سیاستورزی بیمسئولیتمحمد فاضلی
مقدمهدیروز دو صفحه سند منتشر شد (
اینجا) که یکی از ارزشمندترین اسناد منتشرشده در سالهای اخیر است؛ و از هر افشاگری جنجالآفرینی، مهمتر است.
سندی که ارزش تاریخی دارد.این دو صفحه سند، نامهای است که در رئیس دفتر مرحوم ابراهیم رئیسی به پانزده نفر از مقامات دولت سیزدهم ارسال، و در آن پیشبینی سه متغیر مهم اقتصادی تا پایان سال را ارائه کرده است:
🔵 نرخ ارز بین ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان (دقیقا همان نرخی که الان در اسفند ۱۴۰۳ هست)
🔵 نرخ تورم بین ۴۵ تا ۵۰ درصد
🔵 کسری برق بین ۱۰.۵ تا ۱۲.۵ هزار مگاوات
وزیر اقتصاد و رئیس سازمان برنامه و بودجه دولت قبل که در نقش منتقدان دولت پزشکیان ظاهر شدند؛ و رئیس بانک مرکزی و وزیر صمت (که این دو نفر در دولت پزشکیان هم حضور دارند) از دریافتکنندگان این نامه بودهاند. محال است نمایندگان مجلس و سایر مقامات هم از این پیشبینی بیخبر بوده باشند.
آنچه بر دولت پزشکیان گذشت!نمایندگان مجلس، وزرای دولت قبل، و بسیاری دیگر از این پیشبینی خبر داشتهاند. اما وقتی دولت پزشکیان شروع بهکار کرد، و همه ریسکهای سیاسی که در زمان ارسال این نامه وجود نداشتند، بر دولتش بار شد، مخالفانش در مجلس و سایر جاها:
🔴 خاموشیها را بهانه حمله به دولت کردند.
🔴 افزایش قیمت ارز را به سیاستهای وزارت اقتصاد نسبت دادند.
🔴 نرخ تورم را ابزار حمله به دولت و تضعیف آن کردند.
مجلسیها و مخالفان دولت، هرگز به گونهای رفتار نکردند که نشان دهد میدانند آنچه رخ میدهد (از نرخ ارز تا تورم و ناترازی) نتیجه گذشته اقتصاد ایران و حتی تشدید آن بر اثر افزایش ریسکهای سیاسی است. فرصتی پیدا شده بود تا کاسه و کوزه همه آن چیزی را که خودشان پیشبینی کرده بودند، و نتیجه طبیعی مسیر طیشده سیاست داخلی، سیاست خارجی و سیاست اقتصادی و تحریم دو دهه گذشته است، بر سر دولت #پزشکیان بشکنند.
اینها همان کسانی هستند که اگر دولت مرحوم رئیسی باقی مانده بود، باید نه در موضع منتقد این وضعیت، بلکه در مقام حامیان و توجیهکنندگان وضعیت ظاهر میشدند. نتیجهسیاستورزی در ایران امروز بیمسئولیت شده است. یعنی جریان اصلی سیاست، اکثریت مناقشات و گفتار سیاسی که در ظاهر به اسم مردم، کشور یا نظام صورت میگیرد، در اصل دعوا بر سر جابهجایی دار و دستهها، رانتها و افراد است. موضوع وطن، چیزی به نام ایران خانه ایرانیان، و مردم، سرزمین یا منافع ملی، از دستور کار طیف گستردهای از سیاسیون خارج است.
اگر چنین نبود، آنها که میدانستند حتی اگر دولت قبل میماند، و حتی اگر هیچ ریسک سیاسیای افزوده نمیشد، باز هم ارز به ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان میرسید، خاموشیهای گسترده رخ میداد و تورم به ۴۵ تا ۵۰ درصد میرسید؛ به عوض عربدهکشی و ننه من غریبمبازی، کمک دولت میکردند تا سیاستهای بهتری اجرا کند، تا منسجمتر باشد، تا کمتر در چالههای سیاست هر روزه گیر بیفتد و وزرایش وقت داشته باشند با تمرکز بیشتری به درد این کشور برسند.
سیاستورزی بیمسئولیت، یعنی لخت و عریان منافع شخصی و جناحی را به زیان یک ملت دنبال کردن؛ یعنی حرف از مردم زدن اما با وقیحترین ابزارها دنبال رانت و منافع بودن.
سیاستورزی بیمسئولیت، یعنی بدانی که تحت شرایط موجود، قیمت ارز در پایان سال ۱۴۰۳ به ۹۰ تا ۱۰۰ هزار تومان میرسد، حتی اگر هیچ ریسک سیاسیای افزوده نشود و هیچ بازار ارز توافقی هم اجرا نشود، اما جلوی دوربینهای تلویزیونی عربده بکشی و از تأثیر بازار ارز توافقی بر افزایش قیمت ارز بگویی؛ قیافه دفاع از مردم هم بگیری!
حرف آخرسیاستورزی بیمسئولیت، آن نوع سیاستورزی که ذرهای از ارزش قائل شدن برای ایران و ایرانی، بویی نبرده، و صرفا منافع شخصی را دنبال میکند، این کشور را به خاک سیاه مینشاند، بیشتر از آنچه اکنون هست.
@fazeli_mohammad