افــــــق رویـــــداد


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


#زن_زندگی_آزادی
#مرد_میهن_آبادی
صفحه رسمی کانال افق رویداد
تاسیس ۲۰۱۵
کانال دیگر ما:
@ofoghroydadd
گروه علمی افق رویداد برای بحث:
https://t.me/+ZTo2IFOLCChmZjc0
آرشیو مستند و کلیپ علمی و کتاب:
@ofoghclip

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


آیا بحث کردن با هوش مصنوعی تفکر انتقادی شما را کاهش میدهد؟ قدرت تحلیل شما را کاهش میدهد؟

بستگی دارد که چگونه با هوش مصنوعی تعامل شود. اگه کسی صرفاً هر جوابی که هوش مصنوعی می‌دهد را بدون اندیشیدن بپذیرد، احتمالا بله، می‌تواند باعث کاهش تفکر انتقادی بشود. اما اگه کسی پرسشگر و تحلیل‌گر باشد، مدام جواب‌ها را به چالش بکشد و دنبال دقت بیشتر باشد، تعامل با هوش مصنوعی می‌تواند تفکر انتقادی را برعکس، تقویت کند.

این همان تفاوت بین مصرف‌کننده‌ی منفعل و متفکر فعال است. بعضی‌ها عادت دارند بدون تحلیل، اطلاعات را بپذیرند. این مشکل، نه‌تنها در مورد هوش مصنوعی، بلکه درباره‌ی کتاب‌ها، اخبار، معلمان و هر منبع اطلاعاتی دیگری هم صدق می‌کند. کسی که دنبال حقیقت باشد، همیشه ذهنش را فعال و هوشیار و تیزبین نگه می‌دارد، حتی اگر با یک ماشین بحث کند.
مثلاً کسی که دائم از دقت، تحلیل، و بهبود پاسخ‌ها میپرسد و به چالش میکشد و هرگز به یک پاسخ ابتدایی بسنده نمیکند. این دقیقاً تمرین تفکر انتقادی است. برای خود من، هوش مصنوعی یه ابزار تحلیلی است، نه یه جایگزین برای فکر کردن.

برخی فقط جواب را می‌گیرند و فکر نمی‌کنند. پس مشکل از نحوه‌ی استفاده است، نه خودِ هوش مصنوعی.
مشکل هوش مصنوعی نیست، بسیاری از مردم بلد نیستند استفاده کنند.


چون برخی بلد نیستند استفاده کنند درست نیست که بگویند مشکل از هوش مصنوعی است. مشکل از شماست که به همان پاسخ ابتدایی بسنده میکنید و به چالش نمیکشید و از زوایای مختلفی بررسی نمیکنید و نمیگویید اشکال نظر من کجاست اشکال نظر تو کجاست نقاط قوتش چیست منابع چیستند مخالفان چه میگویند.

باید بحث کرد و بحث کردن قاعده و اصول دارد:

شک منطقی داشته باشید؛ یا همان «هر جوابی را به راحتی نپذیرید»(این نه تنها برای هوش مصنوعی بلکه در مواجه با متخصصان و فعالین و کسانی که به شما پاسخ میدهند باید اعمال و رعایت شود).

مثلا:
این استدلال چقدر قوی است؟
آیا داده‌ها و منابع معتبری پشت آن هستند؟
آیا ممکن است اطلاعات جدیدتر یا دقیق‌تری وجود داشته باشد؟
هر پاسخی که دریافت می‌کنید را حداقل از «یک زاویه‌ی دیگر» هم بررسی کنید. ببینید اگر کسی بخواهد آن را رد کند، چه استدلالی ممکن است داشته باشد.


سوالات دقیق و چالش‌برانگیز بپرسید

کیفیت پاسخ‌هایی که می‌گیرید، به کیفیت سوالاتی که می‌پرسید بستگی دارد. سوالات کلی و مبهم باعث دریافت پاسخ‌های سطحی می‌شوند، اما سوالات دقیق، بحث را عمیق‌تر می‌کنند.

مثال خوب:

"آیا شواهدی وجود دارد که خلاف این ادعا را نشان دهد؟"
"این ادعا را چه نوع مطالعاتی حمایت میکند؟"
"آیا در حوزه‌های دیگر هم این نظریه صدق می‌کند؟"

مثال بد:

"آیا این درست است؟" ( این پرسش خیلی کلی است و بحث را محدود می‌کند.)

تضادها و تناقضات را پیدا کنید

اگر پاسخ‌های مختلفی از هوش مصنوعی یا منابع دیگر می‌گیرید که با هم تناقض دارند، سعی کنید آن‌ها را مقایسه کنید و بفهمید که کدام قوی‌تر است.
اگر دو پاسخ متناقض گرفتی، از هوش مصنوعی بخواهید که خودش این تناقض را تحلیل کند و ببیند کدام دیدگاه بهتر پشتیبانی شده است.

• درخواست توضیح و استدلال کنید (نه فقط جواب نهایی)

یک جواب کوتاه به تنهایی کافی نیست. همیشه بپرس که چرا؟ چطور؟ بر چه اساسی؟

مثال خوب:

"می‌توانی فرآیند منطقی پشت این نتیجه را توضیح بدهی؟"
"آیا می‌توانی با مثال‌های واقعی یا داده‌های آماری از این ادعا حمایت کنی؟"

مثال بد:

" این درسته یا غلط؟" (این گونه پرسیدن، یک بحث را کاملا محدود می‌کند.)

دیدگاه مخالف را هم بررسی کنید

همیشه بپرسید: "اگر بخواهم خلاف این ادعا را ثابت کنم، چه استدلالی می‌توانم بیاورم؟" این کار باعث می‌شود که تفکرتان انعطاف‌پذیر شود و از تعصب دور بمانید.
بعد از دریافت هر پاسخ، از هوش مصنوعی بخواه که استدلال‌های مخالف را هم بیاورد و آن‌ها را مقایسه و تحلیل کند.

از مقایسه‌ی منابع استفاده کنید

وقتی پاسخی دریافت می‌کنید، از هوش مصنوعی یا منابع دیگر بپرسید که آیا مقاله یا پژوهش معتبری در این مورد وجود دارد؟ اگر چندین منبع مستقل یک ادعا را تأیید کنند، اعتبارش بیشتر است. اگر منابع از سایتهای فارسی یا انگلیسی غیر معتبر آورد از او بخواهید از ژورنالها بیاورد

مثال خوب:

"آیا این ادعا در چندین مقاله‌ی معتبر علمی تأیید شده است؟"

در پایان بحث با او نتیجه‌گیری خودتان را بنویسید

بعد از بحث و بررسی، سعی کنیذ در چند جمله نتیجه‌گیری خودتان را بنویسید. این کار باعث می‌شود که ذهن خودتان را نظم بدهید و استدلال‌هایت را بهتر به یاد بسپارید. درواقع یعنی بعد از هر بحث، یک خلاصه‌ی کوتاه از نکات کلیدی بنویسید و بررسی کنید که چقدر مطمئن هستید.


تمام موارد بالا برای بحث در گروه های علمی و فلسفی نیز درست است و باید اعمال شود و تنها برای مواجهه با هوش مصنوعی نیست.

