تجربه زیسته l امین بزرگیان


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Telegram


آنکه خانه‌ای ندارد، در نوشتن خانه می‌کند. آدورنو
(استفاده، انتشار و به اشتراک گذاری مطالب این صفحه با ذکر نام نویسنده بدون اشکال است)
Contact : aminbozorgian60
https://linktr.ee/amin.bozorgian

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Telegram
Statistics
Posts filter


~ بعد از چند روز که «روشنفکران مخالف روشنفکری» از این گفتند که «حالا کار خوبی نکرد اما خب خود ساعدی و روشنفکران ایرادات و اشکالاتی دارند و داشته‌اند»، کم‌کم وارد مرحله‌ای شده‌ایم که «اساساً خوب کرد که بر قبر ساعدی شاشید». قابل پیش‌بینی بود. دلایل این اهدای مدال به «شاشنده» چیست؟ به زبان ساده اگر بخواهیم باز تکرار کنیم؛ بخاطر اینکه روشنفکران کمک کردند شاه سابق ساقط شود. آنچیزی که در اوایل کمتر کسی -جز چند کاربر بی‌نام و نشان و با اسامی مستعار- آن را با شهامت می‌گفت، امروز از زبان تئوریسین‌های راست به صراحت بیان می‌شود: خوب کرد اصلا شاشید بر قبرش. تنها چند روز برای از پیله درآمدن کافی بود.

اهمیت هشدار جمعی درباره فاشیسم تازه روشن می‌شود. آن عمل فردی بر سر قبر ساعدی در برابر حمایت فکری و نظری از جوانان «اس‌اس» بومی برای شکافتن و تخریب، مسأله ای به غایت پیش پا افتاده است. فاشیسم چیزی نیست جز موجه شدن عمومی غلبه بر انسانیت؛ اتفاقا از طریق کاری روشنفکرانه؛ جایی که بی‌مقدار کردن کرامت و جان دیگران تبدیل به «هنجار اجتماعی» می‌شود.
پشت شکل‌های متنوع فاشیسم همواره روشنفکران و سخنورانی برجسته بوده‌اند: روشنفکرانی مخالف روشنفکری. مثلاً نگاه کنید به روشنفکر مشهور آلمانی، فریدریش منه‌که؛ تاریخ‌پژوه برجسته‌ای که ضدیت با یهودیان را تئوریزه کرد و وضعیت آلمان را محصول روشنفکرانی دانست که روح آلمان را فروخته‌اند. در واقع کسانی که ویرانگری را تئوریزه کردند. جنبش‌ ضد روشنفکری تاریخ طولانی‌ای دارد، اما خصلت آیرونیک آن اینجاست که بقول بالزاک، فقط روشنفکران این توان را دارند که ضد روشنفکری باشند. تا دیدید کسی دارد ضد روشنفکری حرف می‌زند، خبردار شوید که این رساله‌ای است برای ورود به میدان روشنفکران. حتی وقتی گفته می‌شود مردم عادی کوچه و بازار از روشنفکران بیشتر می‌فهمند، حرف گوینده را قطع کنید و به او بگویید؛ عزیزم! اگر اینطور است، همین را چرا می‌گویی و می‌خواهی اثبات کنی؟ مردم خودشان می‌دانند. نقد و حتی تخریب روشنفکری خود یک کار روشن‌فکرانه است.

