🔵 250 میلیارد دلار ارزش خانههای خالی است(۱)
فرشاد مومنی:
🔹رییس موسسه مطالعات دین و اقتصاد و استاد دانشگاه علامه طباطبایی در نشست موسسه مطالعات دین و اقتصاد با موضوع «فقر مسکن و اقتصاد سیاسی به حاشیه راندن آن» با بیان اینکه سرمایهگذاری در ساختمان باید از حد و حدودی برخوردار باشد از تبدیل شدن «فقر مسکن» به یک «تهدید امنیت ملی» خبر داد.
🔹سرمایهگذاری مسکن باید حدودی داشته باشدسرمایهگذاری در ساختمان باید از حد و حدودی برخوردار باشد و نباید از سرمایهگذاری در تولید فناورانه، چه در صنعت و چه در کشاورزی سبقت بگیرد، در غیر این صورت آن کشور، در حالی که رشد اقتصادی بسیار بالا را هم تجربه میکند، دچار بحرانها و ناپایداریها و تزلزلهای بسیار عظیم شود.
🔹اگر سرمایهگذاری در ساختمان، از حدودی فراتر رود، اقتصاد توسعه نیافته با انبوهی از ناموزونیها و از ریختافتادگیها و بحرانها روبهرو خواهد شد. از دیدگاه تحلیلهای سطح توسعه، افزایش غیرعادی سرمایهگذاری در ساختمان، به اعتبار محدودیت منابع در اقتصادهای در حال توسعه، به معنای کاهش معنیدار بنیه تولیدی جامعه خواهد بود و هنگامی که با کاهش تولید مایحتاج زندگی عامه مردم همراه شود، نیروی محرکه فقر، ناپایداری و تورمهای بالا و نابسامانیهای پس از آن خواهد بود.
🔹سالی یک میلیون مسکن در خدمت مطامع سوداگران میگذاریمدر 11ساله 1385 تا 1395، حدود 11 میلیون خانه در ایران ساخته شده است. اگر قرار بود سالی یک میلیون مسکن در ایران گرهی را باز کند، ما که این سیاست را تجربه کردیم. در گزارش مرکز پژوهشها آمده است از اسفند 1396 تا اسفند 1400 در حالی که در 11ساله قبلی، 11 میلیون مسکن هم ساخته شده، میانگین قیمت مسکن در تهران، رشد بیش از 600 درصدی را تجربه کرده است.
🔹یعنی بخش اعظم این مسکنهایی که ساخته میشود، به خدمت مطامع سوداگران در میآید و ابزار شلاق زدن بر تن رنجور فقرا و متوسطهای ایران میشود. این مساله بسیار عجیبی است. این گزارش میگوید در حالی که در 11 سال، 11 میلیون عرضه مسکن داشتیم، در حالی که میانگین جهانی سهم مسکن در سبد هزینه خانوارها حدود 25درصد است، در تهران، به حدود 50 درصد رسیده و اکنون گزارشهای جدید میگوید این رقم به حدود 60 درصد رسیده است.
کل نظام حیات جمعی ما را به اسم بازارگرایی، مورد حمله قرار دادند. با وجود ساخت 11 میلیون مسکن در این دوره 11 ساله، فقط 2.5 میلیون نفر به تعداد مالکان مسکن کشور افزوده شده و 8.5 میلیون مسکن در مطامع سوداگری گرفتار شده، در همین دوره، 3 میلیون و 260 هزار نفر هم به تعداد مستاجران کشور اضافه شده است. وجوه تناقضآلود و پرشمار این قضیه را نگاه کنید!
در همه برنامه منافع سوداگران مسکن دیده شده استدر گزارش مرکز تحقیقات استراتژیک ریاستجمهوری آمده که پس از جنگ، به واسطه اینکه میدان را در بخش مسکن برای تاخت و تاز سوداگران رها کردیم، نتیجه این شده که در حالی که سهم مستاجران و خانوارهای ساکن در خانههای استیجاری تا سالهای پایانی جنگ، حدود 10 تا 12 درصد بوده، این سهم از 1395 از 35 درصد عبور کرده و در فاصله 1395 تاکنون نیز به مراتب به این نسبت اضافه شده است؛ بنابراین در مسیر توجیه منافع سوداگران در بازارهای سودازده مسکن در ایران، متاسفانه علایمی مشاهده میشود که نظام آمار و اطلاعات کشور را هم به گونهای تعریف کردند که همان ترغیب به عرضه مسکن را به جای کوتاه کردن دست سوداگران در پی داشته باشد.
🔹250 میلیارد دلار، ارزش خانههای خالی استدر گزارش وزارت مسکن در سال 1393 آمده است در دوره بعد از جنگ، ارزش خانهها و ساختمانهای خالی ما به قیمت آن روز معادل 250 میلیارد دلار است. در زمان انتشار این گزارش، ارزش کل بازار بورس ایران، کمتر از 250 میلیارد دلار بود!
تعداد خانوارهای مستاجر درگیر فقر، 48 درصد رشد کردهاوایل دی ماه 1403 وزارت کار، گزارش بسیار شرافتمندانهای را درباره فقر مسکن در کشور منتشر کرده است، در این گزارش آمده که در حد فاصل 1395 تا 1401، تعداد خانوارهای مستاجر درگیر فقر در کشور، 48 درصد رشد کرده است. در سال 1401، بیش از یک میلیون خانواده مستاجر درگیر فقر در مناطق شهری بودند که درآمدی کمتر از خط فقر داشتند. یعنی هزینههای کمرشکن اجاره، آنها را به زیر خط فقر انداخته است. میگوید با توجه به اینکه تنها 8 درصد از خانوارهای مستاجر درگیر فقر در روستاها سکونت دارند، فقر مستاجران را بیشتر میتوان پدیدهای شهری دانست.
@economistfarsi🌐کانال اکونومیست فارسی