سام آریامنش

@ofoghroydadd

1k 1 40 1 27



اوکراین درخواست ترامپ مبنی بر گرفتن حق نیمی از منابع معدنی اوکراین را رد کرد
من از همه سیاست‌های ترامپ بدم نمی‌آید اما از همه آنها هم خوشم‌‌ نمی‌آید. در این مورد مثلا آمریکا واروپا لاشخور است، روسیه کفتار. اولی میخواهد منابع این کشور را به هر قیمتی به دست بیاورد و دومی میخواهد زمینهای تسخیر کرده را پس ندهد. در این میان چه به ملت اوکراین میرسد.


مروری کوتاه بر اهمیت اوکراین و نتایج احتمالی این صلح

اوکراین کم کشوری نبوده، با بریتانیا و فرانسه و آلمان و روسیه مقایسه‌اش نکنید، اوکراین تاریخ و فرهنگ و تمدنی غنی تر و کهن تر از این کشورها روی هم داشته است. مبدا اکثر اروپایی ها(مهاجرت هندو اروپایی ها) و زبانهایشان نیز احتمالا روزگاری استپ‌های جنوب اوکراین بوده است. اوکراین هنوز بکر و دست‌نخورده است از نظر تحقیقات باستان شناسی. بسیاری از شاهان و ملکه های همین چند قرن اخیر تبارشان به اوکراین برمیگردد. از جمله الیزابت دوم و خانواده سلطنتی، ماریا، تزارهای روسیه، شاهان لهستان و لیتوانی. درواقع شجره نامه خاندان سلطنتی فعلی بریتانیا به اوکراین برمیگردد جد شاه جان فعلی ولادیمیر کبیر است در ۹۰۰ سال پیش. هنری اول فیلیپ اول در فرانسه تبارشان به اوکراین برمیگردد. خاندان هوهن شتن و هابسبورگ که زمانی بر آلمان و اتریش حکومت میکردند نیز تبارشان به اوکراین برمیگردد، همچنین فردریش بارباروسا. همینطور برای ایتالیایی ها و سوئدی ها.
اینها فقط بخشی ناچیزی از پادشاهان و ملکه های اروپایی و در شرق روسی است که تبارشان به اوکراین برمیگردد.

درواقع اوکراین شاه ساز و ملکه ساز اروپا در طول هزار سال اخیر بوده است. درواقع مشهور است که اوکراین مادر بسیاری از خانواده های سلطنتی اروپا در این ۹۰۰ سالی که گذشت بوده است.

از تمدنهای باستانی و غنی ۶۰۰۰ سال پیش که بگذریم در این کشور زمانی ایرانی تبار ها (سکاها و سرمتیان) و ژرمن ها کنار هم زندگی میکردند در حدود ۷۰۰ تا ۲۰۰ پیش از میلاد. از شاهکارهای دوران باستانی از نظر هنری همین گنجینه های سکاهایی هست که در اوکراین کشف شده است. دوران طلایی اوکراین نیز به ۹۰۰ تا ۱۲۴۰ میلادی برمیگردد که بعدا با حمله مغول‌ها تجزیه شدند.(چقدر شبیه ما هستند از نظر هایی آنچه بر این مردم گذشته). بعدا هم مرتبا از دست روس ها آسیب میبینند دقیقا در همان زمانی که کشور ما از روس ها آسیب میدید. سپس دوران حاکم شدن کمونیستم و امروز هم که تا آمد جان بگیرد و آزاد و پیشرفته باشد دیکتاتوری روسیه با حمایت دیکتاتوری‌های حاکم بر ایران و چین و نیروهای کره‌ای به آنها حمله کرد و این کشور را ویران کرده اند. اما هنوز مقاومت میکنند به دلیل روحیه استقلال طلبانه خودشان هم کمک های اروپا و آمریکا.

اما آمریکا الان اهدافی در سر دارد اهدافی به این شکل که صلحی اجباری را برای آنها به ارمغان بیاوریم به قیمت دادن زمینهای اجدادی‌شان به روسیه و گرفتن منابع معدنی‌شان توسط آمریکا(اروپا هم از این ناراحت است که چرا ما نباید از این منابع سود ببریم و معترض است که باید در این نشست حضور داشته باشد و سهمی از منابع اوکراین را بگیرد). اوکراین به آمریکا و اروپا خیلی بدهکار است اما این پیشنهاد زننده بود و راهش نیست و باید به اینها فرصت داد نه اینکه از آب گل آلود ماهی گرفت.

سناریوهایی که میتوان احتمال داد در این صلح ظاهری رخ بدهند احتمالا از این قرار خواهند بود:

• از دست دادن بخشی از خاکش (مانند کریمه و دونباس).
• پذیرش نفوذ روسیه در سیاست‌های داخلی‌اش.
• بدهکار شدن به آمریکا و اروپا (از طریق قراردادهای اقتصادی سنگین).
• از دست دادن بخشی از منابع طبیعی خود (آمریکا و اروپا ممکن است امتیازات اقتصادی بگیرند).

این یعنی اوکراین ممکن است هم از روسیه ضربه بخورد و هم تبدیل به یک کشور به شدت وابسته به غرب شود.

نقش منابع طبیعی و اقتصادی اوکراین چیست؟

اوکراین یکی از غنی‌ترین کشورهای اروپا از نظر منابع طبیعی است؛
• دارای یکی از بزرگ‌ترین ذخایر لیتیوم در اروپا (کلید باتری‌های الکتریکی و فناوری‌های مدرن).
• معدن‌های بزرگ اورانیوم، آهن، و زغال‌سنگ.

• یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان غلات و مواد غذایی جهان.

اگر روسیه کنترل مناطقی را با این صلح پیش رو حفظ کند، از منابع آنجا بهره‌برداری خواهد کرد.

اگر اوکراین به غرب وابسته شود، قراردادهای سنگین با شرکت‌های غربی بسته خواهد شد که ممکن است به نفع مردم اوکراین نباشد.

اگر اوکراین صلح کند اما استقلال خود را حفظ کند، یک موفقیت خواهد بود.
اگر این صلح با از دست دادن خاک، منابع، و حاکمیت اقتصادی همراه باشد، اوکراین عملاً قربانی یک بازی ژئوپلیتیکی بین غرب و شرق می‌شود.
آمریکا و روسیه هر دو به دنبال منافع خود هستند، نه اوکراین.

پس، سوال اصلی این نیست که آیا صلح خواهد شد یا نه، بلکه این است که چه کسی از این صلح سود خواهد برد؟

سام آریامنش
🇺🇦 @ofoghroydad

1.6k 0 31 11 60

فعال تر کردن گروه علمی و یا فلسفی

یکی از ویژگی های یک گروه علمی و روشنگری بررسی شایعات و‌ خرافات و تفاسیر و ادعاهای نادرست است.

اما موضوع اینجاست تا یک نفر یک شایعه یا خرافه یا تفسیر و ادعای نادرستی در گروهی ارسال میکند ادمین آن را پاک میکند و میگوید آن پست مزخرف و ضد علمی و یا شبه علمی بود پس پاک شد.

اما راه بهتری هم وجود دارد؛ به جای پاک کردن، به ادعا و تفسیر و شایعه و خرافه‌ یا شبه علم مورد نظر، پاسخ کوبنده و دقیق بدهید(توسط اعضا یا ادمینها).