و حال که شما با بهره‌گیری از متد روشنفکران ثابت کردید که روشنفکر انسان بدکاره‌ای است، عجیب است که ناگهان انتظار «عصمت» از همکاران‌تان را داشته باشید؛ به این دلیل ساده که زندگی و مرگ و قبر خودتان در امان نخواهد بود، زیرا تاریخ زندگی‌تان، اگر صادقانه با آن روبرو شوید، اگر بدتر نباشد دست کمی از دیگر همکارانتان ندارد، آنهم بدون نوشته، قصه، شعر یا فیلمی در خور آنکه نام روشنفکر پیدا کنید.
@AminBozorgiyan


Forward from: نشر مردمنگار
ترجمه «غزه در پیشگاه تاریخ» منتشر می‌شود؛
روایت یهودشناس ایتالیایی از نسل‌کشی غزه



آخرین کتاب تراورسو «غزه در پیشگاه تاریخ» (Gaza devant l'histoire) که اکتبر ۲۰۲۴ به فرانسوی و انگلیسی منتشر شده، با برگردان امین بزرگیان در«بایگانی بازگشوده» در نشر مردم‌نگار منتشر می‌شود.
آخرین کتاب انزو تراورسو به نام «غزه در پیشگاه تاریخ» (Gaza devant l'histoire) که اکتبر ۲۰۲۴ به فرانسوی و انگلیسی منتشر شده، با برگردان امین بزرگیان به‌زودی توسط نشر مردم‌نگار در قالب یکی از عناوین مجموعه «بایگانی بازگشوده» این‌ناشر منتشر می‌شود.

انزو تراورسو (Enzo Traverso) نویسنده این‌کتاب، متولد ۱۹۶۷ در پیه‌مونت، تاریخ‌نگار و آکادمیسین ایتالیایی در حوزه تاریخ اندیشه اروپا است. او پس از ۲۵ سال تحصیل و تدریس در فرانسه، اکنون استاد کرسی علوم انسانی سوزان و بارتون وینُکُر در دانشگاه کرنل (ایتاکا، نیویورک) است.
از زمینه‌های تخصصی او تاریخ یهود، به‌ویژه در دوران نازیسم، است که کتاب‌های متعددی در این باره منتشر کرده؛ مانند مارکسیست‌ها و مسئله یهودی (۱۹۹۰)، یهودیان و آلمان، از همزیستی یهودی-آلمانی تا خاطره آشویتس (۱۹۹۲)، تاریخ گسسته: درباره آشویتس و روشنفکران (۱۹۹۷)، در باب نقد بربریت مدرن: نوشتارهایی درباره تاریخ یهودیان و یهودستیزی (۲۰۰۰)، اندیشه پراکنده: چهره‌های تبعیدی یهودی-آلمانی (۲۰۰۴)، پایان مدرنیته یهودی: تاریخ نقطه عطفی محافظه‌کارانه (۲۰۱۳)
برخی آثار تراورسو اقبال عمومی بالایی داشته و به بیش از ۱۵ زبان ترجمه شده‌اند؛ از جمله خشونت نازی (۲۰۰۲)، آتش و خون (۲۰۰۷) و انقلاب: تاریخ فکری (۲۰۲۲). او همچنین نویسنده کتاب‌های مهمی چون گذشته‌های منحصربه‌فرد (۲۰۰۵) و ماخولیای چپ (۲۰۱۶) نیز هست که کتاب آخر به فارسی نیز ترجمه شده است.

