💥تمامی تمدن را ما خیالباف ها بوجود آورده ایم...!
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز دیدم زادروز كريستُف كُلُمب دريانورد و کاشف قاره آمریکاست.
از زندگی او فیلمی بنام فتح بهشت به کارگردانی ریدلی اسکات ساخته شده که البته تفاوت آشکاری بین تاریخ واقعی و این فیلم هالیوودی وجود دارد مثلا رفتار وحشتناک، بی رحمی و بردهسازی بومیان آمریکا توسط کریستف كُلُمب در این فیلم وجود ندارد!
زمانیکه پای کلمب و ملوانانش به باهاما رسید مردمان بومی به آنها غذا داده و از آنها استقبال کردند، كريستُف کلمب در سفرنامه اش مینویسد:
«آنها … برای ما طوطی و کلافهای کتان و نیزه و خیلی چیزهای دیگر آوردند آنها با کمال میل هر چه داشتند با ما مبادله کردند… آنها با خودشان اسلحه نداشتند و نمیدانستند اسلحه چیست، چون وقتی به آنها شمشیری نشان دادم لبهاش را گرفتند و به خاطر ناآشنایی دستشان را بریدند. آنها آهن نداشتند... میشود بردههای خوبی از آنها ساخت … با پنجاه مرد میتوانیم همه را تحت تسلط درآوریم»!
براستی کدامیک از اینها متمدن بودند؟! بومیانی که به تازه واردان غذا داده و از آنها استقبال کردند یا تازه واردانِ کاشف که در فکر این بودند که چگونه می توان آنها را برده ساخت...؟!
♦️اما در این فیلم سکانسی ماندگار هست که بارها آنرا دیده ام در پایان فیلم و پایان عمر كريستُف كُلُمب که با حکومت اسپانیا اختلاف پیدا کرده و از سوی حکومت طرد میشود و حکومت می کوشد تا نام او در تاریخ اسپانیا حذف و فراموش گردد و حتی کشف دنیای جدید به شخصی دیگر یعنی آمریگو وسپوچی نسبت داده میشود!
در این سکانس ماندگار، سانچز (مشاور ملکه اسپانیا) با طعنه و تمسخر به كريستُف كُلُمب می گوید:
تو یک خیالپردازی!
و كريستُف كُلُمب با اشاره به بیرون از پنجره از او می پرسد که در آن بیرون چه می بینی؟
سانچز(مشاور ملکه) میگوید: پشت بام ها را می بینم، کاخ ها و برج ها را می بینم، گلدسته ها را می بینم، دورنمایی از تمدن را می بینم...!
و كريستُف كُلُمب می گوید: همه آن تمدن، توسط افراد خیالبافی مثل من ساخته شده اند...و در تاریخ نام من خواهد ماند...
♦️علیرغم کوشش برای تحریف تاریخ از سوی اهالی قدرت، در پایان فیلم، سانچز(مشاور ملکه) با ناراحتی و با تحسر به این واقعیت اشاره می کند که اگر قرار است در تاریخ، نامی از او یا ملکه بماند فقط به خاطر و به طفیلی نام كريستُف كُلُمب خواهد بود...!
و امروزه در تاریخ یا در همین فیلم اگر ما نامی از ملکه اسپانیا یا اهالی قدرت می شنویم بخاطر نام کاشفان، هنرمندان یا شاعران آن دوره بوده است...!
◀️این سکانس را در اینجا و یا در زیر ببینید.
✍️علی مرادی مراغه ای
✅امروز دیدم زادروز كريستُف كُلُمب دريانورد و کاشف قاره آمریکاست.
از زندگی او فیلمی بنام فتح بهشت به کارگردانی ریدلی اسکات ساخته شده که البته تفاوت آشکاری بین تاریخ واقعی و این فیلم هالیوودی وجود دارد مثلا رفتار وحشتناک، بی رحمی و بردهسازی بومیان آمریکا توسط کریستف كُلُمب در این فیلم وجود ندارد!
زمانیکه پای کلمب و ملوانانش به باهاما رسید مردمان بومی به آنها غذا داده و از آنها استقبال کردند، كريستُف کلمب در سفرنامه اش مینویسد:
«آنها … برای ما طوطی و کلافهای کتان و نیزه و خیلی چیزهای دیگر آوردند آنها با کمال میل هر چه داشتند با ما مبادله کردند… آنها با خودشان اسلحه نداشتند و نمیدانستند اسلحه چیست، چون وقتی به آنها شمشیری نشان دادم لبهاش را گرفتند و به خاطر ناآشنایی دستشان را بریدند. آنها آهن نداشتند... میشود بردههای خوبی از آنها ساخت … با پنجاه مرد میتوانیم همه را تحت تسلط درآوریم»!
براستی کدامیک از اینها متمدن بودند؟! بومیانی که به تازه واردان غذا داده و از آنها استقبال کردند یا تازه واردانِ کاشف که در فکر این بودند که چگونه می توان آنها را برده ساخت...؟!
♦️اما در این فیلم سکانسی ماندگار هست که بارها آنرا دیده ام در پایان فیلم و پایان عمر كريستُف كُلُمب که با حکومت اسپانیا اختلاف پیدا کرده و از سوی حکومت طرد میشود و حکومت می کوشد تا نام او در تاریخ اسپانیا حذف و فراموش گردد و حتی کشف دنیای جدید به شخصی دیگر یعنی آمریگو وسپوچی نسبت داده میشود!
در این سکانس ماندگار، سانچز (مشاور ملکه اسپانیا) با طعنه و تمسخر به كريستُف كُلُمب می گوید:
تو یک خیالپردازی!
و كريستُف كُلُمب با اشاره به بیرون از پنجره از او می پرسد که در آن بیرون چه می بینی؟
سانچز(مشاور ملکه) میگوید: پشت بام ها را می بینم، کاخ ها و برج ها را می بینم، گلدسته ها را می بینم، دورنمایی از تمدن را می بینم...!
و كريستُف كُلُمب می گوید: همه آن تمدن، توسط افراد خیالبافی مثل من ساخته شده اند...و در تاریخ نام من خواهد ماند...
♦️علیرغم کوشش برای تحریف تاریخ از سوی اهالی قدرت، در پایان فیلم، سانچز(مشاور ملکه) با ناراحتی و با تحسر به این واقعیت اشاره می کند که اگر قرار است در تاریخ، نامی از او یا ملکه بماند فقط به خاطر و به طفیلی نام كريستُف كُلُمب خواهد بود...!
و امروزه در تاریخ یا در همین فیلم اگر ما نامی از ملکه اسپانیا یا اهالی قدرت می شنویم بخاطر نام کاشفان، هنرمندان یا شاعران آن دوره بوده است...!
◀️این سکانس را در اینجا و یا در زیر ببینید.