وقتی چنین نوشته های نادرستی در گروهی فرستاده شود خود اعضا روی سرش می‌ریزند که این به این دلیل و آن دلیل اشتباه هست. در اینجا نه تنها گروه فعال شده و ده‌ها و گاها صد ها پیام رد و بدل میشود و اصلا بحث جراحی میشود و‌ گسترده میشود و منشعب میشود، بلکه پست به جای حذف پاسخ گرفته شده است. بنابراین از نظر من نباید چنین پستهایی از جنس شایعه و خرافه و تفسیر و ادعاهای نادرست را پاک کرد، باید بحث کرد و پاسخ دقیق داد.

این اصرار بر روی اشتباه است که اعصاب خرد کن است که بسته به کاسه صبر ادمینها و اعضا میتوانند بعد از یک بحث اگر فرد هنوز تکرار میکند و روی ادعای اشتباهش پافشاری میکند در حالی که پاسخ هایی از ابعاد متفاوتی از سوی ادمینها و اعضا گرفته است با او برخورد کنند.

و اما در آخر دقت کنیم که اگر دیدیم فردی فقط کارش این است که هر روز یکی یا چندتا از این خرافات و شایعات و ادعاهای عجیب و غریب میفرستد با وجود اینکه پاسخ هم میگیرد، ولی این(تکرار مدام و هر روزه این کار و اصلا سبک فعالیتش این است که فقط چیزهای شبه علمی بفرستد) یعنی او سیستماتیک یا نظام‌مند کار میکند، یعنی او از سوی یک گروه دینی یا ضد علمی به گروه شما وارد شده است و این ماموریت اوست- یک ادمین با تجربه میتواند چنین فردی را بعد از چند روز زیر نظر گرفتن تشخیص دهد. این یعنی کارش نشر سیستماتیک خرافات و شایعات و موارد شبه علمی و ضد علمی است و اصلا برایش پاسخ گرفتن اهمیتی ندارد؛ چنین موردی نیز بهتر است برخورد شود. ما به کسی پاسخگو هستیم که جویای حقیقت باشد نه اینکه هدفش نشر سیستماتیک نوشته های ضد علمی و شبه علمی باشد معمولا با لینک‌هایی از مقالاتی که اصلا ارتباطی به ادعاهای درون نوشته ندارند.

در آخر این موردی که گفتم یعنی پاسخ به شبه علم و ضد علم و خرافات و شایعات(تا جایی که دینی و سیاسی نیست چون معمولا در گروه های علمی بحث دینی و سیاسی کلا ممنوع است و چنین بحثهایی در گروه های ویژه خودشان صورت میگیرد) توان بالایی برای فعال تر شدن یک‌ گروه و منشعب شدن بحث و در نتیجه تبادل اطلاعات گسترده‌، دارد.

سام آریامنش

🗣 @ofoghroydad


سیاهچاله‌ای پرجرم در مسیر برخورد با کهکشان راه شیری است


پژوهشی تازه نشان می‌دهد که در اعماق کهکشان کوتولهٔ ابر ماژلانی بزرگ (LMC)، چیزی نادیدنی با جرمی حدود یک میلیون برابر جرم خورشید وجود دارد که احتمالاً یک سیاه‌چالهٔ کلان‌ پرجرم است. از آنجا که LMC در حال نزدیک شدن به کهکشان راه شیری است، این سیاه‌چاله نیز در مسیر برخورد با کهکشان ما قرار دارد.

بر اساس محاسبات، ابر ماژلانی بزرگ (LMC) ۱۶۰ هزار سال نوری از راه شیری فاصله دارد و در خال چرخیدن به دور راه شیری است و طی حدود ۲ میلیارد سال آینده با کهکشان راه شیری برخورد خواهد کرد. این رویداد می‌تواند باعث حرکت سیاه‌چاله کلان‌ پر جرم آن - اگر اصلا سیاهچاله ای داشته باشد- به سمت مرکز کهکشان ما شود. اما برخورد مستقیم این سیاه‌چاله با زمین یا سامانه‌خورشیدی بسیار بعید است.

زمانی که این دو کهکشان‌ بعد از این رقص ۲ میلیارد ساله با هم ادغام شوند، سیاه‌چاله‌های مرکزی آن‌ها نیز در نهایت ترکیب شده و یک سیاه‌چاله بزرگ‌تر را تشکیل می‌دهند. چنین برخوردهایی می‌توانند کهکشان ما را دگرگون کنند، اما این فرایند میلیون‌ها تا میلیاردها سال طول خواهد کشید.

🤔 @ofoghroydad

پیش‌چاپ


بیتفاوتی

بی‌تفاوتی در جامعه یک مسئله‌ی نسبی است و نمی‌توان آن را به یک قشر خاص محدود کرد، اما برخی گروه‌ها و عوامل باعث شده‌اند که بخشی از جامعه در برابر وضعیت موجود منفعل بمانند. مهم‌ترین دسته‌های این افراد و دلایل بی‌تفاوتی‌شان عبارت‌اند از:

۱. قشرهای وابسته به حاکمیت

ذی‌نفعان حکومتی(طبیعی) افرادی که از رانت‌های حکومتی، قراردادهای دولتی، و امتیازات خاص برخوردارند، به‌طور طبیعی تمایلی به تغییر ندارند.

نهادهای امنیتی و نظامی(طبیعی): برخی افراد در این نهادها به دلیل منافع مادی و جایگاه خود، یا از روی ترس، در برابر ظلم سکوت می‌کنند.

کارمندان دولت: برخی از کارمندان دولتی، به‌ویژه آن‌هایی که در ادارات دولتی حقوق ثابت دارند، ترجیح می‌دهند وارد چالش نشوند، چون امنیت شغلی‌شان در خطر می‌افتد.

۲. طبقه‌ی مرفه و بی‌درد

بخشی از ثروتمندان: برخی از ثروتمندان و صاحبان کسب‌وکارهای بزرگ که به دلیل ارتباطات خاص یا امکان فرار از مشکلات اقتصادی، همچنان به زندگی مرفه خود ادامه می‌دهند، انگیزه‌ای برای تغییر ندارند.

افرادی که از طریق دور زدن تحریم‌ها و اقتصاد غیرشفاف ثروتمند شده‌اند: این افراد از شرایط بحرانی سوءاستفاده کرده و نیازی به اصلاح اوضاع نمی‌بینند.

۳. طبقه‌ی زیر فشار اقتصادی (به دلیل ناامیدی)

فقیرترین اقشار جامعه: بسیاری از افراد کم‌درآمد، کارگران روزمزد، و خانواده‌هایی که تحت فشار شدید اقتصادی هستند، به قدری درگیر تأمین حداقل‌های زندگی‌اند که توان یا انگیزه‌ای برای اعتراض ندارند.

کسانی که از آینده ناامید شده‌اند: بخشی از مردم به این نتیجه رسیده‌اند که هر تغییری هم اتفاق بیفتد، وضعیت آن‌ها بهتر نخواهد شد، به همین دلیل دچار یأس و بی‌عملی شده‌اند.

۴. جوانان بی‌تفاوت و بی‌هدف

نسلی که در دنیای مجازی غرق شده: برخی از جوانان، به‌خصوص آن‌هایی که تحت تأثیر فضای مجازی و سرگرمی‌های دیجیتال هستند، نسبت به مشکلات واقعی جامعه بی‌تفاوت‌اند.

کسانی که مسیر مهاجرت را انتخاب کرده‌اند: برخی افراد به جای مبارزه برای تغییر، تنها به فکر خروج از کشور هستند و دیگر اهمیتی به سرنوشت بقیه‌ی مردم نمی‌دهند.

