سلسلهی اثباتِ نبوّتِ سیّدنا محمّدﷺ {4}
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص)
2. موردِ پیشگوییِ پیروزیِ روم بر ایران
توضیح: قرآن در آیاتِ آغازینِ سورهی روم خبر از شکستِ روم از ایران میدهد و بلافاصله بعد از آن، پیشگویی میکند که به زودی رومیان بر ایرانیان پیروز خواهند شد.
وجهِ استدلال: اگر پیامبرﷺ به نزولِ وحی از جانبِ پروردگار باور نداشت، هرگز چنین پیشگوییای انجام نمیداد؛ زیرا:
اوّلاً: در آن زمان، روم از ایران شکستِ سنگینی خورده و رو به زوال رفته بود. بنابراین احتمالِ بسیار پایینی داشت که این پیشگویی به وقوع بپیوندد. حتّی ادوارد گیبن (Edward Gibbon) یکی از برترین رومشناسانِ تاریخ در کتابِ «تاریخِ سقوط و فروپاشیِ امپراتوریِ روم» میگوید: «در زمانِ این پیشگویی، هیچ پیشگوییای از آن بعیدالوقوعتر نبوده؛ زیرا دوازدهسالِ اوّلِ حکومتِ هرقل خبر از پایانِ امپراتوریِ روم میداد!» [1] تئوفان نیز میگوید: "For before they had never thought to see Persian dust." یعنی: «(وقتی ایران روم را شکست داد) رومیان هرگز فکر نمیکردند که دوباره خاکِ ایران را ببینند!» [2]
ثانیاً: حتّی اگر در نظر نگیریم که احتمالِ شکستِ این پیشگویی بالا بوده، باز هم منطقاً ممکن بود که این پیشگویی به تحقّق نرسد و هرکسی جایِ پیامبرِ اسلام (ص) باشد و به ادّعایِ وحی هم باور نداشته باشد، حدّاقل به نحوی پیشگویی میکند که اگر ۱٪ پیشگوییِ او با خطا مواجه شد، راهِ فرار داشته باشد! امّا قرآن نه تنها چنین نکرده بلکه با قاطعیّت روی این موضوع تأکید کرده است و پس از بیانِ پیشگویی، یادآور میشود که علم به آینده و گذشته دست خداست و این وعدهای تخلّفناپذیر است!
ثالثاً: در این پیشگویی زمانِ پیروزیِ روم هم مشخّص و از لفظِ «بضعِ سنین» استفاده شده که به معنای "بازهی زمانیای بینِ ۳ تا ۹ سال" است و این مسئله هم ریسکِ پیشگویی را به شدّت بالاتر میبرد!
رابعاً: از بدیهیاتِ تاریخ است که پیامبرِ اسلام (ص) یارانی داشتند که بینهایت به صداقتِ ایشان معتقد بودند. آنها برای پیامبرﷺ سختترین شکنجهها را تحمّل میکردند، در جنگهای بسیاری جانِ خود را برای حفاظت از پیامبرﷺ و پیروزیِ اسلام به خطر میانداختند، در شعبِ ابیطالب گرسنگیِ شدیدی را متحمّل شدند و از جهاتِ مختلفی موردِ تحریم قرار میگرفتند و... با این حساب پیامبر (ص) هیچ نیازی نداشتند که برای اثباتِ حقانیّتِ خود، چنین پیشگوییِ خطرناکی را انجام دهند!
خامساً: اگر این پیشگویی اشتباه میشد، تمامِ اعتبارِ پیامبرﷺ به یکباره از بین میرفت و در این صورت ممکن بود مشرکینی که متوجّه شده بودند محمد بن عبدالله (ص) به دروغ با ادّعای پیامبری همهی خدایانِ آنها را به سخره گرفته و تمامِ اعتقاداتشان را خرافه دانسته، شدیدترین بلاها را بر سرِ او بیاورند و از آن بدتر، یارانِ خودِ پیامبرﷺ بودند که وقتی متوجّه میشدند تمامِ این شکنجههای طاقتفرسا و سختیهایِ غیرقابلِ وصفی که برای اسلام و پیامبرِ آن تحمّل کردند در حقیقت برای نصرتِ یک دینِ دروغین و پوشالی بوده و به شدّت با زندگی و احساساتِ آنها بازی شده، بسیار محتمل بود که پیامبرﷺ را به سختترین نحوِ ممکن مجازات کنند و او را به قتل برسانند!
نکته: اینجا هم به مانندِ موردِ قبل (تحدّیِ قرآن) با نتیجهی پیشگویی کاری نداشتیم و فقط از صرفِ پیشگوییکردنِ قرآن صداقتِ پیامبرﷺ را نتیجه گرفتیم.
ادامه دارد...
