تجربه زیسته l امین بزرگیان


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Telegram


آنکه خانه‌ای ندارد، در نوشتن خانه می‌کند. آدورنو
(استفاده، انتشار و به اشتراک گذاری مطالب این صفحه با ذکر نام نویسنده بدون اشکال است)
Contact : aminbozorgian60
https://linktr.ee/amin.bozorgian

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Telegram
Statistics
Posts filter


~ برنامه‌ای را به واسطه حضور دوست و هم‌دانشگاهی قدیمی، شروین وکیلی، به میزبانی سروش صحت می‌دیدم که بسیار جالب بود. در واقع، از همان ابتدا تبدیل به مثال خوبی شد برای فهم یک موقعیت جامعه‌شناسانه در ایران و حتی جهان امروز. شروین در ابتدای صحبت‌های خود در پاسخ به این سؤال که هویت ایرانی چیست، بعد از توضیحاتی می‌گوید: تمدن ایران اولین جایی بود که کشاورزی در آن شکل گرفت، حیوانات اهلی شدند، روستاها شکل گرفتند، آب جو درست شد و خط به وجود آمد. این حرف شروین در یک برنامه عمومی حیرت‌انگیز بود. حافظه من از سال‌های دوران لیسانس خبر از یک دستکاری معنادار در روایت تاریخی او می‌داد.
همه این اولین‌ها مربوط به جغرافیایی است که ما آن را امروزه تحت عنوان «هلال حاصلخیز» می‌شناسیم، جایی در بین‌النهرین و مربوط به تمدن سومری. این منطقه شامل بخش‌هایی از عراق، سوریه، جنوب شرقی ترکیه، غرب ایران و شمال اردن امروزی می‌شود. آیا تمدن سومریان (بین‌النهرین) همان تمدن ایران بود؟ نه. سومر در بخش جنوبی منطقه بین‌النهرین، بین دو رودخانه دجله و فرات قرار داشت. خط میخی و هیروگلیف در چه تمدن‌هایی ظاهر شدند؟ اولین خط نوشتاری به طور رسمی در بین‌النهرین با خط میخی و در مصر باستان با خط هیروگلیف شکل گرفت.

اینجاست که سوال ابتدایی سروش صحت معنادار می‌شود که پرسید: جامعه‌شناسی یعنی چه‌کاری؟ جامعه‌شناسی به این موضوع می‌پردازد که جامعه اکنونی در چه شرایطی است که چنین دستکاری‌هایی (یا بهتر بگویم چنین تفسیرهایی) بیان می‌شود و مورد استقبال قرار می‌گیرد؟ اینکه جامعه برخوردار از چه وضعیتی است که آگاهی کاذب در آن رشد می‌کند؟ چه دردی، چه معضلی وجود دارد که قرار است روایتی اغراق‌شده از شکوه تاریخی آن را التیام ببخشد؟- شکوهی که حتی یکبار اسم از دیگر تمدن‌ها و جغرافیاهای دخیل در آن به میان نمی‌آید.
کار جامعه‌شناس اندیشیدن به این سؤال‌هاست.
@AminBozorgiyan


Jacques-Derrida-Archive.pdf
450.8Kb
موضوع آرشیو، حافظه و تاریخ، پس از جنگ جهانی دوم اهمیتی فوق‌العاده یافت. فاجعه‌ی همگانی مقدماتی را برای بازخوانی تاریخ‌های فردی و جمعی گشود.
فضای فرهنگی و هنری ایران معاصر هم  چندی است بر این موضوع تمرکز معناداری یافته است. در متنی که به‌زودی منتشر خواهم کرد با اتکا به بحث ژاک دریدا در کتاب «تب آرشیو: برداشتی فرویدی» کمی درباره‌ی این موضوع در ایران سخن خواهم گفت. پیش از آن مناسب دیدم که برای آشنایی با مبحث دریدا بخش نخست کتاب او را به فارسی ارائه دهم. امیدوارم ترجمه‌ی کامل کتاب «تب آرشیو» دریدا را بتوانیم به‌زودی به پایان برسانیم. تمامی پانوشت‌ها از مترجمان است.
@AminBozorgiyan


