چرا زنان جهان هر روز خشمگینتر میشوند و چطور میتوان آن را مدیریت کرد؟
هشتگ #خشم_زنان در تیکتاک بیش از ۳۰۰ میلیون بار استفاده شده ، اما این اصطلاح دقیقاً به چه معناست؟
در جهانی که زنان به طور تاریخی مجبور بودهاند عقاید و خواستههای خود را سرکوب کنند، این خشم میتواند واکنشی طبیعی و اجتنابناپذیر باشد.
خشم، مانند هر احساس دیگری، احساسی طبیعی است، بهویژه برای گروههایی که مورد سرکوب و ظلم قرار گرفتهاند. مسئله مهمتر، نحوه هدایت و مدیریت احساسات ناشی از تجربیاتِ زیسته زنان است.
در ادامه، به بررسی مفهوم خشم زنان و دلایل آن خواهیم پرداخت و همچنین روشهایی برای مدیریت این خشم را مرور خواهیم کرد.
_خشم پس از همهگیری
بر اساس ۱۰ سال داده جمعآوریشده توسط پایگاه نظرسنجی جهانی گالوپ و تحلیلهای بیبیسی، زنان در سال ۲۰۲۱ بیشتر از مردان خشمگین بودند. این شکاف در سالهای همهگیری کووید-۱۹ بیشتر شد و در پایان این دوره ۱۰ ساله، زنان به طور میانگین شش امتیاز بیشتر از مردان کسب کردند.
_تربیت اجتماعی
دختران کوچک معمولاً از ابراز خشم منع میشوند، زیرا ابراز آن به شکل فریاد و عصبانیت غیرقابل قبول در نظر گرفته میشود. در مقابل، گریه کردن از سوی آنها معمولاً تحمل میشود. به طور تاریخی، گریه کردن بیشتر به عنوان
رفتاری «زنانه» تلقی شده، در حالی که فریاد زدن و ابراز خشم بیشتر «مردانه» محسوب میشود.
_احساسات قابل قبول و نقشهای جنسیتی
در جوامع مردسالار، این نوع از تربیت به دوران بزرگسالی نیز منتقل میشود: همانطور که از مردان انتظار میرود آسیبپذیری و غم خود را در ملاء عام ابراز نکنند، از زنان نیز انتظار میرود مهربان و مطیع باشند.
_تغییر نگرشها
با گسترش بحثها درباره کلیشهها و نقشهای جنسیتی، جامعه به تدریج نسبت به تأثیرات این تربیت ناخودآگاه بر هر دو جنس آگاهتر میشود.
_خشم سرکوبشده
این نوع خشم به مرور زمان در لایههای زیرین احساسات انباشته میشود و در نهایت بیآنکه راه مناسبی برای خروج بیابد به اوج خود میرسد. معمولاً این نوع خشم بهجای ابراز در فضای عمومی، بر نزدیکان فرد مثل اعضای خانواده، دوستان یا شریک زندگی تخلیه میشود.
_دیدگاه روانشناختی
دکتر سارا کاکس، رواندرمانگر، کتابی تحت عنوان «زنان خشمگیناند: چرا خشمتان پنهان است و چگونه آن را بروز دهید» منتشر کرده است. او در این کتاب به پدیده خشم سرکوبشده زنان پرداخته و نشان میدهد که این خشم چگونه میتواند عواقب سمی داشته باشد.
خشم چطور بروز میکند؟
دکتر کاکس توضیح میدهد که در آغاز این خشم در قالب علائم دیگر، مانند سندرم
روده تحریکپذیر (IBS)، میگرن، افسردگی و اضطراب در میان بیماران ظاهر میشود. با بررسی عمیقتر زندگی مراجعان، معمولاً احساسات سرکوبشده و نادیده گرفتهای کشف میشود که نیاز به ابراز دارند.
دلایل خشم سرکوبشده
تروماهای دوران کودکی میتوانند باعث شوند فرد خشم خود را درونی کند، به ویژه اگر در دوران کودکی احساساتش مورد پذیرش نبوده باشد.
علاوه بر این، عوامل محیطی و ژنتیکی دیگری نیز با خشم سرکوبشده مرتبط هستند. از جمله این عوامل میتوان به تمایل به کمالگرایی، مشکلات روانی، سوءمصرف مواد، تجربه تروماهای مزمن و تلاش برای راضی نگه داشتن دیگران اشاره کرد.
خشم سرکوبشده میتواند اثرات جسمی زیانباری داشته باشد، از جمله فشار خون بالا، بیخوابی، مشکلات قلبی و افزایش خطر ابتلا به اعتیاد و بیماریهای مزمن.
همچنین ممکن است باعث کاهش تمرکز، عملکرد ضعیف در حرفه، احساس بیحسی و بیتفاوتی، کیفیت پایین روابط و کاهش صداقت در ارتباطات شود.
توجه به زمانی که بدن دچار تنش میشود، میتواند به شناسایی منبع خشم کمک کند. این خشم ممکن است به شکل تنش در قفسه سینه، بیخوابی، سردرد، ضعف در اعضای بدن، درد عضلانی یا خستگی ظاهر شود.
نوشتن احساسات و تجربیات میتواند به کشف افکار و احساسات ناخودآگاه کمک کند و به شما در شناخت عمیقتر از خود و منبع خشم کمک کند.
ورزشهای فیزیکی مانند وزنهبرداری، بوکس، شنا، دویدن یا دوچرخهسواری میتوانند در پردازش و تخلیه خشم بسیار مفید باشند.
فعالیتهایی مانند نوشیدن الکل، خرید افراطی یا تماشای تلویزیون میتوانند حواستان را پرت کنند، اما ممکن است شما را بیشتر درباره احساسات واقعیتان سردرگم کنند. تلاش کنید به جای این رفتارها، احساساتتان را حس کنید.
در نهایت، ایجاد تغییرات در سبک زندگی ضروری است. این تغییرات ممکن است در ابتدا دشوار به نظر برسند، اما با تعهد به مواجهه با خشم و استفاده از استراتژیهای مؤثر برای پردازش آن، میتوانید خشم خود را به شکل سالمی مدیریت کنید.
روزیاتو
@lazhevrdi