یونیکُرن سِفید


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


WELCOME to THE may İN channel "UNİCORN"^^

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


اگه با من مشكلى دارى به خودم بگو؛

نه به عالم و آدم

@unicornwhitee


هروقت به آنجا رسيدي كه اشك زن ها را دراوردي،فاتحه ات خوانده است...
زنها بعد از گريه "آه"ي ميكشند كه تا آخر عمر مثل يك سايه تعقيبت ميكند و درست در لحظه اي كه احساس خوشبختي ميكني،گريبانت را ميگيرد...
#علي_قاضي_نظام
@unicornwhitee


يه فلج قطع نخاعى از خواب كه بيدار بشه منتظره يكنفر بيدار بشه، سرش منت بذاره و ببرتش دستشويى و حمام و كاراى ديگه شو انجام بده.ميدونى آرزوش چيه؟ فقط يكبار ديگه خودش بتونه راه بره و كاراشو انجام بده...
يه نابينا از خواب كه بيدار ميشه، روشنايى رو نميبينه، خورشيد و نميبينه،صبح رو نميبينه.ميدونى آرزوش چيه؟ فقط يكبار فقط يكروز بتونه نزديكاش و عزيزاش و آسمون و و زندگى رو با چشماش ببينه...
يه بيمار سرطانى دلش ميخواد خوب بشه و بدون شيمى درمانى و مسكن هاى قوى زندگى كنه و درد نكشه...
يه كر و لال آرزوشه بشنوه بتونه با زبونش حرف بزنه...
يه بيمار تنفسى دلش ميخواد امروز رو بتونه بدون كپسول اكسيژن نفس بكشه... الآن مشكلت چيه دوست من؟

دستتو بذار رو زانوت و از تمام وجودت و نعمتايى كه خدا بهت داده استفاده كن و به روزى فكركن كه شايد همين نعمتا رو از دست بدى...
پس شكرگزارى كن و ازشون استفاده كن...
#علي_قاضي_نظام
@unicornwhitee


ترک ما کردی
ولی با هر که هستی یار باش:))


☀️
هر که آمد
اندکی ما را پریشان کرد و رفت…

#بیدل

@unicornwhitee


Noma’lum dan repost


Noma’lum dan repost


ترک ما کردی
ولی با هر که هستی یار باش:))




داشتم برگه های دانشجوهامو صحیح میکردم....
یکی از برگه های خالی حواسمو به خودش جلب کرد...
به هیچ کدام از سوال ها جواب نداده بود. ...
فقط زیر سوال آخر نوشته بود:
«نه بابام مریض بوده، نه مامانم، همه صحیح و سالمن شکر خدا. تصادف هم نکردم، خواب هم نموندم، اتفاق بدی هم نیفتاده.
دیشب تولد عشقم بود. گفتم سنگ تموم بذارم براش. بعد از ظهر یه دورهمی گرفتیم با بچه ها. بزن و برقص. شام هم بردمش نایب و یه کباب و جوجه ترکیبی زدیم. بعد گفت: بریم دربند؟
پوست دست مون از سرما ترک برداشت ولی می ارزید. مخصوصا باقالی و لبوی داغ چرخی های سر میدون. بعدش بهونه کرد بریم امامزاده صالح دعا کنیم به هم برسیم. رفتیم. دیگه تا ببرمش خونه و خودم برگردم این سر تهرون، ساعت شده بود یک شب. راست و حسینی حالش رو نداشتم درس بخونم. یعنی لای جزوتم باز کردما، اما همش یاد قیافش می افتادم وقتی لبو رو مالیده بود رو پک و پوزش. خنده ام می گرفت و حواسم پرت می شد.
یهویی هم خوابم برد. بیهوش شدم انگار. حالا نمره هم ندادی، نده. فدا سرت. یه ترم دیگه آوارت میشم نهایتش. فقط خواستم بدونی که بی اهمیتی و این چیزا نبوده. یه وقت ناراحت نشی.»

چند سال بعد، تو یک دانشگاه دیگر از پشت زد روی شانه ام، گفت:
«اون بیستی که دادی خیلی چسبید»...
گفتم: «اگه لای برگه ات یه تیکه لبو می پیچیدی برام بهت صد می دادم بچه.»...
خندید و دست انداخت دور گردنم. گفت: «بچمون هفت ماهشه استاد. باورت میشه؟» ...
عکسش را از روی گوشیش نشانم داد. خندیدم.