Forward from: نقد اقتصاد سیاسی
هر آرشیوی هم‌زمان هم بنیان‌گذار است و هم تداوم‌دهنده. آرشیو هم انقلابی است و هم سنت‌گرا. اقتصاد آرشیو در این کارکرد دوگانه از طریق نگهداری، ذخیره‌سازی و صرفه‌جویی عمل می‌کند اما به شکلی غیر متعارف؛ یعنی از طریق ایجاد قانون و نظم یا مجبور کردن دیگران به رعایت قانون که پیش‌تر آن را عملکردی قانون‌مدارانه یا قانون‌گذارانه (نومولوژیک) نامگذاری کردیم. در واقع آرشیوْ قدرتی به‌مثابه قانون دارد.
____________
👈متن کامل


جلسه نقد و بررسی کتاب «مسأله رنج؛ جستارهایی درباره فقدان، فاجعه و مرگ» نوشته امین بزرگیان، نشر کرگدن

با حضور: مصطفی ملکیان
مارال لطیفی

به میزبانی اکو ایران
(فایل صوتی)
@AminBozorgiyan


گل‌های غالباً پژمرده در نقاشی‌های پروانه اعتمادی ارجاع روشنی به زوال دارند. اساساً فرسودگی از تم‌های مورد علاقه او است. البته زوال برای او بیشتر از آنکه چیزی مربوط به اضمحلال باشد، معطوف به پدیدار گذر زمان و بالطبع خاطره است: آنچیزهایی که می‌رود تا فراموش شود و یا در معنای کلی‌تر رو به نیستی است. گل‌ها در واقع روایتی از خاطرات محو‌شده‌ در بستر زیستی است که هر روز به مرگ نزدیک می‌شود.
اشیای بی‌جان نیز که در قالب گلدان‌ها، جعبه‌های فلزی روغن و یا جعبه‌های چای و غیره در آثار او دیده می‌شوند تأکیدی بر همین موضوع دارند. آنها نیز غالباً از شکل‌افتاده، رنگ‌ورو رفته و به وضوح اضمحلال ‌یافته‌اند. اشیا مصرف‌کنندگانی را در گذشته به یاد می‌آورند. به عنوان مثال در این نقاشی ما پاکت چایی را می‌بینیم که بر روی آن تصویری از تاریخ (بطور مشخص دوره هخامنشی) حک شده و زیر آن نوشته شده است:«شاه‌پسند». بطور روشنی پاکت چای از تاریخ می‌گوید؛ تاریخی که بصورت دِفرمه درآمده و با گلدانی رنگ‌ورو رفته ترکیبی از زمانی سپری‌شده را می‌سازد : البته زمانی که تا اکنون امتداد یافته و به نوعی دیگر مصرف می‌شود.
تاریخ برای اعتمادی چه در اشیا و چه در موجودات زنده حالتی از زشتی را دارند. اعتمادی محتوای زیباشناسانه اثرش را بر پایه نوعی فقدان، زشتی، زوال و در مجموع آثار بی‌مصرف تاریخی می‌گذارد. او با این ترفند گذشته را نه در مقام چیزی باشکوه که در مقام یادآوری یا خاطره نمایش می‌دهد؛ چیزی که در حافظه ما در فرمی بی‌شکل‌شده همچنان پایدارند. پس‌زمینه ساده و سفید اثر نیز تأکیدی بر همین اندیشناکی او به گذشته است که گویا نقاش می‌خواهد خاطراتش را در جلوی پرده‌ی عکاسخانه‌ای ثبت کند.
@AminBozorgiyan




~ اشیا وقتی حیثیتی تاریخی پیدا می‌کنند از «وسیله» به نوعی «معنا» مبدل می‌شوند؛ چیزی که نام یادگاری به خود می‌گیرد. یادگاری، اِعمال مکانیزم‌های یادآوری بر اشیا است.
امروز کفش‌هایی که با آن از ایران آمده بودم را بیرون انداختم. قطعا آنها سرسخت‌ترین چیزهایی بوده‌اند که به سطل‌های بازیافت تحویل داده‌ام؛ شی‌ای که برای من نه زباله‌ شد و نه حتی قابل بازیافت. خانه، شهر و فرآیند پشت سر گذاشتن آنها را این کفش‌های فرسوده یادآوری می‌کردند و به امید طی کردن همین مسیر در جهتی خلاف حفظ شده بودند.
لحظه‌ای مکث، خنده بر معنایابی‌های انسان آواره در جهان معنازدوده، و سپس غرق شدن در رؤیای تحقق یک آزادی ناب؛ گزارشی از بدرقه باشکوه کفش‌ها به جهانی دیگر.
@AminBozorgiyan


