🔴 اسدالله علم وزیر دربار: به مردم سهمی در امور مملکت بدهیم، بگذارید مردم حقیقتاً احساس کنند به حساب می آیند اگر این نحوه صورت نگیرد، خدا می داند در سالهای آینده بر ملت ما چه خواهد آمد
✍شهاب الدین حائری شیرازی
خودکامگی و دیکتاتوري شاه در سالهاي آخر سلطنتش به اوج خود رسید بود. به گونه ای که حتی مورد انتقاد نزدیکترین دوست، محرم اسرار و وزیر دربارش، اسداله علم که به چاپلوسی معروف بود قرار می گرفت.
در چهارشنبه 19 آذر 1347 که با شاه دیدار داشت، شاه از وي می پرسد: ما چگونه میتوانیم این ملت را تربیت کنیم؟ در جواب [علم] میگوید: «میتوانستم از کوره در بروم ولی در عوض عرض کردم که ما هنوز در این زمینه گام های
اولیه را هم بر نداشته ایم که مسئله ای است مربوط به وظائف دولت و حقوق مردم، تحت توجهات اعلیحضرت، طبقات حاکم نه تنها سرمشق مردم نیستند و به آنها روحیه نمی دهند، بلکه تقریباً از هرگونه انتقادي نیز مصون اند.
هر دوی ما خوب میدانیم که سیاستمداران و احزاب چگونه عمل می کنند، فقط کشور را به چند اردوگاه معارض تبدیل کرده اند.
نمایندگان مجلس ما به جای رسیدگی به درد مردم، فقط تملق می گویند.
هیچکدام جوهر ندارند... و تمام ملت نیز از اراجیف بی معنی آنها باخبرند.
ما در محاصره نوعی بی تفاوتی عمومی خزنده قرار گرفته ایم، نوعی بی علاقگی که روزبه روز هم بیشتر می شود.
درست است که براي پیش بردن مملکت باید دست به اقدامات خشن زد، اما اکنون که اوضاع در جهت صحیح روي غلطک افتاده، وقت آن رسیده است که دیکتاتوری قدری تخفیف پیدا کند و اعلیحضرت اجازه بفرمایند انتخابات تجلی واقعی آراء مردم باشد.
لعنت بر جار و جنجالهاي حزبی، بگذارید انتخابات واقعی و اساسی در هر سطحی، از انجمنهاي شهر گرفته تا ایالتی و ولایتی صورت گیرد و... به مردم سهمی در امور مملکت بدهیم، بگذارید [مردم] حقیقتاً احساس کنند به حساب می آیند و ... اگر این نحوه صورت نگیرد، خدا می داند در سالهای آینده بر ملت ما چه خواهد آمد...
علم، امیراسداالله. گفت وگوي من با شاه، زیر نظر هوشنگ مهدوي، گروه مترجمان، ج 1 ، چ 2 ص 171ـ،172 ناشر طرح نو 1371
پ ن: روزنوشتهای اسدالله علم وزیر دربار و فرد موثر عصر پهلوی دوم از خواندنی های روزگار است کتاب صوتی کامل روزنوشتهای اسدالله علم را اینجا می توانید گوش دهید.
از مقدمه مهم این کتاب که توسط دکترعلینقی عالیخانی نوشته شده هم اینجا گفتم این مقدمه مهم که در آغاز جلد هفتم چاپ شده را به ترتیب اینجا و اینجا می توانید گوش دهید.
حسب موضوع متن بالا که اشاره به چاپلوسی وی دارد یک دو خط نقل می نمایم.
"شام در کاخ ملکه مادر، همسرم سرانجام به من تذکر داد که امشب بیش از حد معمول به شاه تملق می گویی و ..."
https://t.me/virayeshe_zehn
✍شهاب الدین حائری شیرازی
خودکامگی و دیکتاتوري شاه در سالهاي آخر سلطنتش به اوج خود رسید بود. به گونه ای که حتی مورد انتقاد نزدیکترین دوست، محرم اسرار و وزیر دربارش، اسداله علم که به چاپلوسی معروف بود قرار می گرفت.
در چهارشنبه 19 آذر 1347 که با شاه دیدار داشت، شاه از وي می پرسد: ما چگونه میتوانیم این ملت را تربیت کنیم؟ در جواب [علم] میگوید: «میتوانستم از کوره در بروم ولی در عوض عرض کردم که ما هنوز در این زمینه گام های
اولیه را هم بر نداشته ایم که مسئله ای است مربوط به وظائف دولت و حقوق مردم، تحت توجهات اعلیحضرت، طبقات حاکم نه تنها سرمشق مردم نیستند و به آنها روحیه نمی دهند، بلکه تقریباً از هرگونه انتقادي نیز مصون اند.
هر دوی ما خوب میدانیم که سیاستمداران و احزاب چگونه عمل می کنند، فقط کشور را به چند اردوگاه معارض تبدیل کرده اند.
نمایندگان مجلس ما به جای رسیدگی به درد مردم، فقط تملق می گویند.
هیچکدام جوهر ندارند... و تمام ملت نیز از اراجیف بی معنی آنها باخبرند.
ما در محاصره نوعی بی تفاوتی عمومی خزنده قرار گرفته ایم، نوعی بی علاقگی که روزبه روز هم بیشتر می شود.
درست است که براي پیش بردن مملکت باید دست به اقدامات خشن زد، اما اکنون که اوضاع در جهت صحیح روي غلطک افتاده، وقت آن رسیده است که دیکتاتوری قدری تخفیف پیدا کند و اعلیحضرت اجازه بفرمایند انتخابات تجلی واقعی آراء مردم باشد.
لعنت بر جار و جنجالهاي حزبی، بگذارید انتخابات واقعی و اساسی در هر سطحی، از انجمنهاي شهر گرفته تا ایالتی و ولایتی صورت گیرد و... به مردم سهمی در امور مملکت بدهیم، بگذارید [مردم] حقیقتاً احساس کنند به حساب می آیند و ... اگر این نحوه صورت نگیرد، خدا می داند در سالهای آینده بر ملت ما چه خواهد آمد...
علم، امیراسداالله. گفت وگوي من با شاه، زیر نظر هوشنگ مهدوي، گروه مترجمان، ج 1 ، چ 2 ص 171ـ،172 ناشر طرح نو 1371
پ ن: روزنوشتهای اسدالله علم وزیر دربار و فرد موثر عصر پهلوی دوم از خواندنی های روزگار است کتاب صوتی کامل روزنوشتهای اسدالله علم را اینجا می توانید گوش دهید.
از مقدمه مهم این کتاب که توسط دکترعلینقی عالیخانی نوشته شده هم اینجا گفتم این مقدمه مهم که در آغاز جلد هفتم چاپ شده را به ترتیب اینجا و اینجا می توانید گوش دهید.
حسب موضوع متن بالا که اشاره به چاپلوسی وی دارد یک دو خط نقل می نمایم.
"شام در کاخ ملکه مادر، همسرم سرانجام به من تذکر داد که امشب بیش از حد معمول به شاه تملق می گویی و ..."
https://t.me/virayeshe_zehn