این‌ مولف درباره کتاب «غزه در پیشگاه تاریخ» می‌گوید: آیا تخریب غزه تنها واکنشی به حمله ۷ اکتبر ۲۰۲۳ است یا اینکه این اقدام گامی دیگر برای فرآیند طولانیِ اشغال و نابودی است؟ آیا اینکه گفته شود این کشتار ویژگی‌های نسل‌کشانه دارد، یهودستیزانه است؟ برای پاسخ به این پرسش‌ها، باید معنای واژه‌های «یهودستیزی»، «صهیونیسم»، و «نسل‌کشی» را روشن کرده و تبارشناسی این مفاهیم را با فاصله گرفتن از روایت‌های مرسوم و عمدتاً شرق‌شناسانه‌ای که اسرائیل را جزیره‌ای دموکراتیک در اقیانوسی از تاریک‌اندیشی می‌داند و حماس را جماعت وحشی تشنه خون برمی‌شمارد، بررسی کرد. ۷ اکتبر بی‌شک قابل دفاع نیست، اما نمی‌توان آن‌ها را «بدترین پوگروم (آزار اقلیت‌های مذهبی) تاریخ پس از هولوکاست» نامید. گنجاندن این رویدادها در روایت تاریخی یهودستیزی تنها به مشروعیت بخشیدن به پاسخ اسرائیل کمک می‌کند، و علت حقیقی واقعه را که برآمده از دهه‌ها استعمار و شانزده سال جداسازی کامل غزه است، پنهان می‌کند. این کتاب پیشنهاد می‌کند که بحران کنونی را به‌طور تاریخی تحلیل کنیم و از تأیید نسل‌کشی به نام «مبارزه با یهودستیزی» بپرهیزیم. چرا که اگر اشغال غزه به نکبت دوم منجر شود، مشروعیت اسرائیل به‌طور قطعی خدشه‌دار خواهد شد که نه سلاح‌های آمریکایی، نه رسانه‌های غربی، و نه حافظه تحریف‌شده و دگرگون‌شده هولوکاست قادر به بازگرداندن آن نخواهند بود.

کتاب مورد اشاره به‌زودی منتشر و راهی بازار نشر می‌شود.
گزارش در مهر فرهنگ و ادب
@MardomNegarPub


~ در تمام این هفت سال‌ درباره ویدا موحد و آنچه کرد بسیار سخن گفته شده است. کنش نمادین او اصالت خود را از این واقعیت کسب می‌کند که هر چه از آن واقعه دور شدیم، اهمیتش بیشتر روشن شده است. این یک معیار مهم در داوری درباره آثار، رویدادها و افراد است. کیفیت در فرایند گذشت زمان ارزیابی می‌شود.
پیش از سخن گفتن درباره مهمترین خصلت کنش نمادین موحد، به شما خواننده محترم بسیار کنش‌ها و افراد را یادآوری می‌کنم که در تمام این سال‌ها به صحنه آمده و اجراهایشان را دیده‌ایم. وقتی سکه رایج، نقد کردن (یا کسب سود شخصی) از کنش سیاسی و اجتماعی به واسطه توجه اولیه‌ی تماشاچیان است، آنوقت است که نه تنها آنچه ویدا موحد کرد، بلکه خود او و درک غیر مصرف‌گرایانه‌اش از کنش‌گری بیش از پیش عیان می‌شود؛ روحیه‌ای برآمده از یک سلامت نفس نادر.
اما اگر بخواهم مهمترین خصلت آنچه او انجام داد را عنوان بدهم، دمیدن بر کالبد تخیل جمعی است. موحد تخیلی را یادآوری کرد که چندی بعد بگونه‌ای همگانی اجرا شد. جامعه‌ای که می‌رفت در زیر بار مسایل پیچیده حیات تمام تخیل‌اش را از حق آزادی به واقعیت صلب و سخت اقتصاد و سیاست ببازد، با اجرای موحد چیزی را به یاد آورد. او مثل واژه‌ای کوچک یا شی‌ای نادیدنی عمل کرد که کلمه‌ یا خاطره‌ای فراموش شده را به یاد می‌آورد؛ مثل شیرینی کوچکی که به واسطه آن مارسل، مادر و شهر و خاطرات کودکی‌اش را در رمان جستجوی زمان از دست‌رفته پروست به خاطر آورد. کنش موحد یادآوری یک تخیل جمعی و قدیمی بود. همچون آذرخشی بر جعبه برقی در خیابان انقلاب جهید و ناپدید شد.
چگونه یک نفر می‌تواند در میان این همه مبارز تقلبی که کار را به شاشیدن در قبرستان‌ها و فضای مجازی و رسانه‌ها و تحلیل‌ها رسانده‌اند، این گونه باشد؟ پاسخ به این سوال، راه حلی برای این وضعیت زوال‌یافته است.
@AminBozorgiyan