📣 فایل صوتی نشست:
📌 «تجربه‌ی ۵۷»

🎙 با حضور:

پارسا زنگنه (دبیر نشست) 00:00
● «مقدمه»

امین بزرگیان 06:25
● «لحظه یوتوپیک تاریخ معاصر»

محمدمهدی اردبیلی 53:25
● «انقلاب و پشیمانی»

مهسا اسداله‌نژاد 01:45:20
● «دست‌کم از دو انقلاب حرف می‌زنیم»

توضیح: مهمان بعدی آقای همایون سی‌ریزی بودند، اما ارائه‌شان به‌دلیل آنکه متکی بر پاورپوینت و تصاویر بود – به درخواست خودشان – در این فایل صوتی گنجانده نشده‌است.


~ مارکس در ایدئولوژی آلمانی می‌نویسد: «تغییرات بزرگ اجتماعی بدون غلیان‌ زنانه غیرممکن هستند».
این مواجهه‌ی نو در اواسط قرن نوزدهم نسبت به مسأله زنان الهام‌بخش بخش بزرگی از جنبش فمنیستی در قرن بعد می‌شود و امر سیاسی رهایی‌بخش را به زنانگی متصل می‌کند؛ روندی خلاف جریان فرهنگ اروپایی-مسیحی که امر سیاسی را اساساً چیزی مردانه ادراک می‌کرد. پیوند در هم‌تنیده میان فمنیسم و بعدها راهپیمایی‌های حول‌وحوش هشت مارس با نیروهای سوسیالیستی در اروپا برآمده ازین نسبت وارونه‌شده در نظریه مارکسیستی بود بالاخص اینکه در کتاب تزهای فوئرباخ به این ایده رادیکال انجامید که: «خانواده [به عنوان شکلی از مالکیت خصوصی] باید در نظریه و عمل از بین برود».
مارکس از غلیان زنانه سخن می‌گوید و نه غلیان زنان. این تمایز به جز خصلت‌های استراتژیک در دعوت همه جنس‌ها برای مبارزه، از حیث معرفت‌شناختی اهمیت بسیار محوری در فمنیسم چپ بالاخص در موج‌های اخیر داشته است؛ تأکیدی که از اساس جنسیت‌زدگی مرسوم را نفی می‌کند و از شکلی جهان‌بینی سخن می‌گوید که محصول حیات حسّانی و عقلانی متفاوت با عقلانیت ابزاری، سودمحور، انسانی‌زدوده، و فارغ از اشتیاق در عصر جدید و بطور مشخص در نسبت با «سیاست مرسوم» صورت‌بندی می‌شود. فمنیسم با تأکید بر مسأله برابری، امر رهایی‌بخش زنانه یعنی توجه مدام به اجزای زندگی- تن، عواطف و شور را به درون امر سیاسی می‌کشاند و خواستار «سیاست بدیل» می‌شود: چیزهایی که می‌توانند به‌گونه‌ای دیالکتیکی «شجاعت» و «احتیاط» را پیش بکشند؛ آشکار شوند، حتی لازم باشد کاملاً برهنه شوند، و آنگاه هوشمندانه جایی پنهان شوند تا عملیات بعدی. بیراه نیست غلیان زنانه تا این حد شکلی چریکی پیدا می‌کند و جایی را ضربه می‌زند که برای نظم حاکم جبران‌ناپذیر می‌شود؛ جاهایی از مردسالاری و سلطه، استبداد و استعمار.
@AminBozorgiyan


