-چندتا بُکنِ توپ برات آوردم؛بهشون یه جوری حال بده که مشتریت شن!
با نفرت نگاهش کردم که بازوم رو چنگ زد و پرتم کرد داخل اتاقی که چندتا مرد درشت هیکل داخلش بودن!
با ترس و وحشت نگاهشون کردم،چشمهام ناخودآگاه سمت شلوارشون رفت و با دیدن #برآمدگی های بزرگِشون از روی شلوار به خودم لرزیدم!
از سرویس دادن به یه نفر؛کارم رسیده بود به #گروپ!
یکیشون از جا بلند شد،سمتم اومد و با دست گذاشتن رو باسنم و بین دستهاش به چنگ کشیدنش لب زد:
-جووون؛ شاهین نگفته بود زنش انقدر #سکسیه!
چونه ام رو محکم به چنگ کشید و غرید:
-اوووف؛این لبا قراره دورش غنچه شه یعنی!؟
https://t.me/+Gobr-QYHTOxmNDQ0مرده زنش رو اجاره میده به همکاراشو ...😱😱