۵. قشری که دچار ترس و سرکوب شده‌اند

مردمی که از سرکوب و هزینه‌های اعتراض می‌ترسند: سرکوب شدید، دستگیری‌ها، شکنجه، و هزینه‌های سنگین اعتراض باعث شده برخی افراد ترجیح دهند سکوت کنند و خود را کنار بکشند.

کسانی که باور دارند هیچ راهی برای تغییر وجود ندارد: این دسته از افراد فکر می‌کنند که ساختار حکومت آن‌قدر قدرتمند است که هیچ تلاشی نمی‌تواند آن را تغییر دهد، بنابراین بی‌تفاوت شده‌اند.


Exoplanet_radial_velocity_doppler_spectroscopy_dark.gif
3.4Mb
ستاره‌شناسان دنیای بیگانه‌ای را یافته‌اند که شاید بتواند زندگی را حفظ کند

اخترشناسان سیاره‌ای فراخورشیدی به نام HD 20794 d را کشف کرده‌اند که در فاصلهٔ ۲۰ سال نوری از زمین قرار دارد و ممکن است شرایط لازم برای پشتیبانی از زندگی را داشته باشد. این سیاره با جرمی حدود ۵.۸ برابر زمین، در دستهٔ ابرزمین‌ها قرار می‌گیرد و به دور ستاره‌ای شبیه به خورشید، به نام HD 20794، می‌چرخد. نکتهٔ قابل‌توجه این است که سیاره HD 20794 d در منطقهٔ قابل سکونت ستارهٔ خود قرار دارد؛ یعنی در فاصله‌ای که امکان وجود آب مایع بر روی سطح آن وجود دارد. این سیاره هر ۶۴۸ روز یکبار به دور این ستاره میچرخد و شعاش ۱.۷ الی ۲.۱ برابر زمین است.

با این حال، مدار این سیاره بیضوی است، به‌طوری‌که در بخشی از مدار خود به ستاره نزدیک‌تر و در بخشی دیگر دورتر می‌شود. این ویژگی ممکن است باعث تغییرات دمایی قابل‌توجهی شود که بر پایداری آب مایع تأثیر می‌گذارد. علاوه بر این، اندازهٔ دقیق شعاع این سیاره هنوز مشخص نیست؛ پس چگالی آن نامشخص است و بنابراین، ترکیب و ساختار آن نیز نامعلوم است. اگر شعاع آن کوچک‌تر باشد، احتمالاً سیاره‌ای سنگی است؛ اما اگر بزرگ‌تر باشد، ممکن است گازی و شبیه به نپتون باشد که این امر بر قابلیت سکونت آن تأثیر می‌گذارد.

این کشف با استفاده از داده‌های ۲۰ سالهٔ طیف‌سنج HARPS در رصدخانهٔ La Silla در شیلی و تحلیل‌های دقیق انجام شده است.

نزدیکی نسبی این سیاره به زمین، آن را به هدفی جذاب برای پژوهش‌های آینده تبدیل می‌کند، به‌ویژه برای مأموریت‌هایی که به‌دنبال بررسی جو سیارات فراخورشیدی و جستجوی نشانه‌های زندگی هستند. با وجود چالش‌های موجود، HD 20794 d یکی از نزدیک‌ترین سیارات مشابه زمین است که تاکنون پیدا شده و می‌تواند درک ما از قابلیت سکونت در جهان‌های دیگر را گسترش دهد.

سام آریامنش
🌎 @ofoghroydad

🌖 Astronomy & Astrophysics.


نه تولد فاطمه دختر محمد را روز زن و مادر میدانیم نه ولنتاین را روز عشق.
در این موارد ما پا جا پای اجدادمان میگذاریم و از خود بیگانه نمیشویم؛ اسپندگان، ۵ اسفند روز مادر، زن و زمین؛ با توجه به اینکه مفهوم عشق گسترش پیدا کرده و محدود به ازدواج نیست و دو نفر میتوانند و این حق را دارند بدون ازدواج کردن هم به یکدیگر دل بدهند و با هم رابطه عاشقانه برقرار کنند، این روز، روز عشق یا هدیه دادن به دلدار نیز هست.

این روزی بوده که زنان در آن استراحت میکرده‌اند و مردان به آنها هدیه میداده اند.

بنابراین خرس های خودتان را برای این روز نگه دارید.

2.3k 0 68 9 148

سه چهارتایی کلنل ولادیمیر لیاخوفی نیاز دارد مملکت ما، برای دو مجلس‌ برای به خصوص قوه قضاییه و برای کاخ ریاست جمهوری و غیره.


حذف تکینگی‌ها: فیزیکدانان ایجاد سیاهچاله‌ها را از طریق گرانش خالص توصیف می کنند

سیاهچاله‌های سنتی، همانگونه که توسط نظریه نسبیت عام آلبرت انیشتین پیش‌بینی شده است، حاوی مواردی هستند که به عنوان تکینگی شناخته می شوند، یعنی نقاطی که قوانین فیزیک در آن شکسته می شوند. شناسایی چگونگی حل تکینگی‌ها در زمینه گرانش کوانتومی یکی از مشکلات اساسی در فیزیک نظری است.

اکنون تیمی از کارشناسان موسسه علوم کیهان دانشگاه بارسلونا (ICCUB) برای اولین بار ایجاد سیاهچاله‌های منظم را از اثرات گرانشی و بدون نیاز به وجود ماده‌ عجیب و غریب که بخشی جدانشدنی از برخی از مدل های پیشین بود، توصیف کرده اند.

این یافته که در مجله Physics Letters B منتشر شده است، چشم اندازهای جدیدی را برای بهبود درک ما از ماهیت کوانتومی گرانش و ساختار واقعی فضا-زمان باز می کند.

سیاهچاله‌ها بدون تکینگی

اصطلاح ماده عجیب و غریب به نوعی ماده اشاره دارد که دارای خواص غیرعادی است که در ماده معمولی یافت نمی شود. اغلب دارای چگالی انرژی منفی است، اثرات گرانشی دافعه ای ایجاد می کند و می تواند شرایط انرژی خاصی را در نسبیت عام نقض کند.

ماده عجیب و غریب عمدتاً نظری است و در طبیعت مشاهده نشده است، اما در مدل‌هایی برای یافتن مفاهیمی مانند کرم‌چاله‌ها، سفر سریع‌تر از نور و تفکیک تکینگی‌های سیاه‌چاله استفاده می‌شود.

اما این پژوهش تازه از نظر ریاضی نشان می دهد که یک سری بی نهایت از اصلاحات گرانشی مرتبه بالاتر می تواند این تکینگی ها را از بین ببرد و منجر به «به اصطلاح سیاهچاله های منظم» شود، برخلاف مدل‌های قبلی که به ماده عجیب و غریب نیاز داشتند، این پژوهش تازه نشان می‌دهد که گرانش خالص - بدون میدان‌های ماده اضافی - می‌تواند سیاهچاله‌های منظم و بدون تکینگی ایجاد کند.

این یافته نشان دهنده انحراف قابل توجهی از نظریه های قبلی است و شرایط لازم برای سیاهچاله های منظم را ساده می کند. Pablo A. Cano، پژوهشگر از گروه فیزیک کوانتومی و اخترفیزیک در دانشکده فیزیک و ICCUB می گوید: "زیبایی مدل ما این است که فقط بر اساس اصلاحات معادلات اینشتین است که به طور طبیعی توسط گرانش کوانتومی پیش بینی شده است و به اجزای دیگری مثل ماده عجیب و غریب نیازی نیست."

