Forward from: حسن معین - جامعه شناسی وجودی
👀 میوه از باغِ درون بچین
شمس تبريزی میگويد: «صوفیای را گفتند سر برآر «اُنظُر إلَي آثارِ رَحمةِ اللهِ»[روم:۵۰]، گفت آن آثارِ آثار است. گلها و لالهها در اندرون است».
به صوفیای گفتند سرت را بلند کن و به جهان و آفاق که تجلیگاه رحمت خداست نگاه کن.
صوفی میگوید گلها و لالهها در صحن جان و باغ درون ما میرویند و آن بیرون جز بازتاب درون نیست.
اگر خرمیای در جهان میبینیم بازتاب خرمی و شادابی درون ماست.
مولانا هم به همین حکایت دلبسته است و در مثنوی به طرزی دیگر روایت میکند:
گفت آثارش دلست ای بوالهوس
آن برون آثار آثارست و بس
باغها و سبزهها در عین جان
بر برون عکسش چو در آب روان
باغها و میوهها اندر دلست
عکس لطف آن برین آب و گلست
(مثنوی: دفتر چهارم)
میوه های باغِ درونِ احمد زیدآبادی هم در این لحظات چشیدنی است! همان گونه که میوههای باغِ جان نوازِ صدیق قطبی!
شمس تبريزی میگويد: «صوفیای را گفتند سر برآر «اُنظُر إلَي آثارِ رَحمةِ اللهِ»[روم:۵۰]، گفت آن آثارِ آثار است. گلها و لالهها در اندرون است».
به صوفیای گفتند سرت را بلند کن و به جهان و آفاق که تجلیگاه رحمت خداست نگاه کن.
صوفی میگوید گلها و لالهها در صحن جان و باغ درون ما میرویند و آن بیرون جز بازتاب درون نیست.
اگر خرمیای در جهان میبینیم بازتاب خرمی و شادابی درون ماست.
مولانا هم به همین حکایت دلبسته است و در مثنوی به طرزی دیگر روایت میکند:
گفت آثارش دلست ای بوالهوس
آن برون آثار آثارست و بس
باغها و سبزهها در عین جان
بر برون عکسش چو در آب روان
باغها و میوهها اندر دلست
عکس لطف آن برین آب و گلست
(مثنوی: دفتر چهارم)
میوه های باغِ درونِ احمد زیدآبادی هم در این لحظات چشیدنی است! همان گونه که میوههای باغِ جان نوازِ صدیق قطبی!