ژئولپیتیک مس؛ رقابت بین کشورها چه تاثیری بر فلز سرخ می گذارد؟ (قسمت 3 و آخر)
در آمریکای جنوبی بیشتر از شیلی و پرو می شنویم که بازیکنان بزرگ بازار جهانی مس به حساب می آیند، اما کشورهایی نظیر پاناما یا حتی آرژانتین (به ویژه بعد از به قدرت رسیدن خاویر میلی) نیز در تولید مس مطرح هستند. شیلی همچنان بزرگترین تولیدکننده مس در جهان است و از نظر جغرافیایی در به اصطلاح حیات خلوت امریکا قرار دارد. با توجه به سابقه کودتا حساسیت های سیاسی داخلی هم زیاد است و همیشه بین جذب سرمایه گذاری خارجی و حفظ کنترل دولت بر منابع مس حرف و حدیث وجود دارد. اما با تمام پیچیدگی ها و چالش ها چینی ها به دلیل اهمیت دو کشور شیلی و پرو در تولید مس سعی دارند جای پای خود را در آنها محکم کنند. توافق های تجارت آزاد با شیلی از 2006 و با پرو از 2010 یکی از این اقدامات به شمار می آید و البته نظیر افریقا در امریکای جنوبی هم تامین مالی و اجرای پروژه های زیرساختی در دستور کار قرار دارد که سرمایه گذاری 3.6 میلیارد دلاری برای ساخت و توسعه بندر چانکای پرو یکی از آنهاست. با این حال همانطور که پیشتر گفتیم یکی از چالش های جدی چینی ها در امریکای جنوبی شور ملی گرایی اقتصادی است و مردم این کشورها می خواهند چیزی بیش از صادرکننده مواد خام باشند و در بخش های پایین دستی با ارزش افزوده بالاتر هم نقشی ایفا کنند.
از این طرف امریکایی ها هم روش های خاص خودشان را دارند و ترکیبی از تجارت و سیاست را برای مهار چین پیش می برند؛ آنها هم حضور در امریکای جنوبی و افریقا را به طور جدی پی می گیرند ولی تفاوت عمده آنها با چینی ها در اینست که حضور و حمایت مستقیم دولت کمتر به چشم می آید و انبوهی از شرکت های بزرگ خصوصی معدنی و غیرمعدنی و حتی سازمان های مردم نهاد (NGO) و رسانه ها کار خودشان را پیش می برند. تاکید امریکایی ها در سالهای اخیر بر ابعاد اخلاقی و پایداری محیط زیستی بوده است و تلاش کرده اند تصویری مسئولانه تر نسبت به چین در جهان از خود تبلیغ کنند؛ شاید حتی بتوان گفت توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی شرکتی و امثالهم در واقع اسلحه جنگ نرم امریکا علیه چینی هاست. برای مثال در رسانه ها خبرهای زیادی از شرایط بد کاری و استثمار کارگران کشورهای دیگر یا حتی آلوده کردن محیط زیست توسط چینی ها می شنویم ولی در مورد امریکایی ها البته اگر چپ های داخل این کشور بگذارند! تصویر کلی مردم جهان رضایتبخشتر است. سیاست های حمایت از تولید داخل و حتی تحریم و ممنوعیت های اقتصادی هم بخشی دیگری از زرادخانه امریکاست.
در واقع شاهد یک جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و جمهوری خلق چین هستیم که در حوزه های اقتصادی و تکنولوژیک در جریان است؛ مس یکی از ورودی های حیاتی برای پیشبرد فناوری های جدید به حساب می آید و طبیعی است که کنترل منابع مس و تشکیل یک زنجیره تامین باثبات و امن و البته رام! برای هر دو اهمیت زیادی داشته باشد. چین به طور خاص نگران دسترسی دریایی خود در تایوان، دریایی چین جنوبی و دریای چین شرقی است و به همین دلیل افزایش ظرفیت استخراج و ذوب در داخل را با جدیت و سرعت زیاد پیش می برد که یک نمونه طرح 4/2 میلیارد دلاری برای توسعه معدن جولانگ در فلات تبت است که بناست به بزرگترین معدن مس جهان بدل شود. جالب است بدانیم چین زمانی نه چندان دور در سال 2006 واردکننده فولاد بود ولی امروز تولیدکننده حدود 54 درصد از کل فولاد جهان است!
بد نیست به ماجرا این طور نگاه کنیم که هرچقدر از سبز بودن جهان و محیط زیست بیشتر صحبت می شود باید به مس هم جدی و جدیتر فکر کنیم. امریکا هم به دنبال تحکیم روابط خود با کشورهای مس خیز است و البته از نظر سیاسی و زیست محیطی حتی برای بهره برداری از معادن داخلی با مقاومت های زیادی روبه روست. رقابت بر سر مس و البته دیگر مواد معدنی مهم از مواردی است که در رقابت های ژئولپیتکی آینده میان این دو کشور نقش مهمی ایفا می کند. چینی ها از منظر داخلی دست بازتری برای پیشبرد پروژه هایشان دارند ولی در سوی امریکا ماجرا بسیار پیچیده است.
کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
@RahbordChannel
حمایت از راهبرد:
https://bit.ly/2Hja5HY
در آمریکای جنوبی بیشتر از شیلی و پرو می شنویم که بازیکنان بزرگ بازار جهانی مس به حساب می آیند، اما کشورهایی نظیر پاناما یا حتی آرژانتین (به ویژه بعد از به قدرت رسیدن خاویر میلی) نیز در تولید مس مطرح هستند. شیلی همچنان بزرگترین تولیدکننده مس در جهان است و از نظر جغرافیایی در به اصطلاح حیات خلوت امریکا قرار دارد. با توجه به سابقه کودتا حساسیت های سیاسی داخلی هم زیاد است و همیشه بین جذب سرمایه گذاری خارجی و حفظ کنترل دولت بر منابع مس حرف و حدیث وجود دارد. اما با تمام پیچیدگی ها و چالش ها چینی ها به دلیل اهمیت دو کشور شیلی و پرو در تولید مس سعی دارند جای پای خود را در آنها محکم کنند. توافق های تجارت آزاد با شیلی از 2006 و با پرو از 2010 یکی از این اقدامات به شمار می آید و البته نظیر افریقا در امریکای جنوبی هم تامین مالی و اجرای پروژه های زیرساختی در دستور کار قرار دارد که سرمایه گذاری 3.6 میلیارد دلاری برای ساخت و توسعه بندر چانکای پرو یکی از آنهاست. با این حال همانطور که پیشتر گفتیم یکی از چالش های جدی چینی ها در امریکای جنوبی شور ملی گرایی اقتصادی است و مردم این کشورها می خواهند چیزی بیش از صادرکننده مواد خام باشند و در بخش های پایین دستی با ارزش افزوده بالاتر هم نقشی ایفا کنند.
از این طرف امریکایی ها هم روش های خاص خودشان را دارند و ترکیبی از تجارت و سیاست را برای مهار چین پیش می برند؛ آنها هم حضور در امریکای جنوبی و افریقا را به طور جدی پی می گیرند ولی تفاوت عمده آنها با چینی ها در اینست که حضور و حمایت مستقیم دولت کمتر به چشم می آید و انبوهی از شرکت های بزرگ خصوصی معدنی و غیرمعدنی و حتی سازمان های مردم نهاد (NGO) و رسانه ها کار خودشان را پیش می برند. تاکید امریکایی ها در سالهای اخیر بر ابعاد اخلاقی و پایداری محیط زیستی بوده است و تلاش کرده اند تصویری مسئولانه تر نسبت به چین در جهان از خود تبلیغ کنند؛ شاید حتی بتوان گفت توسعه پایدار و مسئولیت اجتماعی شرکتی و امثالهم در واقع اسلحه جنگ نرم امریکا علیه چینی هاست. برای مثال در رسانه ها خبرهای زیادی از شرایط بد کاری و استثمار کارگران کشورهای دیگر یا حتی آلوده کردن محیط زیست توسط چینی ها می شنویم ولی در مورد امریکایی ها البته اگر چپ های داخل این کشور بگذارند! تصویر کلی مردم جهان رضایتبخشتر است. سیاست های حمایت از تولید داخل و حتی تحریم و ممنوعیت های اقتصادی هم بخشی دیگری از زرادخانه امریکاست.
در واقع شاهد یک جنگ سرد جدید بین ایالات متحده و جمهوری خلق چین هستیم که در حوزه های اقتصادی و تکنولوژیک در جریان است؛ مس یکی از ورودی های حیاتی برای پیشبرد فناوری های جدید به حساب می آید و طبیعی است که کنترل منابع مس و تشکیل یک زنجیره تامین باثبات و امن و البته رام! برای هر دو اهمیت زیادی داشته باشد. چین به طور خاص نگران دسترسی دریایی خود در تایوان، دریایی چین جنوبی و دریای چین شرقی است و به همین دلیل افزایش ظرفیت استخراج و ذوب در داخل را با جدیت و سرعت زیاد پیش می برد که یک نمونه طرح 4/2 میلیارد دلاری برای توسعه معدن جولانگ در فلات تبت است که بناست به بزرگترین معدن مس جهان بدل شود. جالب است بدانیم چین زمانی نه چندان دور در سال 2006 واردکننده فولاد بود ولی امروز تولیدکننده حدود 54 درصد از کل فولاد جهان است!
بد نیست به ماجرا این طور نگاه کنیم که هرچقدر از سبز بودن جهان و محیط زیست بیشتر صحبت می شود باید به مس هم جدی و جدیتر فکر کنیم. امریکا هم به دنبال تحکیم روابط خود با کشورهای مس خیز است و البته از نظر سیاسی و زیست محیطی حتی برای بهره برداری از معادن داخلی با مقاومت های زیادی روبه روست. رقابت بر سر مس و البته دیگر مواد معدنی مهم از مواردی است که در رقابت های ژئولپیتکی آینده میان این دو کشور نقش مهمی ایفا می کند. چینی ها از منظر داخلی دست بازتری برای پیشبرد پروژه هایشان دارند ولی در سوی امریکا ماجرا بسیار پیچیده است.
کانال راهبرد/امیرحسین خالقی
@RahbordChannel
حمایت از راهبرد:
https://bit.ly/2Hja5HY