در فصل پنجم از کتاب مسأله رنج، موضوع سوگواری را به میانجی این آلبوم از حسین علیزاده و بطور خاص قطعه عمق فاجعه، مورد بررسی قرار داده‌ام؛ که در اینجا می‌توانید آن را بشنوید:


~ چرا نظام سیاسی حاضر نیست موضوع حجاب را بی‌خیال شود؟ چرا با وجود عدم پایبندی مردم و نظام به «حجاب اسلامی»، حکومت رها نمی‌کند؟ چرا اینقدر برایشان مهم است نمایش دهند که در حال کنترل‌اند؟ آیا عقلانی است که حکومت سر این موضوع تا این حد هزینه دهد؟

باید این مسأله را در ساختار پیچیده نظام حکمرانی دید. در واقع بسیاری از مسائل که آن را به سادگی به ایدئولوژی یا احکام فقهی آخوندها و غیره مربوط می‌کنیم، تا این حد ساده نیستند. در واقع از بدویت رفتار نمی‌توان بدویت سیستم را نتیجه گرفت. برای فهم بهتر مسأله باید جایگاه یک پدیده را در نظام حکمرانی فهمید. عقلانیت موجود در آن را باید کشف کرد تا بتوان راه فروپاشی‌اش را پیدا کرد.

درون طبقه حاکم جدالی مدام بر سر قدرت جریان دارد. می‌دانیم که منابع گوناگونی قدرت حکومت را ساخته‌اند. بخشی از آن متکی به معانی، ایدئولوژی و قوانین الهی است که بسیاری از حامیان نظام را همچنان هوادار و محافظ آن نگه داشته است. در واقع بخش بزرگی از قدرت طبقه حاکم به بدنه‌ای مربوط است که به میانجی باورهای دینی و شیعی که توسط روحانیت سنت‌گرایِ حامی‌نظام محافظت می‌شود، از سیستم مراقبت می‌کنند. بخش دیگری از قدرت نظام برآمده از نظم عقلانی، ساختار بروکراتیک، نیروهای نظامی و مدیران اجرایی است که بیش از هرچیزی (از جمله قوانین فقهی و شیعی) حفظ حکومت برایش در اولویت است. بخش بروکراتیک برای اداره امور مدام ناگزیر است که در گفتگو و حتی گاهی نزاع با بخش الهیاتی، به وی امتیازهایی دهد تا بتواند در جاهای دیگر از دین و فقه عدول کند. بخش بروکراتیک، دکورهای اسلامی را سعی می‌کند بخاطر تداوم حمایت بخش الهیاتی حفظ کند تا در مناطق و مواقع ضروری مثل بانک، نظام اقتصادی، امور نظامی و... از احکام فقهی و دینی و معنوی عدول و سرپیچی کند. ولی‌فقیه این نزاع و تنظیمات را اداره می‌کند تا اتحاد طبقه حاکم حفظ شود.

زنان میدان معامله در سازوکار حکمرانی‌اند. قانون حجاب بطور مثال امتیازی است که بخشی از طبقه حاکم به بخش دیگر می‌دهد تا بتواند در جایی دیگر از قوانین مذهبی عدول کند. وقتی قانون حجاب اینقدر هزینه‌زا شود که نتواند به چیزی برای معامله تبدیل شود، از روی میز برداشته می‌شود و چیز دیگری جایگزین آن خواهد شد.
@AminBozorgiyan


نشانه‌شناسی هفتم اکتبر.pdf
219.0Kb
متن حاضر اولین بار در نشستی تحت عنوان « هفتم اکتبر ذیل یک تداوم تاریخی» ارائه شد؛ نشستی بر خط که به همت مؤسسه مدرسه تهران و با همکاری انجمن علمی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران و با حضور امید مهرگان، آزاده ثبوت و نگارنده برگزار گردید.

