Forward from: فکرت
📌مردی نهچندان آرام
✍🏻محمدحسام جوادزاده
🔸برای کارگردانی که کار دوم خود را میسازد، فرم و کارگردانی فیلم «مرد آرام» راضیکننده است. دو سکانس اول فیلم تا حدودی زیبا و گیرا ساخته شده است که همان ابتدای فیلم مخاطب را درگیر این احساس بکند که قرار است به تماشای فیلمی خوب بنشیند. احساسی که تا انتهای فیلم با روند کند و خسته کننده فیلم رو به افول خواهد بود.
🔹بازیگر نقش اول مرد بازی خوبی به نمایش گذاشته است اما چهره متفاوت او مخصوصا در سکانسهایی که در میان بازیگران افغانستانی است، باعث شده است این تصور را داشته باشیم که این بازی خوب در نقش خود ننشسته است. چشمان آبی او نیز در ادامه جذابیت سکانس اول را نداشته و چهرهای تصنعی به نقش اصلی داستان داده است. اما بازیگر نقش اصلی زن و سایر بازیگران افغانستانی نیز بازی خوبی را به نمایش گذاشتهاند.
🔸فیلم هرچند که ژانری اجتماعی دارد اما جز روایت یک داستان تکراری عاشقانه به سختی میتوان مفهوم اجتماعی خاصی را از روند کلی فیلم برداشت کرد. در معدود سکانسهایی از فیلم نیز که قرار است مفهومی اجتماعی به مخاطب منتقل شود به یکباره بیننده را از فضای کند و آرام فیلم خارج کرده و با جملاتی شعارزده و کلیشهای از جذابیت فیلم میکاهد.
🔹به خلاف تصوری که در ابتدای فیلم برای مخاطب ایجاد میشود داستان فیلم را به سختی میتوان به مسائل اجتماعی افغانستانیهای داخل ایران ربط داد. اگر بازیگران فیلم اهل ایران بودند یا حتی فیلم در افغانستان ساخته میشد تفاوت چندانی در روند اصلی داستان اتفاق نمیافتاد. البته فیلم مزیتی نسبی به فیلم های مشابه در ژانر اجتماعی را داراست و آن نیز روایت اگزجره نشده از مسائل و معضلات اجتماعی است.
🔸جمعبندی نهایی اینکه جز چند سکانس معدود خوب، نقش متفاوت نوبهار و بازیگری خوب شمیلا شیرزاد، فیلم گیرایی خاصی برای مخاطب ایجاد نمیکند. روند فیلم کشدار و تا حدودی خسته کننده است. فیلم نامه دارای جزئیاتی اضافی است مانند گذشته تاریک نقش اصلی که بود و نبود به خلاف انتظار مخاطب اثر خاصی در فیلم ندارد. در واقع جز روایت مشکلات زوجی نامتعارف و یک رقیب عشقی که هر لحظه پیشبینی میشود که فیلم را به پایان برساند، فیلم محتوا و جذابیت قابل اعتنایی برای مخاطب ندارد.
#جشنواره_فجر_چهل_و_سوم
✨فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
@Fekratmedia
✍🏻محمدحسام جوادزاده
🔸برای کارگردانی که کار دوم خود را میسازد، فرم و کارگردانی فیلم «مرد آرام» راضیکننده است. دو سکانس اول فیلم تا حدودی زیبا و گیرا ساخته شده است که همان ابتدای فیلم مخاطب را درگیر این احساس بکند که قرار است به تماشای فیلمی خوب بنشیند. احساسی که تا انتهای فیلم با روند کند و خسته کننده فیلم رو به افول خواهد بود.
🔹بازیگر نقش اول مرد بازی خوبی به نمایش گذاشته است اما چهره متفاوت او مخصوصا در سکانسهایی که در میان بازیگران افغانستانی است، باعث شده است این تصور را داشته باشیم که این بازی خوب در نقش خود ننشسته است. چشمان آبی او نیز در ادامه جذابیت سکانس اول را نداشته و چهرهای تصنعی به نقش اصلی داستان داده است. اما بازیگر نقش اصلی زن و سایر بازیگران افغانستانی نیز بازی خوبی را به نمایش گذاشتهاند.
🔸فیلم هرچند که ژانری اجتماعی دارد اما جز روایت یک داستان تکراری عاشقانه به سختی میتوان مفهوم اجتماعی خاصی را از روند کلی فیلم برداشت کرد. در معدود سکانسهایی از فیلم نیز که قرار است مفهومی اجتماعی به مخاطب منتقل شود به یکباره بیننده را از فضای کند و آرام فیلم خارج کرده و با جملاتی شعارزده و کلیشهای از جذابیت فیلم میکاهد.
🔹به خلاف تصوری که در ابتدای فیلم برای مخاطب ایجاد میشود داستان فیلم را به سختی میتوان به مسائل اجتماعی افغانستانیهای داخل ایران ربط داد. اگر بازیگران فیلم اهل ایران بودند یا حتی فیلم در افغانستان ساخته میشد تفاوت چندانی در روند اصلی داستان اتفاق نمیافتاد. البته فیلم مزیتی نسبی به فیلم های مشابه در ژانر اجتماعی را داراست و آن نیز روایت اگزجره نشده از مسائل و معضلات اجتماعی است.
🔸جمعبندی نهایی اینکه جز چند سکانس معدود خوب، نقش متفاوت نوبهار و بازیگری خوب شمیلا شیرزاد، فیلم گیرایی خاصی برای مخاطب ایجاد نمیکند. روند فیلم کشدار و تا حدودی خسته کننده است. فیلم نامه دارای جزئیاتی اضافی است مانند گذشته تاریک نقش اصلی که بود و نبود به خلاف انتظار مخاطب اثر خاصی در فیلم ندارد. در واقع جز روایت مشکلات زوجی نامتعارف و یک رقیب عشقی که هر لحظه پیشبینی میشود که فیلم را به پایان برساند، فیلم محتوا و جذابیت قابل اعتنایی برای مخاطب ندارد.
#جشنواره_فجر_چهل_و_سوم
✨فکرت، رسانه اندیشه و آگاهی؛
@Fekratmedia