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
در کتاب تحسین‌شده «غزه در پیشگاه تاریخ» که به تازگی توسط نشر مردم‌نگار منتشر شده است، انزو تراورسو نگرش‌های غربی نسبت به نسل‌کشی جاری اسرائیل در غزه را به چالش می‌کشد و آن را در بستر تاریخی گسترده‌تری، شامل هولوکاست و نکبت، بررسی می‌کند.
تراورسو توضیح می‌دهد که چگونه یادبود هولوکاست پس از جنگ جهانی دوم به نوعی «دین مدنی» تبدیل شد که مدافع حقوق بشر و ارزش‌های دموکراسی‌های لیبرال غربی بود. بااین‌حال، او هشدار می‌دهد که در دهه‌های اخیر، «حافظه‌ی هولوکاست دچار دگردیسی‌ای متناقض شده و اسرائیل همراه با بیشتر قدرت‌های غربی از آن به‌عنوان ابزاری برای توجیه حمایت بی‌قیدوشرط از اشغالگری اسرائیل در سرزمین‌های فلسطینی استفاده کرده‌اند.»
با مشاهده این تحریف تاریخی، تراورسو می‌گوید: «من از اینکه چطور بسیاری از واژه‌ها و مفاهیم دچار سوءاستفاده و بدفهمی شده‌اند، شوکه شدم.» او اضافه می‌کند: «اکنون با موقعیتی متناقض روبه‌رو هستیم که در آن، عامل جنایت حماس و فلسطینی‌ها معرفی می‌شوند، درحالی‌که قربانیان اسرائیلی‌ها هستند. این یک وارونگیِ کاملِ واقعیت است.»
@AminBozorgiyan


Forward from: مدرسه تهران
📣 #مدرسه_تهران برگزار می‌کند:

📌 «تجربه‌ی ۵۷»

🎙 با حضور:

محمدمهدی اردبیلی
● «انقلاب و پشیمانی»

مهسا اسداله‌نژاد
● «دست‌کم از دو انقلاب حرف می‌زنیم»

امین بزرگیان
● «لحظه یوتوپیک تاریخ معاصر»

همایون سی‌ریزی
● «هر آن چیز که هستی نیافته‌است، هرگز از میان نیز نخواهد رفت»

● دبیر نشست: پارسا زنگنه


📍پنجشنبه ۱۶ اسفندماه، ساعت ۱۷
♦️ حضوری، آنلاین و آفلاین
🔺️ حضور در این نشست رایگان است.

📮 برای ثبت‌نام به آیدی زیر مراجعه کنید:
🔗 @pouya_teh_82


نوستالژی، تاریخ و انقلاب ۵٧

انجمن علمی دانشکده علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
امین بزرگیان
اسفند ١۴٠٣
@AminBozorgiyan


انجمن علمی علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد برگزار میکند:


نشست تخصصی
بازخوانی انقلاب ۵۷

سخنرانان:
👤جناب آقای دکتر سلمان صادقی زاده(استادیار جامعه شناسی سیاسی در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

عنوان سخنرانی: امتداد یا انقطاع تاریخی نگاهی به رابطه ژانوسی انقلاب اسلامی با انقلاب مشروطه

👤جناب آقای امین بزرگیان( پژوهشگر علوم اجتماعی دانشگاه نیس فرانسه)
عنوان سخنرانی: انقلاب ۵۷، مساله نوستالژی و تاریخ


👤خانم دکتر رز فضلی ( پژوهشگر علوم اجتماعی در موسسه thrive و استاد مهمان در دانشگاه مموریال کانادا)

عنوان سخنرانی: سوژه انقلابی از سبکی تحمل ناپذیر تا بار هستی


⏱ زمان برگزاری:
چهارشنبه
۸ اسفندماه/۱۴۰۳
ساعت ۱۸

🏤 مکان برگزاری: بستر فضای مجازی( اسکای روم)

لینک ورود به جلسه:

https://www.skyroom.online/ch/anjomanelmi/political




شب گذشته این شانس را داشتم در اجرای سهیل پیغمبری، آهنگساز و نوازنده سازهای بادی در بخش پروتستان کلیسای سن پی‌یر در مرکز شهر استراسبورگ فرانسه حضور داشته باشم. این کنسرت سولو (انفرادی) در جای جالبی برگزار شد. کلیسای قدیمی Saint Pierre که تاریخچه آن به قرون وسطی (قرن هفت میلادی-زمان ظهور اسلام) باز می‌گردد ازین حیث سازه ویژه‌ای است که ترکیبی است از بخش‌های کاتولیک و پروتستان در یک بنا؛ هم شاهد معماری رومنس در این اثر هستیم و هم گوتیک. با تأثیرگذاری جنبش پروتستان در قرن شانزدهم بر منطقه آلزاس، طی فرمان لویی چهاردهم کلیسا به دو بخش غربی (کاتولیک) و شرقی (پروتستان) تقسیم شد و کلیسا هویت دوگانه یافت. در واقع خود مکان اجرای کنسرت «مدار» برای من در بدو امر راوی نوعی تنش و البته تاریخچه‌ای از بربریت و جنگ بود، هرچند امروزه به عنوان نمادی از «همزیستی» ادراک می‌شود؛ جنگ و بربریتی که در جنگ‌های مذهبی اروپا در طی قرون وسطی شاهد آن بودیم.