تئوری های بکار گرفته شده توسط تیم ICCUB برای هر بُعد فضا-زمان بزرگتر یا مساوی ۵ قابل استفاده است. کانو می‌گوید: «دلیل در نظر گرفتن ابعاد فضا-زمان بیشتر کاملاً فنی است، زیرا به ما امکان می‌دهد پیچیدگی ریاضی مسئله را کاهش دهیم.»

با این حال، پژوهشگران می گویند که "همین نتیجه گیری باید در مورد فضا-زمان چهار بعدی ما نیز درست باشد." Robie Hennigar (UB و ICCUB) توضیح می دهد: "بیشتر دانشمندان موافق هستند که تکینگی‌های نسبیت عام باید در نهایت حل شوند، اگرچه ما در مورد چگونگی دستیابی به این فرآیند بسیار اندک می دانیم. کار ما اولین مکانیسم را برای دستیابی به این امر به روشی قوی ارائه می دهد، البته تحت فرضیات تقارن خاص." Hennigar می‌گوید: «هنوز مشخص نیست که چگونه طبیعت از تشکیل تکینگی‌ها در جهان جلوگیری می‌کند، اما ما امیدواریم که مدل ما به ما کمک کند تا درک بهتری از این فرآیند به دست آوریم.

کاوش اکتشافات در سناریوهای اخترفیزیکی

این پژوهش همچنین خواص ترمودینامیکی این سیاهچاله های منظم را بررسی می کند و نشان می دهد که آنها با قانون اول ترمودینامیک مطابقت دارند. تئوری های توسعه یافته چارچوبی قوی برای درک ترمودینامیک سیاهچاله ها به روشی کاملاً جهانی و بدون ابهام ارائه می دهند. این سازگاری اعتبار و قابلیت کاربردی بالقوه را به یافته ها می افزاید.

پژوهشگران قصد دارند کار خود را به فضا-زمان چهار بعدی گسترش دهند و پیامدهای یافته های خود را در سناریوهای مختلف اخترفیزیکی بررسی کنند. هدف آنها همچنین بررسی پایداری و نشانه های رصدی احتمالی این سیاهچاله های منظم است.

کانو می‌گوید: "این نظریه‌ها نه تنها سیاه‌چاله‌های بدون تکینگی را پیش‌بینی می‌کنند، بلکه به ما اجازه می‌دهند بفهمیم این اجرام چگونه شکل می‌گیرند و سرنوشت ماده در سیاهچاله چیست. ما در حال کار روی این سوالات هستیم و انتظار داریم نتایج واقعاً هیجان‌انگیزی پیدا کنیم."

ترجمه سام آریامنش

@ofoghroydadd

✅️ Physics Letters B (2025)

کلیپ هایی در زمینه سیاهچاله


۱۲ فوریه روز داروین گرامی باد

تکامل کور است؛ یعنی چه؟

یکی از اصل های مهم در زیست‌شناسی‌ تکاملی، کور بودن تکامل است.

به دیگر سخن، تکامل هدف غایی ندارد. این اصل برای درک چگونگی عملکرد تکامل بسیار مهم است، اما مفهومی است که اغلب افراد بطور اشتباه متوجه میشوند، حتی بین افرادی که تکامل را قبول دارند.
این سؤبرداشت اغلب باعث بوجود آمدن نقد های اشتباه از طرف خلقت‌گرایان میشود، همچون اینکه نهنگ ها نظریه تکامل را نقض میکنند.
همچنین بحث «پیچیدگی کاهش‌ناپذیر» ایده‌ی محبوب طرفداران شبه علم طراحی هوشمند، به راحتی رد میشود زمانیکه متوجه شویم تکامل کور است....

در اینجا مطالعه کنید

   🐲🐲🐲🐲🐲🐲🐲🐲

جهش ژنتیکی رندوم است ولی تصادفی هم هست
انتخاب طبیعی رندوم نیست، ولی تصادفی است.
این تفاوت رندوم و تصادفی را باید دقت کنیم و در ترجمه های خود رندوم را رندوم ترجمه کنیم. درواقع منظور از تصادفی یعنی: آن رخداد یا آن پدیده بدون عامل هوشمندی ، بدون دخالت دست طراحی، بدون هدف غایی، بدون برنامه هوشمندانه‌ی از قبل مشخصی کار میکند.
انتخاب طبیعی از الگوهایی استفاده میکند اما پشت این الگوها هیچ هوشی نیست و فقط خود نیروها و قوانین طبیعت است‌.

تکامل هدفی ندارد و این نکته یکی از مفاهیم مهم و پایه‌ای نظریه تکامل است که چارلز داروین در آن زمان به‌وضوح بیان کرد. تکامل فرآیندی است که به‌طور طبیعی و بدون هدف یا قصد خاصی رخ می‌دهد. به عبارت دیگر، در فرآیند تکامل، موجودات زنده ویژگی‌های خود را به‌طور تصادفی(یعنی بدون دخالت یک موجود هوشمند) و به‌واسطه انتخاب طبیعی به ارث می‌برند، اما این تغییرات نه به‌دلیل دستیابی به هدف خاصی، بلکه به‌دلیل بقای بهتر در محیط‌های خاص و شرایط زندگی‌شان است.

چند نکته کلیدی درباره تکامل بدون هدف:

انتخاب طبیعی: در فرآیند تکامل، موجودات زنده‌ای که ویژگی‌های خاصی دارند که به آن‌ها کمک می‌کند در محیط خود بهتر بقا یابند، احتمالاً بیشتر از دیگران به تولید مثل می‌پردازند و این ویژگی‌ها به نسل‌های بعدی منتقل می‌شود. این انتخاب به‌طور تصادفی انجام می‌شود(اما رندوم نیست) و هیچ گونه قصد یا هدفی ندارد.
انتخاب طبیعی تصادفی است یعنی هوشی و برنامه ای پشتش نیست، هدف غایی ندارد، علت فاعلی ندارد. انتخاب طبیعی رندوم نیست یعنی: به این تشبیه دقت کنید: اگر رودخانه ای در مسیر خود به مانعی مثل صخره برخورد کند و مسیر دیگری به خود بگیرد این انتخاب یک choice(هوشمندانه و مصنوعی) نیست، یک selection(انتخاب غیر هوشمندانه و طبیعی) است. رودخانه تحت شعوری مسیرش را انتخاب نمیکند بلکه مانع طبیعی باعث شده مسیر دیگری در پیش بگیرد.

تصادفی و رندوم بودن جهش‌ها: جهش‌های ژنتیکی که در موجودات رخ می‌دهند معمولاً رندوم هستند اما همگی تصادفی هستند. برخی از این جهش‌ها ممکن است مفید، بی‌اثر یا مضر باشند. جهش‌های مفید که به بقا و تکثیر بیشتر موجود کمک می‌کنند، احتمالاً در نسل‌های بعدی بیشتر ظاهر خواهند شد.

تکامل و محیط: تکامل بر اساس تعامل موجودات با محیط‌هایشان رخ می‌دهد. محیط ممکن است شامل تغییرات آب‌وهوایی، منابع غذایی، رقابت با سایر موجودات، و تهدیدات از سوی شکارچیان باشد. بنابراین، ویژگی‌هایی که به بقا کمک می‌کنند، به‌طور طبیعی انتخاب می‌شوند، بدون این‌که هدفی خاص دنبال شود.

