سلامی دوباره ب مهربانوی عزیزو هم گروهی های عزیزم

خاطره پسر کورد رو در باره گدا خوندم ک همسایه هارو نمیشناخته یاد خاطره خواهرم افتادم 🙃

حالا شما نا اشنا بودین و همسایه هارو نمیشناختین،خواهر من چند سال تو همون کوچه بودن ،درسته با همسایه ها رفت و امد نداشتن ولی بازم چهره ها اشنا هست دیگه 😐

یک روز یک خانمی زنگ درشون رو میزنه ،و میگه من از همسایه هاتونم ،لطفا هاونگ تون رو بدین تا بعدازظهر میارم ☺️
ابجیم هم تو رو درواسی هاونگ رو میده

حالا اگه شما هاونگ رو دیدین ماهم دیدیم🤪🤪

خانمه رفت ک دیگه تو اون کوچه پیداش نشد


با دیدن این جور چیزها،خیلی وقته دیگه تو خیابون ب کسی کمک نمیکنم
متاسفانه زمونه ی بدی شده و اعتماد ها از بین رفته 😔

ب امید روزی ک هیچ نیازمندی تو کشور عزیزمون و هیچ جای دنیا نباشه 🙏


خانم قوی ام



#سوتی_های_زنونه

https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V


برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید😍♥️