پیغمبری اجرای بداهه خود را به چهار بخش تقسیم کرد. در بخش‌های اول و آخر اجرا ساز او ملودیک‌تر بود، و به خصوص در ابتدای کار نوایی آشنا برای مخاطبان ایرانی داشت (قطعاتی الهام گرفته از موسیقی سیستان) اما در دو بخش میانی که تکه‌ی‌ کوتاهی از آن را برای شما گذاشته‌ام، ساز او در فواصل طولانی از سکوت و بهت به سر می‌برد. اجرای منقطع و آشوبناک او روایتی از زمان فاجعه ارائه می‌داد: بیانی که هم می‌تواند روایتی تاریخی فهمیده شود و هم چیزی درباره زمانه آشوبناک امروز.
اضطراب نواها و دلسردی عمیق ساز برای اجرای چیزی موزون، به تأسی از جمله مشهور آدورنو این سؤال را پیش می‌کشید که آیا پس از آشوویتس، شعر معنایی دارد؟

اثر پیغمبری برای من شرحی از آشویتس پراکنده و پردامنه در زمانه‌ای بود که از سر می‌گذرانیم. و ترکیب محتوای نقوش بر دیوار (صلیب شدن مسیح) با اضطراب آشکار در نواها تاریخ فاجعه را تا امروز ترسیم می‌کرد؛ چیزی که می‌تواند در برابر تاریخ‌نگاری رسمی پیش کشیده شود.
@AminBozorgiyan


Video is unavailable for watching
Show in Telegram


ترجمه فارسی ﮐﺘﺎب «غزه در پیشگاه تاریخ» Gaza devant l’histoire نوشته انزو تراورسو، پژوهشگر سرشناس ایتالیایی مدتی کوتاه پس از انتشار، توسط نشر مردم‌نگار منتشر شد و آن را می‌توانید از کتابفروشی‌ها تهیه کنید. کتاب ﭘﯿﺶ رو ﺑﻪ اﺿﻄﺮار و در زﻣﺎﻧﯽ ﮐﻮﺗﺎه ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺷﺪ؛ ﻋﮑﺲ‌اﻟﻌﻤﻠﯽ ﺑﻮد ﺑﻪ ﺣﺠﻢ ﻧﺎﺗﻮاﻧﯽ و ﺧﺸﻢ ﻣﻦ از آﻧﭽﻪ در ﻏﺰه ﻣﯽ‌ﮔﺬرد. ﺗﺮﺟﻤﻪ و ﺗﺄﻟﯿﻒ اﯾﻦ اﺛﺮ ﻓﺮﺻﺘﯽ ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮد ﮐﻪ ﻟﺤﻈﺎﺗﯽ اﺣﺴﺎس ﮐﻨﻢ ﻣﯽ‌ﺗﻮاﻧﻢ درﻗﺒﺎل اﯾﻦ ﻧﺴﻞ‌ﮐﺸﯽ ﺑﺰرگ ﮐﺎری ﮐﻮﭼﮏ اﻧﺠﺎم دﻫﻢ.
ﭘﯿﺶ از ﻫﺮﭼﯿﺰ ﻗﺪردان ﭘﺮوﻓﺴﻮر اﻧﺰو ﺗﺮاورﺳﻮ ﻫﺴﺘﻢ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮔﺸﺎده‌روﯾﯽ اﻣﮑﺎن اﻧﺘﺸﺎر ترجمه‌ی ﻓﺎرﺳﯽ اﯾﻦ ﮐﺘﺎب را ﻓﺮاﻫﻢ ﮐﺮد. او ﺑﺮای ﻣﻦ ﻧﻮﺷﺖ: «ﻧﯿﺎزی ﻧﯿﺴﺖ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﻘﺪر از اﯾﻦ ﺗﺮﺟﻤﻪ ﺧﻮﺷﺤﺎل ﻫﺴﺘﻢ و اﻣﯿﺪوارم ﺑﻪ روﺷﻦ ﺷﺪن ﻣﺴﺎﺋﻞ ﺑﺮای ﻓﺎرﺳﯽ زﺑﺎﻧﺎن ﮐﻤﮏﮐﻨﺪ». اﻣﯿﺪوارم ﮐﺘﺎب ﺗﺮاورﺳﻮ در ﻓﻀﺎی اﯾﺮان ﺻﺪای ﻣﻮاﺟﻬﻪ‌ای ﻣﻬﺠﻮر ﺑﺎ ﻣﺴﺄﻟﮥ ﻓﻠﺴﻄﯿﻦ را اﻧﻌﮑﺎس دﻫﺪ و اﻧﺴﺎن‌ﻫﺎ را ﺣﻮل ﮐﻠﻤﺎت ﺧﻮﯾﺶ ﺟﻤﻊ ﮐﻨﺪ.
ﺑﻪ ﮐﺘﺎب ﺗﺮاورﺳﻮ دو ﻣﺘﻦ در اﺑﺘﺪا و اﻧﺘﻬﺎی ﮐﺘﺎب اﻓﺰوده‌ام ﮐﻪ ﻫﺮﭼﻨﺪ در ﻧﺴﺒﺖ ﺑﺎ ﻣﺘﻦ ﺗﺮاورﺳﻮ ﻫﺴﺘﻨﺪ، اﻣﺎ ﻣﻄﺎﻟﻌﮥ آن‌ﻫﺎ ﺑﺮای ﻓﻬﻢ ﻣﺘﻦ اﺻﻠﯽ ﺿﺮورﺗﯽ ﻧﺪارد و ﻣﺘﻮﻧﯽ ﻣﺴﺘﻘﻞ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
@AminBozorgiyan


