قالب، زبان و محتوای استوانه کوروش (٣)
متیو ولفگانگ استولپر
دانشگاه شیکاگو
ترکیب و مخاطبان استوانه
گاهی در کتیبههای سلطنتی شاهان بابلی و آشوری به «متخصصین» و «دانشمندانی» اشاره شده است که فرمانروایان برای ساختن پروژهها، شناسایی کتیبههای کهن و آماده کردن کتیبههای تازه با آنها مشورت میکردند. دبیران از کتیبههای قدیمی نسخهبرداری میکردند و همانطور که قطعههای تازه یافته شده استوانه گلی کوروش نشان میدهد از متن این استوانه هم نسخهبرداری شده است. نام دبیری که از متن استوانه کوروش نسخهبرداری کرده است، به جای مانده است و نیشتی۔ مردوک نام دارد، اما نام دبیری که متن اصلی را نوشته است، شناخته نیست. متن استوانه نشان میدهد که پردازنده آن دارای دانش تخصصی، واژگان، القاب، اصطلاحات و مجازها و عناصر نگارشی بوده است تا بتواند بیشتر مهم بودن اثر را نشان دهد نه تازگی آن را در ورای این ظاهر پرطمطراق، به ساختار دقیق و فاخر نیز توجه شده است.
شروع متن با مضمونی تلفیقی یک نوآوری است: جمله زماندار آغاز متن که صحنه و موقعیت را آماده میکند مشخصهای است که در کتیبههای کهنتر هم دیده میشد که بر روی ستونهای سنگی یادبودی نوشته میشدند و در مکان باز قرار داده میشدند، اما در کتیبههایی که برروی استوانه نوشته می شدند و در شالوده ساختمانها قرار میگرفتند، این ویژگی به چشم نمیخورد. عدم حضور کوروش در سطرهای آغازین در یک کتیبه سلطنتی که موضوع اصلی مورد تأکید آن شاه است، بسیار عجیب میباشد، اما در اینجا نیز نوع متفاوتی از تأكید از طریق انتظار ایجاد میشود. توصیف اولیه از ستمگری نبونهئید بسیار همانند به کتیبهای بر روی یک ستون سنگی متعلق به خود نبونهئید است که نابودی بابل به دست آشوریها در سدههای پیش را توصیف میکند. ارجاعات متقابل و تغییر بیان در بخشهای نخست و دوم متن کوروش بسیار مؤثرتر از تکرار و بیان صرف توانسته است به این پیام جان ببخشد که فرمانروایی کوروش تحقق خواست مردوک بوده است. تغییر دیدگاه از آسمان به زمین، از ایران به بابل و از بابل به خارج، کیفیت اثر را نشان میدهد.
این اثر استادانه برای چه کسی در نظر گرفته شده است؟ البته که خود کوروش باید از آن خرسند میگشت و فرمانروای آینده که ممکن بود کتیبه را پیدا کند، همانطور که کوروش کتیبه آشور بانیپال را یافته بود. این دیدگاه ساده انگارانه که این اسناد فقط برای پادشاهان، خدایان و آیندگان بوده است، با نمونههای فراوان نسخههای بایگانی شده یا نمایش داده شده کتیبههای شاهان آشوری نو و بابلی نو، کتیبههای جانشینان هخامنشی کوروش و نیز با قطعههای تازه یافته شده لوحه گلی نسخه قیشتی- مردوک از متن استوانه، تناقض دارد. سازنده اثر مخاطبانی را مدنظر داشته است، اما گستره مخاطبان، ابزار ارائه متن به آنها و فرایند انتقال متن به دانشمندان بعدی همچون قیشتی- مردوک موضوع حدس و گمانها و اختلاف نظرهاست.
بنمایه: دریایی، تورج (١٣٩٣): کوروش بزرگ پادشاه باستانی ایران، ترجمه آذردخت جلیلیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس. ص ۴۴/۴۵.
