#پارت618
حالت صورتش پر از تعجب شد..تابلو بود
که انتظار چنین جوابی رو از طرف من نداشته...
با تعجب گفت:چی؟..
من هم با همون
لحن گفتم:میگم اگر فضولی بگو تا دلیلشو برات توضیح بدم..
اگر هم نه که پس به خودم مربوطه نه شما...
نگاش هم متعجب بود هم گنگ و سرگردون..ولی یه دفعه اخماشو کرد
تو هم و با حرص گفت:اولا نخیر فضول نیستم..
دوما اگر تو این کار دخالتی می کنم فقط به خاطر اینه که...اینه که...
ساکت شد...انگار دنبال یه کلمه ی مناسب می گشت...
ابرومو انداختم بالا و گفتم:اینه که چی؟..جمله ات سر داشت
ولی تهش چی شد؟
حالت صورتش پر از تعجب شد..تابلو بود
که انتظار چنین جوابی رو از طرف من نداشته...
با تعجب گفت:چی؟..
من هم با همون
لحن گفتم:میگم اگر فضولی بگو تا دلیلشو برات توضیح بدم..
اگر هم نه که پس به خودم مربوطه نه شما...
نگاش هم متعجب بود هم گنگ و سرگردون..ولی یه دفعه اخماشو کرد
تو هم و با حرص گفت:اولا نخیر فضول نیستم..
دوما اگر تو این کار دخالتی می کنم فقط به خاطر اینه که...اینه که...
ساکت شد...انگار دنبال یه کلمه ی مناسب می گشت...
ابرومو انداختم بالا و گفتم:اینه که چی؟..جمله ات سر داشت
ولی تهش چی شد؟