Forward from: ایران فردا
🔴تخیل و رویا ؛ نخستین گام نیروی حامل تغییر
(درخواست دخالت نیروی خارجی یعنی انقطاع تخیل و رویا)

🔷امین بزرگیان


@iranfardamag

#ایران_فردا به‌مناسبت #۲۵_بهمن، سالگرد حصر آقایان #میر_حسین_موسوی شیخ #مهدی_کروبی و سرکار خانم #زهرا_رهنورد، دو پرسش را با تعدادی از صاحب نظران و اندیشمندان سیاسی و اجتماعی به اقتراح گذاشته است :

۱-دلیل موجده ی حصر چه بوده که از پس ۱۴ سال و‌ جابجایی چهار دولت با گرایشات متفاوت، گشایشی در آن رخ نمی دهد؟

۲-آخرین بیانیه‌ی میرحسین موسوی، مبنی بر «همه پرسی- مجلس موسسان- قانون اساسی جدید» ، آیا متناسب با ظرفیت های روانی جامعه و همچنین ظرفیت های عینی نیروهای سیاسی ایران هست؟ تحقق چنین چشم اندازی با چه ابهامات و موانعی روبرو می باشد؟
******

1️⃣ برای پاسخ به سؤال شما مایلم درباره نگرش عمومی جامعه سیاسی درباره تداوم حصر موسوی صحبت کنم. آنچه در اینجا برای شما می‌گویم البته شامل همه جامعه و گروه‌های اجتماعی متنوع ایران نمی‌شود. متوجه هستم که هر لحظه ممکن است سطوح ساکت و لایه‌های پنهان جامعه سربرآورده و ما را شگفت زده کنند. آنچه در اینجا مورد توجه قرار می‌دهم بیشتر معطوف به آن بخش از جامعه است که به واسطه وسایل و ابزارها امکان بیان یافته و روی صحنه راه می‌روند.

🔸اینکه به چه دلایلی حصر صورت گرفته و تداوم یافته یک جنبه از ماجراست (که بیشتر نیروهای سیاسی درباره آن حرف می‌زنند که می‌تواند آگاهی بخش باشد) اما اینکه نگرش عمومی در این باره چیست، سویه‌ی دیگر ماجراست. می‌دانیم که به مرور زمان تلقیاتی وارد دستگاه فکری افکار عمومی درباره مساله حصر شده که در مجموع می‌توانیم آن را نوعی بی‌تفاوتی نسبت بدین موضوع بنامیم. این ضعف انعکاسی از وضعیت کلی جامعه است.

