طرف شب عروسی جوری زنشو ميكنه كه صبح وقتی همسايه بقليشو ميبينه، طرف ميگه آقای محترم يه كم مراعات كن، من واحد کناری هستم، من و خانمم يه پيرمرد پيرزن هستيم، ديشب از اين صدای وحشتناک شما تا صبح نتونستیم بخوابیم، چرا اينجوری تلمبه ميزني؟! خانومت گناه داره جر ميخوره ...
طرف با خجالت ميگه ببخشيد من حواسم نبود صدامون انقد بلند بوده، ميتونم اسمتون رو بدونم، پيرمرده هم ميگه بنده رشیدپور هستم و ميرن ...
شب دوباره داشته ميكرده که با مشت ميكوبه به ديوار و ميگه رشیدپور الان خوبه؟ رشیدپوور خوبه؟! جوابی نميشنوه تا صبح باز پیرمرد رو ميبينه ...
پیرمرد ميگه خوارکوصه برو زنتو جرواجر كن به كيرم، ديشب انقد موقع كردن اسم منو بردی، تمام همسايه ها فكر كردن داری منو ميکنی بیناموس
اتصال به پروکسی پرسرعت@lsensuraml