اكنون بياييد نگاهی به اين موضوع بيندازيم كه چرا در اصل، معتادان تفننی از معتادان سنگين، معتاد تر محسوب می شوند و اين كه اين افراد ابدا از معتادان سنگين خوشحال تر نيستند!🔴
به داستان زير توجه كنيديک دختر با جايگاه اجتماعی بالا، برای سال های متمادی، درگير داستان های پورن موجود در اينترنت شده بود.
البته او هر شب فقط يک داستان می خواند و از نظر اراده نيز، زن بسيار با اراده ايی بود. بسياری از معتادان ديگر ممكن است به اين خانم حسودی كنند و بگويند اصلا چرا اين شخص بايد تصميم به ترو داشته باشد؟ چيز هايی كه او می خواند بسيار ملایم تر از تصاوير و كليپ های موجود در اينترنت است و تازه ريسكی هم برای بيماری هايی مانند اختلال نعوظ، وجود ندارد.
در واقع آنها مرتكب اين اشتباه شده اند كه تصور مي كنند، معتادان تفننی خوشحال تر هستند و كنترل بيشتری روی خودشان دارند. البته شايد كنترل بيشتری داشته باشند ولی مطمئنا خوشحال تر نيستند. در مورد اين خانم هم، او از شريک جنسی و زندگی جنسی اش راضی نبود. و در مواجه با استرس های روزه نيز بسيار آسيب پذير به نظر می آمد.
نزديكانش متوجه نمي شدند كه چه چيزي باعث اذيت او شده است. حتی با اين كه از طريق دليل تراشی؛ خود را متقاعد كرده بود كه چيزی برای ترس وجود ندارد، باز هم نمی توانست از روابط واقعی لذت ببرد كه همواره دارای فراز و نشيب های واقعی هستند.
مركز پاداش مغز او به دليل سيل روزانه دوپامين قادر مديريت استرس های روزانه زندگی نبود. كاهش تعداد گيرنده های مغزش او را افسرده كرده بود.
مانند بسياری از افراد، او نيز نگران جنبه های تاريک پورن و چيز هايی كه درباره برخورد با زنان در اين صنعت شنيده بود، بود.
در نهايت، او قربانی شستشوی مغزی اجتماعی شد و اولين سايت پورن خود را امتحان كرد. برخلاف اكثر كسانط كه با همان اولين برخورد، تسليم می شوند و به پورن بينان زنجيره ایی تبديل می شوند، با ديدن آن اولين كليپ های ناپسند و خشن، او سعي كرد در برابر لغزش های بعدی مقاومت كند.
اگر چه قادر به توقف استفاده از آن نبود، ولی می ترسيد كه تبديل به يک معتاد بيست و چهار ساعته شود. بيست و سه ساعت و ده دقيقه از هر يک از آن روزها مجبور بود با وسوسه و بی احساسی نسبت به دوست پسرش مبارزه كند، و همه فكرش اين باشد كه نبايد پورن ببيند. برای انجام كاری كه او انجام داد، اراده فوق العاده ایی لازم بود و در نهايت اشک او را در آورده بود، او اين شكنجه را تحمل می كرد تا در نهايت ده دقيقه از روز را به پورن ديدن بگذراند. چنين مواردی نادر هستند، اما منطقی به آن نگاه كنيد: يا يک عصا يا لذت واقعی در پورن وجود دارد، يا وجود ندارد. اگر وجود دارد، چه كسی ميخواهد يک ساعت، يک روز يا حتی يک هفته صبر كند؟ چرا بايد در اين بين از عصا يا لذت محروم شويد؟ اگر عصا يا لذت واقعی وجود ندارد، ديگر چرا اصلا بايد به پورن ديدن ادامه داد؟
@sakoye_rahai | سکوی رهایی