]
3️⃣ موسی (ع) به توبیخ و سرزنش قومش پرداخت و آنان را مردمانی عجول، ناشکیبا و جانشینانی بد معرفی کرد: «قالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِی مِنْ بَعْدِی أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ». [اعراف : ١۵٠]
4️⃣ الواح را که در بَر دارندهٔ آیات الهی است بر زمین انداخت و در منظر و مرآی مردم موی سر و صورت هارون را به دست گرفت و او را به سمت خود کشید: «وَ أَلْقَی الْأَلْوَاحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخِیهِ یَجُرُّهُ إِلَیْهِ». [اعراف : ١۵٠]
5️⃣ خشم موسی (ع) برخلاف خشم انفعالی، که ریشه در خصومت، کینهتوزی، تنفّر، حسد و ضعف نفس دارد، برآمده از آگاهی، شناخت، لمس، حضور، مشاهده، احساس و نشأت گرفته از ایمان و غیرت دینی، و نشاندهندهٔ میزان تعهّد و شجاعت او است.
6️⃣ اینچنین خشمی که از ویژگیهای انبیاء و اولیاء الهی است، گرچه نزد عقلاء ممدوح و پسندیده است، اما از آنجا که خشم است، امکان اشتباه و «ترک اولی» در آن وجود دارد، مانند انداختن الواح و کشیدن موی سر و صورت هارون، و البته موسی (ع) میداند که جبرانِ آن، طلب استغفار و معذرتخواهی است: «قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِی وَ لِأَخِی وَ أَدْخِلْنَا فِی رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِینَ». [اعراف : ١۵١]
7️⃣ و جای بسی شگفتی است که ما با اندیشمندانی در جوامع مسلمان مواجهایم، که افتخار مطالعه و تحقیق بیش از سی سال را با خود یدک میکشند و در این مدّت محض رضای خدا یکبار هم عصبانی نشدهاند!! هدفی جز میقات در مدرسه و دانشگاه، و مقصدی جز اَخذ اَلواح و مدارک و عنوانی پر طمطراق برای خود قائل نیستند، و نجات و رهایی مردم از #گوسالهپرستی_نوین در قاموس اینان جایگاهی ندارد!!
8️⃣ در قرآنی که اینان میخوانند گویا آیهٔ بازگشت موسی (ع) از میقات وجود ندارد. و برای اینکه مرتکبِ ترک اولایی نشوند، حاضرند ترک واجب کنند!! از افکندن اَلواح به معنای عام آن که شامل مقام، موقعیت، دارایی، آبرو و... است اِبا دارند، و از درگیر شدن، سرزنش کردن و توبیخ نمودنِ گوسالهپرستان امتناع میورزند!
9️⃣ آیا اینان نمیدانند که اَلواح در دست موسی (ع) برای نجات مردم است و آیا «وَ أَلْقَی الْأَلْوَاحَ» نمیخواهد بفرماید اَلواح بدون مردم به چه کار میآید؟! آیا اینان مصداقهای آشکاری از علمای بلا عمل، که تأثیر سخن و نفوذ کلام از آنان سلب شده، نمیباشند؟!
💥 إنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ یَعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ کَمَا یَزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا. [الكافي، ج١، ص۴۴]
🔟 قطعاً شاهد ناماندگاری و لغزش دانههای باران بر کوه بودهاید، و حتماً به زیر دست و پا افتادن پندهای عالمان بلا عمل را در مردم تماشا کردهاید. همچنان که باران بر کوه نمیماند، موعظهٔ عالم بلا عمل در قلبها جای نخواهد گرفت.
✍️ علی خلیل اسماعیل
✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود:
🇮🇷👉
@jscenter