Ali Sorena | علی سورنا

به یک گوینده ی آقا ، خوش صدا و دارای فن بیان بالا ، برای حضور در یک پادکست صوتی نیازمندیم.

پروژه در رابطه با سورناست و درآمد مالی نداره.

نمونه صداهاتون رو به آیدی زیر بفرستید.
🆔 @velas_7

❌❌لطفا با دقت و بعد از خوندن این پست،
در نظر سنجی پست بعدی شرکت کنید.

🔶قراره بهترین کورس(همخوان) علی سورنا در آثارش رو انتخاب کنیم و قصد داریم به یک جامعه ی آماری دقیق برسیم.

❌❌قبل از رای دادن لطفا به نکات زیر دقت کنید.

1.هرشخص فقط یک حق رای داره.

2.اگر کورس مدنظر شما در 10 گزینه ی اصلی نیست ، میتونید توی کامنتا بنویسید.حتما گزینتون رو توی کامنت پست بعدی(نظرسنجی) بنویسید وگرنه حساب نخواهد شد.

3.بجز اسم ترک مدنظر، بقیه ی کامنت ها از زیر پست بعدی حذف خواهد شد.

4.صرفا فقط به کورس توجه کنید و بخاطر کلیات یک ترک رای ندید. ملاک فقط کورس اثر هستش و کاری به خوب بودن یا بد بودن کلیات ترک نداریم.

5.برای رسیدن به نتیجه ی آماری دقیق ، لطفا همگی آرای خودتون رو ثبت کنید و توی چنل ها و گروه هاتون بفرستید تا مخاطبین بیشتری شرکت کنن.

قطعه "سنگسار" از آلبوم خون خورشید قطعا یکی از موفق ترین ترک های این مجموعه بود که به مرور، تاثیرگذار در صحنه ی رپ فارسی خواهد بود.
در کنار ابعاد مختلفِ مفهومیِ این ترک، ما سه پیام کلی مواجه بودیم.

1.نقد خشونت و استبداد: این اثر یک اعتراض آشکار به سیستم‌های سرکوب‌گر است که قربانی می‌گیرند و جامعه‌ای خالی از انسانیت خلق می‌کنند.
2.پوچی تلاش‌های بی‌فایده: تمام اعمال انسان‌ها در برابر نیروی بی‌رحم خشونت و بی‌عدالتی، در نهایت به نابودی ختم می‌شود.
3.نابودی و رهایی: پایان اثر با توصیف زیبایی نابودی نشان می‌دهد که رهایی تنها از دل ویرانی حاصل می‌شود.


"سنگسار" اثری است که در لایه‌های مختلف هنری، ادبی، فلسفی و اجتماعی معنا دارد. این آهنگ نه تنها یک روایت تراژیک از یک رویداد است، بلکه بازتابی عمیق از جامعه‌ای بیمار، درگیر خشونت، و خالی از عدالت است. این اثر مخاطب را به تأمل درباره نقش خود در چرخه خشونت و قضاوت جمعی دعوت می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه یک جامعه استبدادی به‌سوی نابودی پیش می‌رود.

🎤 @sorena7sorena7

📣 #آرایه_شناسی | شعربیداری

تو این خاک انسان کش جویبار خون
من هرکی رو شناختم مُرد کنارم

🔹مبالغه

"هرکی رو شناختم مُرد کنارم": در این عبارت، به نوعی مبالغه در بیان درد و رنج شاعر مشاهده می‌شود.
شاعر به‌طور اغراق‌آمیز بیان می‌کند که هر کسی که او شناخته، در نهایت می‌میرد. این به‌طور طبیعی از حقیقت فراتر است، اما برای تأکید بر احساس تنهایی و مرگ و از دست دادن در یک دنیای خشونت‌آمیز به‌کار رفته است.

🎤 @sorena7sorena7

اگه قرار باشه یک بیت از اشعار علی سورنا رو تتو کنید انتخابتون چیه؟

"زندگیم یه ارکستر و سازم این هراسش"
این بیت ترکیب استعاری جالبیه که در آن زندگی شاعر به یک ارکستر تشبیه شده است. ارکستر به معنای یک مجموعه از صداها و سازها است که باید هماهنگ و منظم با یکدیگر کار کنند تا نتیجه‌ای زیبا ایجاد شود. با این حال، در اینجا ساز شاعر به هراس تبدیل شده است.

هراس در اینجا به‌عنوان یک حالت ذهنی و روانی منفی نشان داده می‌شود که بر زندگی شاعر سایه انداخته و این زندگی را از هماهنگی و نظم دور کرده است.
این استعاره به این معناست که زندگی شاعر نه یک مجموعه هماهنگ از اتفاقات و صداها، بلکه یک مجموعه از تنش‌ها، اضطراب‌ها و ترس‌ها است که سازنده زندگی او را به بی‌نظمی و آشفتگی کشانده است.

"کشتن پدر بالاترین فرازش"
این بیت که در آن «پدر» به نماد اقتدار و قدرت اشاره دارد. "کشتن پدر" استعاره‌ای از سرنگونی قدرت‌های استبدادی و «بالاترین فراز» به‌عنوان اوج یا قله این سرنگونی و انقلاب است.
این بیت نشان‌دهنده این است که رسیدن به آزادی یا تحول اجتماعی و سیاسی ممکن است از طریق از بین بردن منابع قدرت سنتی یا استبدادی، که به‌طور نمادین به «پدر» تشبیه می‌شوند، حاصل شود.

"فالش زدم گام عشقو گمراه تر از پیش"
در این بیت، شاعر به نوعی گمراهی در پیروی از مسیر صحیح یا آرمان‌های خود اشاره دارد. "فالش زدن" در موسیقی به معنای اشتباه در نواختن است و در اینجا استعاره‌ای از انحراف از مسیر درست است.
گام عشق اشاره به حرکت در راستای ارزش‌ها و آرمان‌های انسانی، به‌ویژه در زمینه عشق و آزادی دارد. "فالش زدم" به معنای این است که شاعر نتوانسته به‌طور کامل به این آرمان‌ها دست یابد و از آن‌ها در دوره ای منحرف شده است.
"گمراه‌تر از پیش" نشان‌دهنده این است که شاعر در مسیر خود دچار سردرگمی و انحراف بیشتری در گذشته شده است. این ممکن است به معنای احساس شکست یا ناتوانی در تغییر شرایط و پیگیری اهداف باشد.

"نبضو گم کردم افتادم از ریتم"
در این بیت، استعاره از نبض برای نشان دادن زندگی و جریان طبیعی آن استفاده شده است. نبض معمولاً نشان‌دهنده زندگی، حرکت و فعالیت است.
وقتی شاعر می‌گوید «نبضو گم کردم»، این به معنای از دست دادن حس زنده بودن یا اتصال به جریان طبیعی زندگی است. او احساس می‌کند که از ریتم زندگی خود خارج شده و دچار نوسان یا ایستایی شده است.
«افتادم از ریتم» به معنای از دست دادن هماهنگی در زندگی است. این ممکن است نشان‌دهنده احساس بی‌هدفی، سردرگمی یا از دست دادن هدف در مسیر زندگی در گذشته باشد.

🎤 @sorena7sorena7

مرگ اول لمس ریزش بناها بود ؛
مرگ دوم وقتی که بنویسیشون !

🎤 @sorena7sorena7