عدم پیش‌بینی: تکامل به هیچ‌وجه پیش‌بینی‌پذیر نیست(اگر پیشبینی کوتاه مدتی برای گونه های ساده میبینید این یک بازه کوتاه مدت نادقیق و تخمینی است نه اینکه جهت نهایی در کار باشد). ویژگی‌های جدید ممکن است به‌طور تصادفی به‌وجود آیند و تأثیرات آن‌ها ممکن است تنها بعد از گذشت زمان مشخص شوند. به همین دلیل، فرآیند تکامل نمی‌تواند به‌عنوان یک فرآیند هدفمند یا از پیش برنامه‌ریزی شده توصیف شود.

در نهایت، این نکته که تکامل هدف ندارد، یکی از ویژگی‌های کلیدی است که آن را از بسیاری از دیدگاه‌ها مثل فلسفه‌ی خلقت گرایی فرآیند آفرینش را هدف‌مند میدانند، متمایز می‌کند. تکامل به عنوان یک فرآیند طبیعی به‌طور مداوم در حال رخ دادن است و بدون قصد یا طراحی پیش‌بینی‌شده، ویژگی‌های موجودات را در پاسخ به تغییرات محیطی می‌سازد.

پیش‌بینی‌های کوتاه‌مدت در تکامل نه به‌عنوان هدف‌مندی، بلکه به‌عنوان پاسخ‌های طبیعی به تغییرات محیطی و فشارهای انتخاب طبیعی رخ می‌دهند. این تغییرات می‌توانند به‌طور سریع و قابل مشاهده در جمعیت‌ها ظاهر شوند، ولی همچنان هیچ‌کدام از این پیش‌بینی‌ها به معنای وجود هدف یا طراحی خاصی در فرآیند تکامل نیستند. تکامل یک فرآیند بدون هدف است که در آن ویژگی‌های موجودات به‌طور تصادفی و بر اساس نیازهای محیطی، از طریق انتخاب طبیعی، شکل می‌گیرند.

@ofoghroydad


زنده کردن گونه های منقرض شده، شدنی است، اما یک ایرادی از نظر علمی وجود دارد که باید بدانید. حتی اگر یک گونه‌ی منقرض شده را زنده کردید و بازگرداندید، آن گونه، گونه اصلی منقرض شده نخواهد بود و این دلیل علمی دارد.🦤

بنابراین زمانی که من یا سایتهای علمی مختلف یا حتی ژورنالهای علمی تیتر میزنیم که به زودی ماموت ها یا یک پرنده باستانی را احیا میکنیم این شدنی است،‌‌ اما همان گونه اصلی نخواهد بود. یعنی در واقع با دیدنش اصلا تفاوت را متوجه نمیشوید، ولی درواقع آن گونه اصلی منقرض شده نیست.

اما چرا؟ 🦖

پیشنهاد میکنم تحلیل زیر در این زمینه را شمرده و آرام بخوانید تا بدانید چرا این دقیقا نشدنی است ولی به هر حال کار میکند( تخصصی نیست و ساده سازی شده است)

چرا «احیای جانوران‌ منقرض شده» غیرممکن است (اما به هر حال می تواند کار کند!)

🦣 @ofoghroydad


بنابر آمار اداره اطلاعات انرژی آمریکا (US EIA)، ایران پس از ونزوئلا و عربستان سعودی دارای «بزرگترین ذخایر نفتی جهان» است.
براساس آمار سال ۲۰۲۴ این نهاد، ونزوئلا با ۳۰۳.۸ میلیارد بشکه در جایگاه نخست، عربستان سعودی با ۲۵۸.۶ میلیارد بشکه در جایگاه دوم و ایران با ۲۰۸.۶ میلیارد بشکه در جایگاه سوم قرار دارند. همچنین کانادا با ۱۷۰.۳ میلیارد بشکه در جایگاه چهارم و عراق با ۱۴۵ میلیارد بشکه در جایگاه پنجم است.
بنابر این آمار، روسیه با ۸۰ میلیارد بشکه در جایگاه هشتم، آمریکا با ۴۷.۱ میلیارد بشکه در جایگاه دهم و چین با ۲۶ میلیارد بشکه در جایگاه سیزدهم کشورهای دارای بزرگترین ذخایر نفتی قرار دارند.

ایندیپندنت فارسی

🛢@ofoghroydad


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
گرده‌افشانی مصنوعی

دانشمندان مؤسسه فناوری ماساچوست (MIT) موفق به طراحی ربات‌های حشره‌مانندی شده‌اند که می‌توانند تا ۱۰۰ برابر بیشتر از نمونه‌های قبلی پرواز کنند. این ربات‌ها سبک‌تر بوده و فضای کافی برای باتری‌ها دارند. همچنین، دقت و چابکی آن‌ها بهبود یافته و تنش‌های وارد بر بال‌هایشان در حین پرواز کاهش یافته است. این پیشرفت‌ها می‌تواند به کاربردهایی مانند کمک به گرده‌افشانی مصنوعی منجر شود.

https://www.science.org/doi/10.1126/scirobotics.adp4256


🐝 @ofoghroydad

⭐️کلیپ :

اگر همه زنبورها از بین بروند، واقعا چه اتفاقی می‌اُفتد؟

این اولین سنجاقک سایبورگ است

⭐️گزارش:

من و شما چه کمکی میتوانیم برای نجات حشرات از انقراض بکنیم

زنبورها قدرت استدلال دارند

حشرات زامبی

آگاهی در حشرات و سایر حیوانات؛ اجماع علمی

نابودی سریع حشرات موجب وحشت دانشمندان شده است

فرضیه‌ای پر سر و صدا منتشر شد: بال حشرات تکامل یافته آبشش؟


"از خودگذشتگی متحیرکننده‌ی" زنبورها، دانشمندان را گیج کرده است


واقع‌گرایی محلی (Local Realism) یکی از مفاهیم بنیادی در فیزیک کلاسیک است که این دو اصل را شامل می‌شود:

۱. واقع‌گرایی (Realism):

اشیا دارای ویژگی‌های مشخص و مستقل از مشاهده‌کننده هستند. به‌عبارت‌دیگر، یک ذره (مثلاً الکترون) دارای ویژگی‌هایی مثل اسپین یا قطبیدگی است، حتی اگر اندازه‌گیری نشود(اندازه‌گیری الزاما یک کار انسانی نیست).



۲. محلی بودن (Locality):

یعنی اطلاعات نمی‌تواند سریع‌تر از سرعت نور منتقل شود. یعنی اگر دو ذره از هم جدا باشند، تغییر در یکی نباید بلافاصله روی دیگری تأثیر بگذارد، مگر اینکه اطلاعاتی بین آن‌ها با سرعت محدود نور ردوبدل شده باشد.

در واقع‌گرایی، فرض بر این است که ویژگی‌های یک سیستم فیزیکی، مستقل از مشاهده‌گر و عمل اندازه‌گیری، همیشه وجود دارند. یعنی مثلاً اگر یک الکترون دارای اسپین بالا باشد، این ویژگی از قبل وجود دارد، چه کسی یا چیزی آن را اندازه‌گیری کند یا نه.