🆔 @Arshtad
متیو ولفگانگ استولپر
دانشگاه شیکاگو
ترکیب و مخاطبان استوانه
گاهی در کتیبههای سلطنتی شاهان بابلی و آشوری به «متخصصین» و «دانشمندانی» اشاره شده است که فرمانروایان برای ساختن پروژهها، شناسایی کتیبههای کهن و آماده کردن کتیبههای تازه با آنها مشورت میکردند. دبیران از کتیبههای قدیمی نسخهبرداری میکردند و همانطور که قطعههای تازه یافته شده استوانه گلی کوروش نشان میدهد از متن این استوانه هم نسخهبرداری شده است. نام دبیری که از متن استوانه کوروش نسخهبرداری کرده است، به جای مانده است و نیشتی۔ مردوک نام دارد، اما نام دبیری که متن اصلی را نوشته است، شناخته نیست. متن استوانه نشان میدهد که پردازنده آن دارای دانش تخصصی، واژگان، القاب، اصطلاحات و مجازها و عناصر نگارشی بوده است تا بتواند بیشتر مهم بودن اثر را نشان دهد نه تازگی آن را در ورای این ظاهر پرطمطراق، به ساختار دقیق و فاخر نیز توجه شده است.
شروع متن با مضمونی تلفیقی یک نوآوری است: جمله زماندار آغاز متن که صحنه و موقعیت را آماده میکند مشخصهای است که در کتیبههای کهنتر هم دیده میشد که بر روی ستونهای سنگی یادبودی نوشته میشدند و در مکان باز قرار داده میشدند، اما در کتیبههایی که برروی استوانه نوشته می شدند و در شالوده ساختمانها قرار میگرفتند، این ویژگی به چشم نمیخورد. عدم حضور کوروش در سطرهای آغازین در یک کتیبه سلطنتی که موضوع اصلی مورد تأکید آن شاه است، بسیار عجیب میباشد، اما در اینجا نیز نوع متفاوتی از تأكید از طریق انتظار ایجاد میشود. توصیف اولیه از ستمگری نبونهئید بسیار همانند به کتیبهای بر روی یک ستون سنگی متعلق به خود نبونهئید است که نابودی بابل به دست آشوریها در سدههای پیش را توصیف میکند. ارجاعات متقابل و تغییر بیان در بخشهای نخست و دوم متن کوروش بسیار مؤثرتر از تکرار و بیان صرف توانسته است به این پیام جان ببخشد که فرمانروایی کوروش تحقق خواست مردوک بوده است. تغییر دیدگاه از آسمان به زمین، از ایران به بابل و از بابل به خارج، کیفیت اثر را نشان میدهد.
این اثر استادانه برای چه کسی در نظر گرفته شده است؟ البته که خود کوروش باید از آن خرسند میگشت و فرمانروای آینده که ممکن بود کتیبه را پیدا کند، همانطور که کوروش کتیبه آشور بانیپال را یافته بود. این دیدگاه ساده انگارانه که این اسناد فقط برای پادشاهان، خدایان و آیندگان بوده است، با نمونههای فراوان نسخههای بایگانی شده یا نمایش داده شده کتیبههای شاهان آشوری نو و بابلی نو، کتیبههای جانشینان هخامنشی کوروش و نیز با قطعههای تازه یافته شده لوحه گلی نسخه قیشتی- مردوک از متن استوانه، تناقض دارد. سازنده اثر مخاطبانی را مدنظر داشته است، اما گستره مخاطبان، ابزار ارائه متن به آنها و فرایند انتقال متن به دانشمندان بعدی همچون قیشتی- مردوک موضوع حدس و گمانها و اختلاف نظرهاست.
بنمایه: دریایی، تورج (١٣٩٣): کوروش بزرگ پادشاه باستانی ایران، ترجمه آذردخت جلیلیان، چاپ اول، تهران: انتشارات توس. ص ۴۴/۴۵.
🆔 @Arshtad