#رمان انتهاج
۱۱۴
رویا با تاسف سر تکون داد، نگاهم کرد و پرسید
- معاینه زنان تا حالا انجام ندادی!؟ چکاپ پستان و واژن؟
با تکون سر گفتم نه.
رویا به دری که کنج اتاقش بود اشاره کرد و گفت
- پس لطفا برو تو اون اتاق و کامل لخت شو!
من و رهام هر دو همزمان گفتیم
- کامل!؟
رویا خیلی ریلکس سر تکون داد و گفت
- اره، هم باید سینه هات رو چک کنم ، هم واژن و پرینه! اگر سختته اول بالا تنه رو انجام میدم بعد بپوش پایین تنه!
رهام بلند شد و کلافه نفسش رو با حرص بیرون داد. دستش رو کمرم نشست منو برد سمت اون اتاق و گفت
- اگر آزمایشی هم لازمه خودت بیا نمونه بگیر ما باید زود بریم!
رویا گفت باشه و رهام منو تقریبا برد تو اتاق. چون من پاهام توان نداشت.
اتاق ۳ در ۳ بود، دو تا تخت داشت یکی مسطح و یکی با مدل مخصوص . یه در سرویس بهداشتی هم داشت که باز بود.
رهام شالم رو از رو شونه ام برداشت و گفت
- میدونم سختته اما نمیخوام بهونه بدم دست رویا
کلافه نگاهم رو از رهام گرفتم. رهام مانتوم رو از شونه ام باز کرد و گفت
- فکر کن رفتی چکاپ زنان! بلاخره این مراحل رو داره دیگه!
عصبی به رهام نگاه کردم و گفتم
- چکاپ زنان نمیری پیش دکتری که هر روز قراره باهاش چشم تو چشم شی!
خودم رو عقب کشیدم و گفتم
- برو بیرون لطفا! اول چکاپ بالا رو انجام بده ، بعد لباس میپوشم پایین رو ادامه بده!
رهام اخم کرد و گفت
- هر مدل دوست داری اما من میمونم داخل!
با اخم به هم نگاه کردیم که در اتاق باز شد .رویا اومد تو و گفت
- ئه! هنوز که لباس تنته!
تیشرتم رو بیرون آوردم و کلافه دادم به رهام . رویا رفت کنار تخت ایستاد و گفت
بیا اینجا بشین عزیزم.
با بالا تنه لخت نشستم روی تخت و رویا به لباس زیرم اشاره کرد. به صورت هیچکدوم نگاه نکردم و کامل لخت شدم.
حس میکردم الان از هر دو متنفرم!
رویا کاملا چک کرد. دستم رو داد بالا و کامل داخل بافت سینه ام رو تست کرد. کارش که تموم شد بهم یاد داد هر ماه بعد پریود خودم سینه هام رو چک کنم.
لباس زیرم رو بهم داد و گفت
- حالا شلوارتو در بیا روی اون تخت بشین.
رو کرد به رهام و گفت
- کمکش کن!
خودش رفت بیرون. لباسم رو پوشیدم و بعد به رهام نگاه کردم. چشم هاش کاملا کلافه بود. کمکم کرد لباس هامو بیرون بیارم و برم رو اون تخت
اگر معاینه اول برام سخت بود این دیگه عذاب بود.
سرم رو بردم عقب و چشمم رو بستم که نبینم تو این وضعیتم اما چیزی رو روی واونم حس کردم. شوکه نیم خیز شدم و دیدم رهام داره خودش بدنم رو چک میکنه.
نالیدم
- نکن رهام!
اما رهام اخم کرد و گفت
- لعنتی چرا انقدر ملتهبی!
خواستم جواب بدم بگم هر چی هست برو کنار اما قبل من رویا گفت
- دختر بچه عقد کردی ازش انتظار زن کامل رو داری! برو بیرون دستت آلوده!
رهام اخم کرد و گفت
- به چی میخوای برسی رویا!؟
روبا با دستکش اومد کنار تخت و بین پای من ایستاد. سرم رو بردم عقب و چشمم رو بستم تا این صحنه که من اینجور دراز شدم و رهام و رویا خیره به من هستند رو نبینم.
واقعا رهام روش میشه جلو خواهرش! وایسه! خواهرش چرا داره با من این کارد میکنه!؟
رویا در حالی که معاینه میکرد گفت
- خودت میدونی من حرفم چیه!
یه چیز سرد رو وارد واونم کرد و گفت
- یکم درد داره!
تا اینو گفت دردش شروع شد. نالیدم از درد و رهام گفت
- حرفت حرف حساب نیست! من خوبم و این دختر رو دوست دارم! میشه راحتمون بذاری!
خوشگل ها برای خوندن ادامه ۲ راه هست
#رایگان میتونید ۳۰۰ پارت جلو تر بیاید اینستاگرام بقیه رو بخونید
https://www.instagram.com/zendegibanafshیا اگر دوست داشتید بیاید #فایل_کامل ۲۲۰۰ صفحه رمان رو همین الان تو باغ استور بخونید.
اول اپلیکیشن از کانالش نصب کنید👇
فایل نصبی برنامه تو کانالش پین شده👇💜
@BaghStore_app سایت هم دارن
https://www.Baghstore.net