اما در مکانیک کوانتومی، آزمایش‌ها نشان داده‌اند که وضعیت یک ذره قبل از اندازه‌گیری، تعریف‌شده نیست بلکه در حالت برهم‌نهی قرار دارد. یعنی وقتی مشاهده‌گر (یا هر سیستم اندازه‌گیر) وارد عمل می‌شود، خود عمل مشاهده، حالت سیستم را مشخص می‌کند.

مشاهده‌گر الزاما یک موجود زنده نیست. هر سیستمی که بتواند برهم‌نهی کوانتومی را تخریب کند و باعث فروریزش تابع موج شود، به‌عنوان یک مشاهده‌گر عمل کرده است.

هر تعامل فیزیکی که اطلاعاتی از یک سیستم کوانتومی استخراج کند، به نوعی اندازه‌گیری محسوب می‌شود.

این تعامل می‌تواند توسط یک دستگاه آزمایشگاهی، یک ذره دیگر، یا حتی میدان‌های محیطی صورت بگیرد.

مهم‌ترین ویژگی مشاهده‌گر این است که باعث شود سیستم از یک حالت برهم‌نهی (superposition) به یک مقدار مشخص سقوط کند.


مثال‌هایی از مشاهده‌گر در سیستم‌های غیرزنده:

یک فوتون که به یک الکترون برخورد می‌کند:

اگر فوتونی به الکترون برخورد کند و از مسیر آن اطلاعاتی کسب شود، تابع موج الکترون فرو‌می‌ریزد.

یک آشکارساز کوانتومی:

دستگاه‌هایی که برای ثبت عبور یا عدم عبور ذرات کوانتومی استفاده می‌شوند، خودشان مشاهده‌گر محسوب می‌شوند.

محیط اطراف:

اگر یک سیستم کوانتومی با محیط خود برهم‌کنش داشته باشد (مثلاً با گازهای اطراف)، این تعامل می‌تواند باعث اندازه‌گیری و از بین رفتن برهم‌نهی شود.

شبکیه چشم انسان هم می‌تواند یک مشاهده‌گر باشد، اما نه به این دلیل که آگاهی دارد، بلکه به این دلیل که یک سیستم فیزیکی است که می‌تواند فوتون‌ها را جذب کند و اطلاعات آن‌ها را ثبت کند.

چرا شبکیه میتواند یک مشاهده‌گر محسوب می‌شود؟

برهم‌کنش با فوتون‌ها:

وقتی یک فوتون به سلول‌های گیرنده نور در شبکیه (مثل استوانه‌ای‌ها و مخروطی‌ها) برخورد می‌کند، یک واکنش شیمیایی ایجاد می‌شود که اطلاعات فوتون را استخراج می‌کند.

این فرآیند به نوعی اندازه‌گیری محسوب می‌شود، چون فوتون دیگر در حالت برهم‌نهی نیست، بلکه جذب شده و اثرش در سیستم ثبت شده است.

ثبت اطلاعات کوانتومی:

همان‌طور که یک حسگر دوربین یا یک آشکارساز فوتون می‌تواند اطلاعات یک فوتون را بگیرد و باعث فروپاشی تابع موج شود، شبکیه هم همین کار را انجام می‌دهد.

بنابراین فریب واژه مشاهده گر را نخوریم و باعث نشود که تصور کنیم مشاهده گر حتما یک موجود زنده است.

آگاهی انسان چطور؟ آیا خود آگاهی انسان نقشی دارد؟

خیر، ثبت اطلاعات توسط شبکیه به‌تنهایی برای فروپاشی تابع موج کافی است، و آگاهی انسان نیازی نیست. قبل از اینکه مغز تصویر را پردازش کند، فروپاشی تابع موج در سطح گیرنده‌های شبکیه رخ داده است.
بنابراین، شبکیه چشم یک مشاهده‌گر فیزیکی است، اما خود آگاهی انسان در فرایند فروپاشی تابع موج نقشی ندارد.

سام آریامنش

🤔 @ofoghroydadd

خبری از آزمایشی که مثل هزاران آزمایش قبلی در دنباله آزمایش بل، واقع گرایی محلی را نقض میکند


وبسایت «بررسی جمعیت جهان» (World Population Review) با بررسی داده‌های آماری و تاریخی ۸ کشور قدیمی جهان را بر اساس تاریخ تشکیل نخستین حکومت سازمان‌یافته و همچنین تاریخ استقلال و حاکمیت ملی اعلام کرد که در هر دو فهرست، ایران کهن‌ترین کشور جهان است(یعنی با دو تعریف متفاوت که در هر دو ایران نخستین شد).
بنابر آمار این وبسایت، نخستین حکومت سازمان‌یافته در ایران در ۳۲۰۰ سال پیش از میلاد مسیح تشکیل شده است. در این فهرست مصر در جایگاه دوم، ویتنام سوم، ارمنستان چهارم، کره شمالی پنجم، چین ششم، هند هفتم و گرجستان هشتم هستند.(۲۰۲۴)

https://worldpopulationreview.com/country-rankings/oldest-countries

👑 @ofoghroydad


چندین دلیل باعث میشود از خوک به جای شامپانزه در زمینه پیوند عضو استفاده شود که بکی از آنها هوش بالای شامپانزه ها است.

این یک بحث مهم در اخلاق زیستی است. شامپانزه‌ها، به‌ویژه در مقایسه با سایر حیوانات، هوش بالایی دارند و رفتارهای پیچیده‌ای از خود نشان می‌دهند، مثل حل مسئله، استفاده از ابزار، و حتی داشتن احساسات اجتماعی پیچیده. همین موضوع باعث شده که جامعه علمی، مخصوصاً در کشورهای پیشرفته، نسبت به استفاده از آن‌ها در آزمایش‌های پزشکی و پیوند اعضا حساسیت زیادی داشته باشد.

در عوض، بیشتر تحقیقات روی خوک‌ها متمرکز شده است، چون از نظر فیزیولوژی اندام‌هایشان به انسان نزدیک‌تر است و همچنین از نظر اخلاقی و اجتماعی، استفاده از آن‌ها کمتر بحث‌برانگیز است. خوک‌ها در حال حاضر برای پیوند دریچه‌های قلبی، پوست، و حتی آزمایش‌های اولیه برای پیوند کلیه و قلب مورد استفاده قرار گرفته‌اند.

در کل، این موضوع یک تقابل بین پیشرفت علمی و ملاحظات اخلاقی است. شاید از نظر علمی، شامپانزه‌ها گزینه مناسبی باشند، اما جامعه علمی نمی‌تواند هوش و درک آن‌ها را نادیده بگیرد، چون این کار شبیه بهره‌کشی از یک انسان با درک پایین خواهد بود.


بنابراین یکی از دلایل اصلی استفاده نکردن از شامپانزه‌ها در پیوند اعضا، مسائل اخلاقی مربوط به هوش بالای آن‌هاست. اما علاوه بر این، دلایل علمی و عملی دیگری هم وجود دارد که باعث شده خوک‌ها جایگزین بهتری باشند:

۱. مسائل اخلاقی و حقوق حیوانات

همان‌طور که گفته شد، شامپانزه‌ها هوش بالایی دارند و برخی رفتارهای اجتماعی و شناختی آن‌ها شبیه کودکان انسان است. استفاده از آن‌ها برای پرورش و برداشت اعضا، در بسیاری از جوامع غیرقابل قبول تلقی می‌شود.