▪️جامعه‌ای که در واقع تمام امیدها و رویاها را برای تغییر وضعیت به مرور از دست می دهد در خطر است که این خصلت را پیدا کند که دچار یک بدبینی یا نگرش سلبی نسبت به تمام تاریخ و حتی تجربیات خودش شود. این موضوع البته سابقه طولانی دارد و فقط محدود به وضعیت فعلی نمی‌شود. پس از ملی شدن صنعت نفت، کودتای ۲۸ مرداد، انقلاب ۵۷ وحتی پیش‌تر از آن مشروطه این نوع مواجهات را می بینیم که چگونه نیروهایی که در آن واقعه مداخله عینی و تنانه داشتند، و دست به رؤیاپردازی جمعی برای تغییر وضعیت زده بودند بعد از اینکه به سرانجام نمی‌رسد یا آن گونه که می‌خواهند به سرانجام نمی‌رسد، بازمی‌گردند و آن واقعه را به عنوان چیزی بیرونی و حتی توطئه ادراک می کنند. مثلاً ببینید چه میزان از مشارکت‌کنندگان در انقلاب ۵۷، آن واقعه عظیم را امروزه به عنوان «توطئه کارتر» می‌فهمند.

🔸تخریب رؤیاهای افراد پس از ۸۸ و سخت‌تر شدن شرایط باعث شد بسیاری از افرادی که در آن واقعه مشارکت داشتند به این رویداد نگاه سلبی و بدبینانه پیدا کنند. کار تا جایی بالا گرفت که رهبران نمادین آن جنبش به عنوان بخشی از پروژه حکومت در نظر گرفته شدند و حصر آنها به عنوان یک نزاع درون خانوادگی در ساختار حکومت تفسیر شد. نقش رسانه‌ها و تحلیل گران راست (اپوزیسیون خارج کشور و اصلاح‌طلبان داخل کشور) را البته نباید در تولید این آگاهی کاذب نادیده گرفت. به مرور این دیدگاه رواج یافت که رهبران حصرشده اساساً باعث شکست سیاسی جنبش ۸۸ یا اصلاحات شدند: اگر آنها حصر هستند نه به دلیل استمرار و قاطعیتشان در دفاع از حقوق مدنی مردم بلکه به دلیل نزاع شخصی بین رهبر نظام و محصورین است. ادبیاتی هم در این باره مدام تولید شده است. نیروهای عالی رتبه نظام و مقامات دولتی بعد از ۸۸ با توجه به نوع گرایشات‌شان این ایده را رواج دادند که با تغییراتی در «مدیریت» می شود وضعیت را بهبود بخشید.

▪️در این حال، طبیعتا کسانی مثل موسوی که بنیان تغییر را در جای دیگر می دیدند، کم‌کم به حاشیه رفتند. گذشته سیاسی آنها که با دستکاری‌هایی در تاریخ شمایلی شیطانی پیدا کرده بود باعث شد آنان وضعیت حاشیه‌گی را از سوی اپوزیسیون چپ و راست نظام نیز تجربه کنند. در واقع، هم دیدگاه سیاسی امروز موسوی و هم تفسیر دلبخواهی از گذشته او باعث شد که موسوی هم از جانب پوزیسیون و هم اپوزیسیون مدام سرکوب شود. آن چه بیش از هر چیز به حصر تداوم بخشیده این نگرش رواج‌یافته در افکار عمومی است که سعی کرده موسوی را از دایره فعالان آزادی خواه و عدالت خواه به بیرون پرتاب کند و از اهمیتش بکاهد. این واقعیت باعث شده که نیروی کافی و تاثیرگذار برای خواست رفع حصر در جامعه کم بنیه شود.....


