جان شیرمان در کتاب مردم و سرزمین ایران مینویسد:
«ایران سرزمین تضاد و افراط است. آب و هوا یا گرم است و مرطوب و یا گرم و خشک و یا سرد و خشک. زمین یا حاصلخیز است و یا بیحاصل و بایر.
رودخانهها در بهار پرخروش و پر آب و در دوران طولانی تابستان خشک است و کم آب و کوهها رفیع و سربرافراشته است و دشتها پست و خستهکننده.
شهرها یا بسیار زیباست و یا به غایت زشت. مردم یا بینهایت ثروتمند هستند و یا بیاندازه فقیر.
برخی از مردم کیلومترها به دنبال مرتع سرتاسر سال از جایی به جایی در سیر و مسافرتند و برخی حتی پا را از شهر و محله خود بیرون نمیگذارند.
منابع تحتالارضی از قبیل نفت و غیره فراوان و سرشار است ولی در عوض چای و برنج و غله با مرارت و رنج به دست میآید. مردم هم گاهی خوشرو و سخاوتمندند و زمانی حریص و تنگ چشم. چنانکه گویی به راستی تضاد پایانی در این کشور ندارد.»
خلقیات ما ایرانیان
محمدعلی جمالزاده
@lazhevrdi
«ایران سرزمین تضاد و افراط است. آب و هوا یا گرم است و مرطوب و یا گرم و خشک و یا سرد و خشک. زمین یا حاصلخیز است و یا بیحاصل و بایر.
رودخانهها در بهار پرخروش و پر آب و در دوران طولانی تابستان خشک است و کم آب و کوهها رفیع و سربرافراشته است و دشتها پست و خستهکننده.
شهرها یا بسیار زیباست و یا به غایت زشت. مردم یا بینهایت ثروتمند هستند و یا بیاندازه فقیر.
برخی از مردم کیلومترها به دنبال مرتع سرتاسر سال از جایی به جایی در سیر و مسافرتند و برخی حتی پا را از شهر و محله خود بیرون نمیگذارند.
منابع تحتالارضی از قبیل نفت و غیره فراوان و سرشار است ولی در عوض چای و برنج و غله با مرارت و رنج به دست میآید. مردم هم گاهی خوشرو و سخاوتمندند و زمانی حریص و تنگ چشم. چنانکه گویی به راستی تضاد پایانی در این کشور ندارد.»
خلقیات ما ایرانیان
محمدعلی جمالزاده
@lazhevrdi