🔖متن کلیپ
🎥 آیا خدا وجود دارد؟ اثبات وجود خدا.
برهان وجودی آنسلم
یکی از براهین فلسفی اثبات وجود خداوند.
✍🏻 در سال 1078 میلادی، راهبی به نام آنسلم کانتربری برهانی را در جهان عنوان کرد که : حتی اگر ممکن باشد که خداوند وجود دارد ، منطقاً از این گزاره پیروی می کند " خداوند وجود دارد" .
استدلال آنسلم به " برهان وجودی آنسلم " مشهور شد. و به سرعت حتی تا الان فلسفه را مجزا کرده است.
در قرن 19 ، فیلسوفی آلمانی به نام : آرتور شوپنهاور ، برهان وجودی را به لطیفه ای جذاب مانند می کند. اما بسیاری از فیلسوفان برجسته ی قرن بیستم مانند : چارز هارتسون ، نورمن مالکوم و آلوین پلاتینگا این برهان را صادق می دانند.
خداوند را می توان به عنوان " موجودی عالی و حداکثری " تشخیص داد و هر ویژگی یا چیزی که خداوند را موجودی عالی و حداکثری می کند آن چیز حتماْ در خداوند وجود دارد.
برای اینکه موجودی عالی و حداکثری باشد یا به عبارتی یک موجود عالی و حداکثری باشد باید؛ قدرتمندترین ، داناترین(آگاه ترین) و اخلاقاً کامل ترین موجود در جهانِ ممکن باشد.
جهانِ ممکن روش هایی است که جهان می توانست به آن صورت وجود داشته باشد. برای اینکه بگوییم چیزی در جهاني ممکن وجود دارد، کافیست بگوییم که اگر جهان می توانسته است به این صورت وجود داشته باشد ، می توان تصوّرکرد که ممکن است جهان به آن صورت وجود داشته باشد. به طور مثال : با اینکه اسب های تک شاخ در دنیای واقعی وجود ندارند، امّا به نظر می رسد حداقل ممکن بوده است که وجود داشته باشند. بنابراین می توانیم بگوییم که اسب های تک شاخ در جهانِ ممکن وجود دارند.
اما سویی دیگر ، فرضیه یا ایده ی : "مرد متاهل عَزَب !" در جهانِ ممکن وجود ندارد، زیرا اندیشه ی "مرد متاهل عَزَب " منطقاً نامتجانس و غیر منسجم است و امکان ندارد که وجود داشته باشد، خوب اگر امکان وجود " موجودی عالی و حداکثری " وجود داشته باشد ،
پس می توانیم بگوییم که در قسمتی از جهانِ ممکن ، آن وجود دارد. اما صبر کنید ! یک موجود عالی و حداکثری واقعاً نمی تواند عالی و حداکثری باشد ، اگر فقط در قسمتی از جهانِ ممکن وجود داشته باشد. برای آنکه آن موجود "خداوند" عالی و حداکثری باشد ، باید " قدرتمندترین،آگاه ترین و اخلاقاً کامل ترین موجود در جهانِ ممکن باشد".
خوب فکر کنید ! اگر موجودی عالی و حداکثری درهر یک از جهانِ ممکن وجود داشته باشد، آن در تمام جهانِ ممکن وجود دارد. اگر در تمام و سراسر جهان ممکن وجود داشته باشد پس ثابت می شود که آن موجودِ عالی و حداکثری(خدا) در جهان حقیقی و واقعی وجود دارد. و نهایتاً آن موجودِ حداکثری واقعاً وجود دارد.
آتئیست ها(ملحدین) بر این باورند که نه تنها خداوند وجود ندارد ، بلکه غیر ممکن است که وجود داشته باشد.{ آنها حتی وجود خداوند در جهانِ ممکن را نفی می کنند). گزاره های مقابل، خلاصه ای است از " برهان وجودی آنسلم"
گزاره ی شماره ی 2 تا 6 صادق هستند ، امّا گزاره ی شماره ی1 چطور؟ آیا آن هم صادق است ؟ خوب اگر بتوانیم نشان دهیم که مسئله ی خدا منطقاً ایده ای منسجم نیست و غیر متجانس است ، آن وقت دیگر برهان وجودی از بین می رود. اما آیا ایده ی "موجود عالی و حداکثری" پوچ و بی اساس است؟ آیا مانند فرضیه های؛ "مرد متأهل عَزَب "،" "دایره ی مربع"و یا " بوی رنگ آبی" غیر متجانس است؟ امّا این طور به نظر نمی رسد. مفهوم " قدرتمندترین ،آگاه ترین و اخلاقاً کامل ترین موجودی که در هر یک از جهانِ ممکن وجود دارد"ایده ای کاملاً منسجم و متجانس است.