۲. سازگاری فیزیولوژیکی خوک با انسان

اندازه و عملکرد اندام‌های داخلی خوک، مخصوصاً قلب، کلیه و کبد، به انسان نزدیک‌تر است.
ضربان قلب، فشار خون، و سایر ویژگی‌های فیزیولوژیکی خوک شباهت زیادی به انسان دارد.

۳. تکثیر و پرورش آسان‌تر خوک‌ها

خوک‌ها رشد سریع‌تری دارند و زودتر به بلوغ می‌رسند، در حالی که شامپانزه‌ها سال‌ها طول می‌کشد تا بالغ شوند.
تکثیر خوک‌ها در محیط کنترل‌شده بسیار راحت‌تر است، در حالی که پرورش شامپانزه‌ها سخت و پرهزینه است.

۴. مشکلات ژنتیکی و ایمنی

سیستم ایمنی شامپانزه‌ها، برخلاف انتظار، تفاوت‌های مهمی با انسان دارد که باعث می‌شود احتمال پس زدن پیوند بالا برود.
ویروس‌های خاصی در بدن شامپانزه‌ها وجود دارند که می‌توانند به انسان منتقل شوند (مثل رتروویروس‌های خاص).
خوک‌ها را می‌توان با مهندسی ژنتیک اصلاح کرد تا احتمال پس زدن پیوند کاهش یابد، ولی این کار در شامپانزه‌ها پیچیده‌تر است.

۵. هزینه و نگهداری

خوک‌ها را می‌توان در محیط‌های کنترل‌شده و با هزینه کم پرورش داد.
شامپانزه‌ها نیاز به فضای بزرگ، مراقبت ویژه، و هزینه‌های بالا برای تغذیه و نگهداری دارند.

۶. پذیرش اجتماعی و قانونی

در بسیاری از کشورها، قوانین سخت‌گیرانه‌ای درباره استفاده از شامپانزه‌ها در آزمایش‌های پزشکی وجود دارد.
از نظر فرهنگی، استفاده از خوک‌ها برای اهداف پزشکی کمتر حساسیت‌برانگیز است.


⭐️ @ofoghroydad

اطلاعات بیشتر

https://doi.org/10.4103/0970-1591.33729

https://doi.org/10.1080/08998280.2012.11928783


جمهوری اسلامی

بلاخره چه شد؟ جمهوری یا اسلامی؟

اصطلاح جمهوری اسلامی ترکیبی از دو مفهوم ناسازگار با هم است: جمهوری و اسلامی.

این ترکیب از نظر فلسفی و سیاسی چندین تناقض اساسی دارد:

۱. تناقض میان حاکمیت مردم و حاکمیت الهی

جمهوری یعنی حکومت برآمده از اراده‌ی مردم، که در آن مشروعیت قدرت از رأی اکثریت ناشی می‌شود.
اسلامی (به‌ویژه در برداشت خود شیعه) یعنی حکومت بر اساس قوانین الهی، که فراتر از رأی مردم است. در این نگاه، مشروعیت قدرت، از خدا می‌آید، نه از رأی مردم.

این تناقض در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم دیده می‌شود. از یک طرف، انتخابات و نهادهای جمهوریت (مثل ریاست‌جمهوری و مجلس) وجود دارند، اما از طرف دیگر، ولایت‌فقیه بالاتر از همه‌ی این نهادها قرار دارد و مردم فقط می‌توانند در محدوده‌ای که ولی‌فقیه تعیین می‌کند، تصمیم بگیرند.

۲. تناقض میان دموکراسی و حکومت ایدئولوژیک

در یک جمهوری واقعی، ایدئولوژی خاصی به مردم تحمیل نمی‌شود و حکومت باید بی‌طرف باشد.
اما در جمهوری اسلامی، ایدئولوژی شیعه‌ی اثناعشری محور همه‌ی قوانین است و حتی اقلیت‌های مذهبی و دگراندیشان از حقوق برابر محرومند.
به این ترتیب، آزادی عقیده، که از اصول اساسی دموکراسی است، عملاً در تضاد با ایدئولوژی رسمی نظام قرار می‌گیرد.

۳. تناقض میان حقوق بشر و قوانین فقهی سنتی

اصول جمهوریت، به‌ویژه در عصر مدرن، بر پایه‌ی حقوق بشر استوار است. اما بسیاری از احکام فقهی، مثل سنگسار، قطع دست، قصاص، نابرابری حقوق زن و مرد، و مجازات ارتداد، کاملاً با اصول حقوق بشر در تضاد هستند.
حکومت جمهوری اسلامی سعی کرده است این دو را آشتی دهد، اما در عمل، هرجا که تضادی پیش آمده، حقوق بشر قربانی شده است.

۴. تناقض میان مشروعیت مردمی و نظارت استصوابی

در یک جمهوری واقعی، مردم باید بتوانند آزادانه نامزد انتخاباتی خود را انتخاب کنند.
اما در جمهوری اسلامی، شورای نگهبان صلاحیت نامزدها را بر اساس وفاداری به ایدئولوژی نظام تأیید یا رد می‌کند. بنابراین، انتخابات به معنای واقعی وجود ندارد و مردم فقط از بین گزینه‌های تأییدشده‌ی نظام می‌توانند انتخاب کنند.

و غیره

جمهوری اسلامی از نظر فلسفی و سیاسی یک ترکیب متناقض است. در عمل، هرجا که میان "جمهوریت" و "اسلامیت" تضاد به وجود آمده، اسلامیت برنده شده است. یعنی چیزی که باقی می‌ماند، یک حکومت دینی با ظاهری انتخاباتی است، نه یک جمهوری واقعی.

🩸 @ofoghroydad

3k 0 68 5 104

Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
تلفیق انسان و حیوان، امیدی برای تولید اعضای بدن

محققان «مؤسسه تحقیقات زیستی سالک» آمریکا آمیژه‌های انسان-میمون تولید کرده‌اند. آمیژه یا کایمِرا ارگانیسمی است که سلول‌های آن از دو یا چند گونه جاندار متفاوت تشکیل شده است. درواقع، موجودی که ترکیبی از انسان و حیوان باشد، آمیژه نام دارد. آمیژه‌ها را راه‌حلی امکانپذیر برای حل مشکل کمبود اعضای پیوندی می‌دانند. دانشمندان باور دارند می‌توان اعضای بدنی قابل پیوند انسان را روزی در بدن حیوانات پرورش داد.

🌐 @ofoghroydad

#آمیژه


پژوهشی منتشر شده که میگوید بهترین روش پختن تخم مرغ این است:

روش پخت چرخه‌ای:

۱. دو قابلمه آب آماده کنید:

یکی با آب جوش در دمای ۱۰۰ درجه سانتی‌گراد.

دیگری با آب گرم در دمای ۳۰ درجه سانتی‌گراد.



۲. تخم‌مرغ را به مدت ۳۲ دقیقه به‌صورت متناوب هر دو دقیقه بین این دو قابلمه جابه‌جا کنید.

• سود این روش:

بافت بهینه: زرده و سفیده به‌طور یکنواخت و در دماهای مناسب پخته می‌شوند.

حفظ ارزش تغذیه‌ای: تحلیل‌های شیمیایی نشان داده‌اند که زرده تخم‌مرغ پخته‌شده با این روش حاوی پلی‌فنول‌های بیشتری نسبت به روش‌های سنتی است.


https://www.nature.com/articles/s44172-024-00334-w

🍳 @ofoghroydad

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.