🔻متن کامل :

https://cutt.ly/Drq2FMiW

#ایران_فردا
#امین_بزرگیان
#مطالبه‌ی_رفع_حصر
#زهرا_رهنورد #میرحسین_موسوی #مهدی_کروبی

http://t.me/iranfardamag


~ کودکان ما را به جهانی فرامی‌خوانند که «امر منفی» در آن در ضعیف‌ترین شکل خود است. جهان زیسته‌ی کودکان مالامال از سعادت و کمال است، و پدیدارها در آن نیروی تام زندگی را در خود جای داده‌اند -برخلاف جهان زیسته‌ی بزرگسالان که تنیده با احساس نقص و شکست و ترس همیشگی است. کودکان ما را به این جهان فرا می‌خوانند، لحظاتی با آنها همراه می‌شویم اما سکونت دائمی در آنجا ناممکن است. حتی والدین نیز توان آن را ندارند که کاملاً به آنجا مهاجرت کنند. نیروی آگاهی «واقعیت» را یادآوری می‌کند، پس کودک را به حال خود وامی‌گذاریم و بازمی‌گردیم؛ و نام این بازگشتن از سرزمین کودکان را استراحت از بچه‌داری، نفس‌کشیدن و غیره می‌گذاریم.

کودکان ما را به قلمرویشان فرا می‌خوانند، اما ورود به آن برای طولانی‌مدت ناممکن است. این امتناع هم به سهمگینی بار عینیت برمی‌گردد و هم به این نکته مهم که هریک از ما نیز زمانی در آن سرزمین مستقر بوده‌ایم. آدمی در ناخودآگاه می‌داند که آنجا موقتی است و بزودی از بهشت رانده خواهد شد.
هر انسانی اسطوره آفرینش را تجربه کرده و از بهشت رانده شده است- از کودکی بیرون افتاده است. این تجربه‌ی ثبت‌شده در لایه‌های زیرین حافظه، استقرار مجدد در آن را ناممکن می‌کند. بازگشت به بهشت ناممکن می‌شود. نام این وضعیت را می‌توان برزخ بزرگسالی نهاد.
@AminBozorgiyan


~ قطع کمک آمریکا به نهادها و گروه‌های سیاسی قطعاً رقابت آنان با هم را شدیدتر از قبل خواهد کرد. اینکه رضا پهلوی اعلام کرده است که «رهبری دوران گذار را می‌پذیرد» و خارج شدن او از لاک «من نمی‌خواهم شاه باشم» ریشه در همین مناسبات اقتصادی و نزاع گروه‌های مختلف بر سر جلب نظر آمریکا دارد. اگر چنانچه این سیاست دولت ترامپ ادامه پیدا کند، همه کسانی که به نحوی در گذشته او را «پرزیدنت دلها» می‌دانستند و سیاست‌های او را راه نجات ایران معرفی می‌کردند به سمت دموکرات‌ها متمایل خواهند شد و «نرمش قهرمانانه» خواهند کرد.

وابستگی اپوزیسیون رسمی به پول و بودجه دولت آمریکا برای گذران زندگی است، برای حیات روزمره و مسکن و پوشاک؛ و نباید فکر کنید که ما با صرف این بودجه برای «براندازی» روبروییم. اپوزیسیون خارج از ایران هم مثل هرکسی در دنیا سوژه‌ای است که منافع شخصی‌اش، خانه و لباس و ماشین و تفریحش در اولویت است. فکر نکنید او انقلابی است. خیل عظیم کارمندان و فعالان در موسسات و رسانه‌ها یعنی همان‌هایی که از شجاعت مردم ایران برای براندازی حکومت سخن می‌گویند، در همین گفتن حقوق ماهیانه‌شان تأمین می‌شود. هر رویداد سیاسی در ایران و جلب شدن توجهات جهان به سمت مردم ایران، فعالیت اقتصادی این نوع از اپوزیسیون را رونق می‌بخشد و افول فضا به نفع تثبیت نظام، توجهات را از آنها دور می‌کند.

ترامپ به اپوزیسیون نشان می‌دهد که حد نهایی راست‌گرایی (آنچیزی که آنها در همه این سال‌ها در طلب آن بوده‌اند و همه را به ارتجاع سرخ و سیاه حواله داده‌اند) به چه ایده‌ای می‌انجامد. «فقط آمریکا» ضربه مهم هولناکی به «فقط ایران» زده است؛ نهایت راست جهانی، راست ایرونی را به نان شب‌اش محتاج کرده است؛ و خب این از کمیک‌ترین وقایع دوران ماست.

شباهت گفتمانی اپوزیسیون راست با اصولگرایان و خود ترامپ با اصلاح‌طلبان در موضوع مذاکره با حکومت ایران بطور ناخواسته خنده بر لبان هر ناظر بی‌طرف‌شده‌ای (از شدت وخامت اوضاع) می‌آورد.
@AminBozorgiyan

20 last posts shown.