مرحلهی نخست: اثباتِ صداقتِ پیامبرِ اسلام (ص)
2. موردِ پیشگوییِ پیروزیِ روم بر ایران
توضیح: قرآن در آیاتِ آغازینِ سورهی روم خبر از شکستِ روم از ایران میدهد و بلافاصله بعد از آن، پیشگویی میکند که به زودی رومیان بر ایرانیان پیروز خواهند شد.
وجهِ استدلال: اگر پیامبرﷺ به نزولِ وحی از جانبِ پروردگار باور نداشت، هرگز چنین پیشگوییای انجام نمیداد؛ زیرا:
اوّلاً: در آن زمان، روم از ایران شکستِ سنگینی خورده و رو به زوال رفته بود. بنابراین احتمالِ بسیار پایینی داشت که این پیشگویی به وقوع بپیوندد. حتّی ادوارد گیبن (Edward Gibbon) یکی از برترین رومشناسانِ تاریخ در کتابِ «تاریخِ سقوط و فروپاشیِ امپراتوریِ روم» میگوید: «در زمانِ این پیشگویی، هیچ پیشگوییای از آن بعیدالوقوعتر نبوده؛ زیرا دوازدهسالِ اوّلِ حکومتِ هرقل خبر از پایانِ امپراتوریِ روم میداد!» [1] تئوفان نیز میگوید: "For before they had never thought to see Persian dust." یعنی: «(وقتی ایران روم را شکست داد) رومیان هرگز فکر نمیکردند که دوباره خاکِ ایران را ببینند!» [2]
ثانیاً: حتّی اگر در نظر نگیریم که احتمالِ شکستِ این پیشگویی بالا بوده، باز هم منطقاً ممکن بود که این پیشگویی به تحقّق نرسد و هرکسی جایِ پیامبرِ اسلام (ص) باشد و به ادّعایِ وحی هم باور نداشته باشد، حدّاقل به نحوی پیشگویی میکند که اگر ۱٪ پیشگوییِ او با خطا مواجه شد، راهِ فرار داشته باشد! امّا قرآن نه تنها چنین نکرده بلکه با قاطعیّت روی این موضوع تأکید کرده است و پس از بیانِ پیشگویی، یادآور میشود که علم به آینده و گذشته دست خداست و این وعدهای تخلّفناپذیر است!
ثالثاً: در این پیشگویی زمانِ پیروزیِ روم هم مشخّص و از لفظِ «بضعِ سنین» استفاده شده که به معنای "بازهی زمانیای بینِ ۳ تا ۹ سال" است و این مسئله هم ریسکِ پیشگویی را به شدّت بالاتر میبرد!
رابعاً: از بدیهیاتِ تاریخ است که پیامبرِ اسلام (ص) یارانی داشتند که بینهایت به صداقتِ ایشان معتقد بودند. آنها برای پیامبرﷺ سختترین شکنجهها را تحمّل میکردند، در جنگهای بسیاری جانِ خود را برای حفاظت از پیامبرﷺ و پیروزیِ اسلام به خطر میانداختند، در شعبِ ابیطالب گرسنگیِ شدیدی را متحمّل شدند و از جهاتِ مختلفی موردِ تحریم قرار میگرفتند و... با این حساب پیامبر (ص) هیچ نیازی نداشتند که برای اثباتِ حقانیّتِ خود، چنین پیشگوییِ خطرناکی را انجام دهند!
خامساً: اگر این پیشگویی اشتباه میشد، تمامِ اعتبارِ پیامبرﷺ به یکباره از بین میرفت و در این صورت ممکن بود مشرکینی که متوجّه شده بودند محمد بن عبدالله (ص) به دروغ با ادّعای پیامبری همهی خدایانِ آنها را به سخره گرفته و تمامِ اعتقاداتشان را خرافه دانسته، شدیدترین بلاها را بر سرِ او بیاورند و از آن بدتر، یارانِ خودِ پیامبرﷺ بودند که وقتی متوجّه میشدند تمامِ این شکنجههای طاقتفرسا و سختیهایِ غیرقابلِ وصفی که برای اسلام و پیامبرِ آن تحمّل کردند در حقیقت برای نصرتِ یک دینِ دروغین و پوشالی بوده و به شدّت با زندگی و احساساتِ آنها بازی شده، بسیار محتمل بود که پیامبرﷺ را به سختترین نحوِ ممکن مجازات کنند و او را به قتل برسانند!
نکته: اینجا هم به مانندِ موردِ قبل (تحدّیِ قرآن) با نتیجهی پیشگویی کاری نداشتیم و فقط از صرفِ پیشگوییکردنِ قرآن صداقتِ پیامبرﷺ را نتیجه گرفتیم.
ادامه دارد...