امّا آیا می توانیم از این قائده پیروی کرده و در تمام چیزها به آن استدلال کنیم؟
وقتی می گوییم منطقاً امکان دارد که پیتزایی عالی و حداکثری وجود داشته باشد، پیتزای عالی و حداکثری وجود خواهد داشت!؟ با اینکه ایده ی" پیتزای عالی و حداکثری" مانند " وجود عالی و حداکثری" نیست.
خوب در مرحله ی اول: معیار های واقعی و حداکثری برای پیتزا وجود ندارد که آن را عالی کند. آیا می توان با اضافه کردن یک دانه ی بیرونی اضافی، پیتزا را به صفت عالی بودن نزدیک کنیم؟
آیا ویژگی هایی که یک پیتزا را می تواند عالی کند وجود ندارند؟ مانند ارتفاع پیتزا ، پنیر اضافی یا چوویز؟
اما در واقع خوب بودن مزه ی پیتزا به ذائقه ی مصرف کننده بستگی دارد.
خوب امّا در مرحله ی دوّم: پیتزای عالی و حداکثری که می تواند در هر یک از جهانِ ممکن وجود داشته باشد، بلکه ممکن است که خورده شده باشد! خوب آنموقع دیگر نمی تواند پیتزا باشد!( چون خورده شده است و چیزی نمانده).
پس ایده ی"پیتزای عالی و حداکثری" ایده ی منسجمی نیست و نامتجانس است.
امّا از سویی دیگر، مسئله ی "خدا"، ایده ای بصری، منسجم و متجانس است و چون امکان وجود داشتن او (خداوند) وجود دارد ، اینجاست که برهان وجودی استدلال می کند که : اگر ممکن باشد که خداوند وجود دارد، نهایتاً اثبات می شود که خداوند واقعاً وجود دارد.
🎥 آیا خدا وجود دارد؟ اثبات وجود خدا.
برهان وجودی آنسلم
یکی از براهین فلسفی اثبات وجود خداوند.
✍🏻 در سال 1078 میلادی، راهبی به نام آنسلم کانتربری برهانی را در جهان عنوان کرد که : حتی اگر ممکن باشد که خداوند وجود دارد ، منطقاً از این گزاره پیروی می کند " خداوند وجود دارد" .
استدلال آنسلم به " برهان وجودی آنسلم " مشهور شد. و به سرعت حتی تا الان فلسفه را مجزا کرده است.
در قرن 19 ، فیلسوفی آلمانی به نام : آرتور شوپنهاور ، برهان وجودی را به لطیفه ای جذاب مانند می کند. اما بسیاری از فیلسوفان برجسته ی قرن بیستم مانند : چارز هارتسون ، نورمن مالکوم و آلوین پلاتینگا این برهان را صادق می دانند.
خداوند را می توان به عنوان " موجودی عالی و حداکثری " تشخیص داد و هر ویژگی یا چیزی که خداوند را موجودی عالی و حداکثری می کند آن چیز حتماْ در خداوند وجود دارد.
برای اینکه موجودی عالی و حداکثری باشد یا به عبارتی یک موجود عالی و حداکثری باشد باید؛ قدرتمندترین ، داناترین(آگاه ترین) و اخلاقاً کامل ترین موجود در جهانِ ممکن باشد.
جهانِ ممکن روش هایی است که جهان می توانست به آن صورت وجود داشته باشد. برای اینکه بگوییم چیزی در جهاني ممکن وجود دارد، کافیست بگوییم که اگر جهان می توانسته است به این صورت وجود داشته باشد ، می توان تصوّرکرد که ممکن است جهان به آن صورت وجود داشته باشد. به طور مثال : با اینکه اسب های تک شاخ در دنیای واقعی وجود ندارند، امّا به نظر می رسد حداقل ممکن بوده است که وجود داشته باشند. بنابراین می توانیم بگوییم که اسب های تک شاخ در جهانِ ممکن وجود دارند.