«پس از جنگ معلوم شد که مسئلۀ یهودیان، که یگانه مسئلۀ لاینحل در نظر گرفته می‌شد، در حقیقت حل شده است، یعنی از طریق مستعمره کردن و سپس تصرف یک سرزمین؛ اما این راه‌حل نه مسئلۀ اقلیت‌ها را حل کرد و نه معضل مردمان بی‌سرزمین را. برعکس و عملاً مانند تمام دیگر رخدادهای قرن بیستم، راه‌حلِ مسئلۀ یهودیان صرفاً گروهی تازه از آوارگان، یعنی عرب‌ها، را پدید آورد؛ بدین‌ترتیب بین ۷۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر به شمار افراد بی‌دولت و فاقد حق‌وحقوق افزوده شد.» هانا آرنت/ نوشته‌های یهودی
@AminBozorgiyan


Forward from: Radio Zamaneh
نشانه‌شناسی هفتم اکتبر

امین بزرگیان − در هر لحظه‌ای از مقاومت، بازگشت و طلب سکونت داشتن، «فلسطین» احضار می‌شود، هرچند که خود افراد شاید از این احضار نمادین آگاه نباشند.

https://t.me/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/841880/&rhash=0ceb6994783a68

https://www.radiozamaneh.com/841880

@RadioZamaneh | رادیو زمانه


~ یک: سقوط‌های زیادی را نسل ما به سبب انقلاب‌های نارنجی، حملات نظامی آمریکا، کودتاها و انقلاب‌های عربی دیده‌ است. اسد آخرین آن نخواهد بود. وقتی از بالا به این دوران نگاه میکنیم، می‌بینیم که ما در منظومه‌ای از تحولات سیاسی و اجتماعی هستیم با دو ویژگی برجسته: اول، پایان‌پذیری ظرفیت‌های موجود، به این معنا که سازوکارهای حکمرانی چون دولت‌ها و اعضای طبقه حاکم نمی‌توانند وضعیت موجود را تداوم دهند. دوم اما، آلترناتیوهایی که برای این وضعیت سر بر آورده‌اند سودای حذف ارزش‌های مدرنیستی را دارند؛ تا حدی که جایگزین‌ها غالباً نیروهایی ارتجاعی‌تر از میانگین فرهنگی و تاریخی جوامع‌شان هستند. این دو ویژگی فقط مربوط به خاورمیانه نیست بلکه با شمولیتی جهانی روبروییم تا حدی که می‌توان این را خصلت سیاسی عصرمان بدانیم. در اینجا دیگر فرقی بین کشور دموکراتیک و غیردموکراتیک یا صنعتی و توسعه‌نیافته نیست؛ از آمریکا تا سوریه، از فرانسه تا افغانستان و از آرژانتین تا لیبی هم صدایی مبنی بر نخواستن وضعیت شنیده می‌شود و هم کنشی در جهت قدرت‌گرفتن چهره‌ها و احزاب ارتجاعی دیده می‌شود: حال یا راستگرایی ضد روشنگری یا بنیادگرایی ضد مدنی. اگر موضوع جهانی و عام است، پس خصلت‌های بومی در درجه دوم اهمیت‌اند. رفتن اسد و آمدن بنیادگرایان محصول هفتم اکتبر یا ضعف حامیان اسد نیست، اینها فقط کاتالیزورهای رویداداند. چیزی جهانی، عمومی و فراگیر سازنده این وضعیت است: وضعیتی که ترامپیسم و بنیادگرایی را برکشیده است، وضعیتی که در آن خود مدرنیسم تحت فشار قرار گرفته هرچند روح‌اش در میل به تغییری که در مردم عادی هست هنوز جولان می‌دهد.

