راهنمایی پولهام رو جمع کردم و انگشتری که مدتها از پشت ویترین نگاهش کرده بودم خریدم.
واقعا دوستش داشتم.
حس غرور و زیبایی بهم میداد.
فردا صبحش ناظممون دید و گرفت.
گفت ظهر بیا بگیر.
ظهر شکستهاش رو گذاشت کف دستم.
هنوز هربار با یادآوری خاطرهاش کف دستم حسش میکنم و قلب ترک میخوره.
🆔
@NabProxies