اما سویی دیگر ، فرضیه یا ایده ی : "مرد متاهل عَزَب !" در جهانِ ممکن وجود ندارد، زیرا اندیشه ی "مرد متاهل عَزَب " منطقاً نامتجانس و غیر منسجم است و امکان ندارد که وجود داشته باشد، خوب اگر امکان وجود " موجودی عالی و حداکثری " وجود داشته باشد ،
پس می توانیم بگوییم که در قسمتی از جهانِ ممکن ، آن وجود دارد. اما صبر کنید ! یک موجود عالی و حداکثری واقعاً نمی تواند عالی و حداکثری باشد ، اگر فقط در قسمتی از جهانِ ممکن وجود داشته باشد. برای آنکه آن موجود "خداوند" عالی و حداکثری باشد ، باید " قدرتمندترین،آگاه ترین و اخلاقاً کامل ترین موجود در جهانِ ممکن باشد".
خوب فکر کنید ! اگر موجودی عالی و حداکثری درهر یک از جهانِ ممکن وجود داشته باشد، آن در تمام جهانِ ممکن وجود دارد. اگر در تمام و سراسر جهان ممکن وجود داشته باشد پس ثابت می شود که آن موجودِ عالی و حداکثری(خدا) در جهان حقیقی و واقعی وجود دارد. و نهایتاً آن موجودِ حداکثری واقعاً وجود دارد.
آتئیست ها(ملحدین) بر این باورند که نه تنها خداوند وجود ندارد ، بلکه غیر ممکن است که وجود داشته باشد.{ آنها حتی وجود خداوند در جهانِ ممکن را نفی می کنند). گزاره های مقابل، خلاصه ای است از " برهان وجودی آنسلم"
گزاره ی شماره ی 2 تا 6 صادق هستند ، امّا گزاره ی شماره ی1 چطور؟ آیا آن هم صادق است ؟ خوب اگر بتوانیم نشان دهیم که مسئله ی خدا منطقاً ایده ای منسجم نیست و غیر متجانس است ، آن وقت دیگر برهان وجودی از بین می رود. اما آیا ایده ی "موجود عالی و حداکثری" پوچ و بی اساس است؟ آیا مانند فرضیه های؛ "مرد متأهل عَزَب "،" "دایره ی مربع"و یا " بوی رنگ آبی" غیر متجانس است؟ امّا این طور به نظر نمی رسد. مفهوم " قدرتمندترین ،آگاه ترین و اخلاقاً کامل ترین موجودی که در هر یک از جهانِ ممکن وجود دارد"ایده ای کاملاً منسجم و متجانس است.
امّا آیا می توانیم از این قائده پیروی کرده و در تمام چیزها به آن استدلال کنیم؟
وقتی می گوییم منطقاً امکان دارد که پیتزایی عالی و حداکثری وجود داشته باشد، پیتزای عالی و حداکثری وجود خواهد داشت!؟ با اینکه ایده ی" پیتزای عالی و حداکثری" مانند " وجود عالی و حداکثری" نیست.
خوب در مرحله ی اول: معیار های واقعی و حداکثری برای پیتزا وجود ندارد که آن را عالی کند. آیا می توان با اضافه کردن یک دانه ی بیرونی اضافی، پیتزا را به صفت عالی بودن نزدیک کنیم؟
آیا ویژگی هایی که یک پیتزا را می تواند عالی کند وجود ندارند؟ مانند ارتفاع پیتزا ، پنیر اضافی یا چوویز؟
اما در واقع خوب بودن مزه ی پیتزا به ذائقه ی مصرف کننده بستگی دارد.
خوب امّا در مرحله ی دوّم: پیتزای عالی و حداکثری که می تواند در هر یک از جهانِ ممکن وجود داشته باشد، بلکه ممکن است که خورده شده باشد! خوب آنموقع دیگر نمی تواند پیتزا باشد!( چون خورده شده است و چیزی نمانده).
پس ایده ی"پیتزای عالی و حداکثری" ایده ی منسجمی نیست و نامتجانس است.
امّا از سویی دیگر، مسئله ی "خدا"، ایده ای بصری، منسجم و متجانس است و چون امکان وجود داشتن او (خداوند) وجود دارد ، اینجاست که برهان وجودی استدلال می کند که : اگر ممکن باشد که خداوند وجود دارد، نهایتاً اثبات می شود که خداوند واقعاً وجود دارد.