دو: روشن است که دولت ایران با رفتن اسد نیروی مهمی را از دست داده است. اما این موضوع می‌تواند به شانسی بزرگ برای او تبدیل شود: امکانی که در روان جمعی محقق می‌شود. شکست پروژه براندازی اسد، جنگ داخلی، بدتر شدن اوضاع در سوریه و نتایجی شبیه به این، طبقه متوسط ایران را بیش از پیش به این سمت سوق خواهد داد که رژیم‌چنج راه حل وضعیت نیست. تأثیرات روان‌شناختی وقایع سیاسی پیشین از انقلاب ۵٧ تا بهار عربی و عراق و افغانستان و غیره در همه این سالها بسیار به کار دولت ایران آمده است. اگر واقعیت سیاسی و اقتصادی اکنونی در ساخته شدن «سوژه معترض» در ایران بسیار مؤثر بوده، روند وقایع -آنگونه که در تاریخ یا در دانش عمومی از دیگر کشورها تجلی می‌یابد- امکان ساخته شدن «سوژه انقلابی» را سخت و بعید کرده است. همه‌ی اخبار خاورمیانه رویدادهایی به نفع نظام حاکم بر ایران‌اند، هر چند برخی از آن‌ها شکست و تضعیف او را توضیح دهند.
@AminBozorgiyan






تابستان امسال به همت مؤسسه «مدرسه تهران» دوره‌ای داشتم درباره حافظه جمعی که در آن سعی کردم بخشی از کار پژوهشی‌ام در دپارتمان مردم‌شناسی دانشگاه نیس فرانسه را برای مخاطبان فارسی‌زبان ارائه کنم. امیدوارم در آینده دوره تکمیلی این مباحث را نیز بتوانم ادامه دهم. با اجازه مدیران مدرسه تهران فایل‌های صوتی این دوره را اینجا می‌گذارم:


~دوستان در مجله «حرفه هنرمند» اقتراحی داشتند از من و تعدادی دیگر از اهالی فرهنگ و هنر درباره نمایشگاه «چشم در چشم» در موزه هنرهای معاصر تهران و دلایل استقبال غیر منتظره مردم از آن.

چشم در چشم جامعه
امین بزرگیان
یک: جامعه چیزی علاوه بر تک تک افراد است. این اصل بدیهی راز این واقعیت است که جامعه همواره این توان را در خود دارد که همگان را شگفت زده کند. بخش بزرگی از «لحظه انقلابی» هویت خود را به غیرقابل پیش‌بینی بودن جامعه مدیون است. این ویژگی است که اساساً دانش جامعه‌شناسی را پدید آورده تا بر این خصلت آن غلبه کند و امکاناتی را برای پیش‌بینی کردن رفتار جامعه فراهم سازد.
اگر بسیاری از استقبال مردم از نمایشگاه اخیر چشم در چشم در موزه هنرهای معاصر شگفت‌زده شده‌اند، این بدان معنا نیست که با چیزی یگانه و استثنایی روبرو هستیم بلکه ماهیت هر جامعه‌ای تنیده با این لحظات انقلابی است. به عنوان مثال همین افرادی که جلوی موزه صف کشیدند در چند سال اخیر مالامال از لحظاتی شگفتی‌آور و غیر قابل پیش‌بینی بوده‌اند.

