یه بچه کلاس پسرم هست که از مردا میترسه
یعنی اگه مرد ناشناس ببینه پنیک میکنه!
امروز تولد یکی از بچه ها بودیم از مادرش پرسیدم، تعریف کرد...
بچه یه سال و نیمه بود که یکی از دوستاشون مهمونشون بود. این بچه تازه راه افتاده بود، اون مهمان بیشعور دویده پشتش، پاهاشو از پشت گرفته بچه رو پرت کرده بالا!
میگفت این بچه نفسش رفت. بغلش کردن اب زدن به صورتش تا آروم شد و ازون به بعد از مردا هراس رفته به جونش. طفلک اگه تو محیط مهد یه بابا ببینه، انقد گریه میکنه تا به سرفه بیفته و بعد بالا میاره و حمله.
💬ژولی پولی
🆔
@NabProxies