💲
به دستور ملوکانه هیچ قورباغه ای حق سر و صدا ندارد!!!!!!
نقل است که نادرشاه وقتی برای لشکرکشی به هندوستان رفت به شهری رسید که برج و باروی و خندقی بسیار قوی و مستحکم داشت که ورود سپاه نادر به شهر را دچار مشکل کرده بود
لذا نادر دستور داد لشکر در اطراف شهر اطراق کند تا فرصت مناسب برای تصرف شهر فراهم شود
نادر شب هنگام که در حال قدم زدن در کنار خندق بود که صدای قورباغه ها شنیده می شد.
او با شنیدن صدای قورباغه ها فکری بسرش زد...
روز بعد دستور داد در بوق و کرنا کنند و اعلام کنند که امشب به دستور ملوکانه هیچ قورباغه ای حق سر و صدا ندارد.
هندی ها که از بالای برج همیشه لشکر را زیر نظر داشتند، شروع به خنده و مسخره کردن ایرانیان نمودند و گفتند آخر مگر قورباغه دستور ملوکانه را می فهمد که اطاعت کند؟
نادر دستور داد، روده های گوسفندانی که برای لشکر ذبح میشد را باد کرده و دو سر شان را ببندند و مخفیانه به خندق بریزند.
دستور انجام شد شب هنگام در میان بهت و حیرت هندی ها از قورباغه ها صدایی بلند نشد
صبح روز بعد دروازه ها گشوده شد و شهر تسلیم شد
چرا که وقتی دیدند قورباغه هم از نادر فرمان میبرد راهی جز تسلیم نیست!
قورباغه ها روده ها را با مار اشتباه گرفته بودند و از ترس شکار شدن ساکت شدند…
⭕️
تحلیل و تجویز کاربردیهمیشه در کلاس های استراتژی به این موضوع تاکید می کنیم که در #هیچ اموری بن بست وجود ندارد به شرط آنکه در راه یابی یا راه سازی استاد باشیم
مدیران توانمند کسانی هستند که برای مشکلات بزرگ یا #راه می یابند و یا #راه می سازند.
به بیان دیگر ساده سازی #مشکلات پیچیده و تبدیل آن به راه حل های بکر و نوآورانه از ویژگی های مدیریت کارآمد است در حالی که از ویژگی مدیریت ناکارآمد نیز این است که مسائل ساده را پیچیده و به کلاف بی سرو ته تبدیل کند.
سوال اساسی این است که در مشکلات و بحران ها برای راه یابی یا راه سازی چه الزاماتی وجود دارد ؟
اولین نیاز سناریو سازی است ما باید قادر باشیم برای حل مشکل فرضیه های عالمانه مطرح کنیم برای این کار نیز نیازمند علم و تجربه کافی هستیم.
مثلا در قصه بالا نادر حداقل دو فرضیه اصلی داشت :
فرضیه اول: تصرف شهر به روش معمول پرهزینه و زمانبر است و به تلافات سنگین منجر می شود.
فرضیه دوم :شهر بدون نوآوری در مدیریت صحنه نبرد قابل تصرف نیست.
این دو فرضیه موجب شد که نادر از تمرکز به راه های متعارف جنگ برای تصرف شهر دست برداشته و دنبال روش های نوآورانه باشد
اما نوآوری نیز نیازمند سناریو سازی عالمانه است تمام نوآوری های موفق اعم از سیاسی ، اقتصادی، نظامی و اجتماعی در بستری از فرضیه سازی های درست اتفاق افتاده اند
فرضیه نادر برای روش نوآورانه این بود:
هندی ها اگر قدرت نادرشاه را باور کنند بدون جنگ تسلیم می شوند.
او با توجه به شناختی که نسبت به فرهنگ هندو ها داشت به این باور رسیده بود که اگر بتواند نگرش آنها را نسبت به خود و لشکریانش تغییر دهد بدون دردسر خواهد توانست شهر را تصرف نماید.
اما برای تغییر نگرش زمان زیادی لازم است مگر اینکه یک اتفاق خلاف عرف یا عجیب بیفتد او این اتفاق را با توجه به شناخت غریزه قورباغه ها بوجود آورد او می دانست که قورباغه ها به صورت غریزی از مار می ترسند اما ماری در کار نبود دوباره باید فرضیه سازی می کرد فرضیه او این بود که روده گوسفندان چنانچه باد شود و در آب رها شود به دلیل شباهت ظاهری به مار،قورباغه ها را فریب خواهد داد.
⭕️
خلاصه سخن: 1-برای حل مشکلات بزرگ باید نوآوری کرد
2 - برای نوآوری باید فرضیه های عالمانه و درست طرح کرد
3 - برای داشتن فرضیه صحیح نیاز به علم و تجربه مرتبط است
4 - نوآوری های خیره کننده آنهایی هستند که #قواعد جدید خلق می کنند و نگرش ها را تغییر می دهند
⭕️
شاه کلید سخنچنانچه دنبال تغییرات و نتایج بزرگ هستید به تغییر نگرش ها متمرکز شوید لکن چنانچه دنبال نتایج کوچک می گردید روی تغییر رفتارها متمرکز شوید.
در مثال بالا نوآوری نادر در تاکتیک موجب شد که نگرش هندوها یک شبه تغییر یابد و رفتار آنها از مقاومت سرسختانه با کمک برج و بارو شهر به یکباره به رفتار همراهی با لشگر نادر تغییر یابد.
امروز در مدیریت کشور مشکلات زیادی وجود دارد دلیل عدم توانایی در حل بسیاری از آنها این است که:
اولا بسیاری از مدیران ما نگرش مناسب حل مسائل پیچیده را ندارند آنها بیشتر مدیران شرایط وفور نعمت هستند تا مدیران شرایط محدودیت.
ثانیا نمی توانند نوآوری مناسب داشته باشند که خروجی آن راه حل های جدید و موثر باشد زیرا دانش و تجربه مدیریت حرفه ای موفق را ندارند که بتوانند سناریوسازی عالمانه داشته باشند و تبدیل سناریوها به تصمیمات و برنامه های اجرایی کارآمد مسائل و مشکلات را حل کنند.
❇️
راه حل: انجام کاری است که انجام نمی شود
📍
@stramanagement ™