دو: میدان‌های مختلف در جامعه دارای استقلال نسبی هستند، بدین معنا که حوزه‌های متنوع با وجود پیوستگی به یکدیگر حیاتی مجزا نیز دارند تا حدی که بدان‌ها «هویت» می‌بخشد. استقلال میدان هنر از میدان سیاست را باید به رسمیت شناخت. این استقلال بنظر می‌رسد خود را در استقبال از نمایشگاه چشم در چشم یادآوری کرده است. این تصور که جامعه‌ همواره رفتار منسجم و یکدستی را از خود نشان می‌دهد معلول عدم درک جامعه مدرن و سوژه‌های چهل تکه آن است. عصر مدرن عصر چندگانگی است، دورانی که سوژه‌هایی ساخته که از منابع مختلف تغذیه می‌کنند؛ به نوعی که «تناقض» به شاخصه ذهنی و رفتاری این سوژه‌ها تبدیل می‌شود: هیچ ایده عام، هیچ کلان روایتی دیگر انسان را تنظیم نمی‌کند، خدا مرده است و مراکز تولید ارزش و هنجار تکثر یافته‌اند. بنابراین اصلاً عجیب نیست افرادی که دولت را نفی می‌کنند همزمان برای ثبت‌نام در نهادهای همین دولت در حال رقابت با هم باشند، برای پیش خرید اتومبیل پول‌شان را به دولت بدهند و یا به مراکز فرهنگی، ورزشی و تفریحی رسمی هجوم بیاورند. این خصلت فرهنگی و ذهنی طبقه متوسط جدید است.

سه: در دورانی هستیم که جان ما به تماشای «دهشت» و «زشتی» عادت و خو کرده است. حتی کشتار -به عنوان صریح‌ترین نوع ستم- به چیزی پیش پا افتاده تبدیل شده است. ما شاهد بودیم که چگونه پنجاه هزار نفر توسط یک دولت رسمی در غزه قتل عام شده‌ و شدیدترین توحش‌ها به بخشی از دکوراسیون زندگی همه ما تبدیل شده‌اند. آدمها وقتی درون فاجعه، فقر، نارسایی، مصیبت و غیره به گونه‌ای طولانی مدت زندگی می‌کنند دارای بدن‌هایی می‌شوند که می‌تواند خود را با هر وضعیتی منطبق کند. این نیروی خود زندگی است، و نباید آن را به معنای بی‌تفاوتی نسبت به شناعت فاجعه و ستم فهمید: آدم‌ها به مصیبت عادت می‌کنند و «علیرغم» آن زیستن را می‌جویند.

چهار: حضور غیر منتظره در استقبال از یک نمایش هنری راوی میل به ادامه زندگی است. میلی که همیشه وجود داشته و در جاهای متنوع به اشکال مختلف خود را نشان داده است. حتی افسردگی ملی هم راوی این میل است؛ که از سرکوبش دچار غم شده و تمنای برخورداری از آن را دارد. جامعه به میانجی چیزهایی نامحسوس یا محسوس رفتاری از خود نشان میدهد که شاید برای تک تک اعضایش غیر منتظره باشد؛ این لحظه‌ای است که او خود را به عنوان پدیداری مستقل یادآوری می‌کند، می‌گوید «جامعه وجود دارد»، آن را به روایتی واحد و مطلوب خودتان تقلیل ندهید.
@AminBozorgiyan

https://herfeh-honarmand.com/blog/about-tehran-museum-of-contemporary-art/?fbclid=PAZXh0bgNhZW0CMTEAAaYkQM6MoyoAN-rqnhGG33GfzH4dB2d0dD5q9UjuWlyLAhy15g_e5ubsNNg_aem_rw7LZq60_N2y5PISleniaQ


بحران وطن دوستی.pdf
543.2Kb
موضوع وطن‌دوستی امروزه به بخش مهمی از مطالعات علوم اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است. این اهمیت ناشی از بحرانی شدن این موضوع در تاریخ مدرن است.
اگر بخواهیم تاریخ اکنون را ثبت کنیم، می‌توانیم به‌روشنی دریابیم که با بحرانی در موضوع وطن‌دوستی در ایران دست به گریبان هستیم. بخشی از معضلاتی که در مواجهه‌ی با وقایع سیاسی و بین‌المللی در جامعه‌ی امروز ایران مشاهده می‌شود ریشه در درک و دریافت جمعی جامعه ما از مفاهیمی چون وطن‌دوستی، حبّ وطن یا به تعبیری کلی‌تر، ناسیونالیسم دارد. در این مقاله سعی می‌کنم در ابتدا کمی درباره ماهیت این بحران در ایران کنونی صحبت کنم و سپس نشان دهم چگونه می‌توان بر آن غلبه یافت.
@AminBozorgiyan