گفت: «این موهات رو کی سفید کردی؟ این شکلی نبودی که.»...

نشستم روی نیمکت فلزی و سرد حیاط. نشست کنارم.

دلم میخواست براش بگویم که یک شب هم تولد عشق من بود که خودش نبود، دورهمی نبود، نایب نبود، دربند نبود، امامزاده صالح نبود،......
فقط سرد بود......

#مرتضی_برزگر
@unicornwhitee


سالها گذشت تا جنس رابطه را بشناسم...
آنقدر دقیق که از دو قدمی آدمها که رد میشوم... نوع نگاهشان داد میزند کجای کارند..
دیگر میدانستم فلانی وقتی بعد از پنج ساعت می اید و میگوید ببخشید خواب بودم ؛ یعنی به عمق رابطه دو هفته مانده...
یا مثلا اگر مردی به زنی بگوید: اگر موهایت کمی روشنتر..یا کمی صافتر...میفههمم که باید فاتحه ی رابطه را خواند..
اینکه کسی بگوید 7 می اید و 8 با بهانه ی ترافیک و سردردو کارهای شرکت برسد...یعنی در واقع آن رابطه تمام است...چیزی که میبینم فقط خط قرمز است!
حالا میبینم هنوز هم هست کسی که ثانیه اول به دوم نرسیده جواب تلفنش را بدهد....یا برای باز کردن یک اخم کوچک...حاضر است هر کاری بکند...همیشه در مقابل کسی که بی تفاوت است...یک نفر وجود دارد که اهمیت بدهد!
اینکه ما توی رابطه ی مان حالمان بد است ...
یعنی آدممان اشتباه است و در واقع الان باید جای دیگری باشیم....

#دلارام_انگوراني

@unicornwhitee


همه چیز به طرز کسالت آوری تکراری ست
صبح چشم هایت را به همان آفتاب همیشگیه تابیده از پنجره اتاقت باز میکنی
میز صبحانه به همان نظم قبلی چیده شده و خانواده ات با همان ژستِ هر روز سر سفره نشسته اند
حتی ماشینت موقع استارت زدن همان صدا و همان لرزش ها را دارد
در محل کارت همه چیز مثل قبل است
قرارِ دورهمیِ عصر با دوستانت در کافه ای دنج بی هیجان میگذرد
و از خستگی روزانه ات مثل هر شب با یک شام گرم استقبال میشود...
وقتی به روتین ترین حالت ممکن به رختخوابت میروی چند زندگی آنطرفتر با چالش های عظیمشان٬  در حسرتِ آرامشِ رخوت آلود تو اند
بگو خدا را شکر
#علي_قاضي_نظام
@unicornwhitee


- آرزو میکنم ی آخرشب که دلتون گرفته بود
اونی که میخواین تکس بده «بیداری؟»
#parnaz
@unicornwhitee




یه وقتایی ؛
میری...
میری...
میری که نزدیک بشی به یه آدم...
اما قبل از اینکه به خودت بیای ؛ خودش یادت میاره راهی که داری میری اشتباهه...
یه وقتایی باید کوله ات رو برداری و تا مقصد فقط بری!
سرت رو هم بالا نیاری...
فقط بری...
@unicornwhitee






‏اگر امروز شروع کنم، شبانه‌روز زحمت بکشم و نهایتا بشم رئیس مایکروسافت، مطمئنا روز اول کاری وقتی پشت میزم نشستم میگم: خب که چی؟ و استعفا میدم.
@unicornwhitee


یه لحظه امتحانی زبانِ گوشیمو فارسی کردم
جوری نمیتونستم با گوشی کار کنم که یه لحظه ناخودآگاه گفتم : من کِیلی فارسی بلد نیست.
@unicornwhitee


مهم نیست تو خونه کى با کى دعواش شده، همیشه همه چیز سرِ بچه اولیه خراب میشه، زلزله ى بم هم تقصیرِ ما بود :|

@unicornwhitee


Noma’lum dan repost

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

74

obunachilar
Kanal statistikasi