Forward from: نقد اقتصاد سیاسی
وضعیت واقعی ما با وضعیت ملل دیگر پیوند خورده است. بدون لبنان، فلسطین و افغانستانِ بهتر، ایران بهتری وجود نخواهد داشت... توهّم است اگر فرد یا اجتماعی سیاسی فکر کند که می‌توان ایران‌دوست بود و همزمان نسبت به وضعیت دیگر مردم درسراسر دنیا از چین تا لبنان، از غزه تا افغانستان بی‌تفاوت بود. میهن‌دوستی مادی و انضمامی یعنی توجه به عناصر مادی جامعه ازجمله محیط زیست، جغرافیا و انسان‌هایی که در سرزمینی زندگی می‌کنند که بخشی از یک موقعیت جهانی و انترناسیونالیستی است. به همین دلیل است که ملی‌گرایی انضمامی همواره انسان را فراسوی هر مسئله دیگری قرار می‌دهد، میهن‌دوستی که از درون دوستی با نوع انسان بیرون آمده است؛ انسانی که با آن زندگی کرد‌ه‌ایم و هم‌سایه‌ی ابدی ماست.
___________________
👈متن کامل


file.pdf
290.8Kb
برای تهیه کتاب می‌توانید به این آدرس از نشر کرگدن

https://kargadanpub.com/book/مسئلۀ-رنج/

و کتابفروشی‌های سراسر کشور مراجعه کنید.
مقدمه کتاب ضمیمه است.
@AminBozorgiyan


کتاب به معنای کامل کلمه حاصل خون دل است. هم محتوای کار که درباره رنج و فقدان است، و هم از حیث نگارش آن که بسیار زحمت و مرارت برد. زمستانی در اوایل قرنطینه کووید بود که نوشتن آن را شروع کردم، و اوایل کشتار غزه به ناشر تحویل دادم. در واقع کتاب نه تنها راوی مسایل مؤلف آن است که در میانه‌ی دو کشتار وسیع نوشته شده، و طبیعتاً مالامال از احساس درماندگی و تمنای جستن راهی برای گریز است.
اغراق نیست اگر بگویم بیش از ده بار بازنویسی شد و باز هم احساس می‌کنم ناتمام است و چیزی کم دارد. بر خلاف کتاب‌های قبلی، احساسم این بود که این متن چیزی برای از دست‌دادن ندارد و مراقب این نیست که جایی بایستد که نمی‌خواهد؛ بی‌پروا نوشتم و برای بیان مسأله‌ام محدوده‌ای حس نکردم. متن اما کُند پیش می‌رفت، خاطراتی را زنده می‌کرد و با نویسنده درگیر می‌شد.
تنها چیزی که بدان وفادار بودم این بود که جان‌مایه‌ی اصلی کار را مسایل شخصی‌ترم پنهان نکند: رنج پدیداری است برآمده از زندگی اجتماعی ما با تمام نهادها و ساختارهای ذهنی و عینی‌اش. کتاب «مسأله رنج» متنی است درباره جامعه‌شناسی فقدان و یا به تعبیر دیگر اگزیستانسیالیسم انتقادی.
@AminBozorgiyan


📣 فایل صوتی نشست مشترک #مدرسه_تهران و انجمن علمی جامعه‌شناسی دانشگاه تهران:

📌 «هفتم اکتبر، ذیل یک تداوم تاريخی»

🎙 با حضور:
■ امید مهرگان
● «فاتحه‌ی یک عصر»
■ آزاده ثبوت
● «فراتر از زمانه نسل‌کشی»
■ امین بزرگیان
● «نشانه‌شناسی فلسطین»

■ دبیر نشست: پارسا زنگنه

19 last posts shown.