در سفری به دل زیباییهای خوزستان، فرصتی دست داد تا از نزدیک با مردم خوزستان، اهواز، دزفول، صفیآباد، پامنار و شهیون آشنا شوم. مردمانی که صفا و صمیمیتشان از اعماق دلشان میجوشد و
مهماننوازیشان بینظیر است. هر لبخند، توجه و هر کلام دلگرمکنندهای که از آنها دریافت کردم، نشانهای از فرهنگ غنی و انساندوستی این دیار است.
اما در پس این صفا و صمیمیت،
واقعیت تلخی هم وجود دارد.
محرومیتها و مشکلاتی که مردم این مناطق با آنها دست و پنجه نرم میکنند،
هر قلبی را به درد میآورد. عدم دسترسی به امکانات اولیه، مشکلات زیرساختی و کمبود منابع، همچنان
سایه سنگینی بر زندگی این مردمان افکنده است.
وقتی به چشماندازهای بکر و طبیعت بینظیر این مناطق نگاه کردم، این پرسش در ذهنم جرقه زد: چرا این سرزمین با این همه زیبایی و پتانسیل و ثروت، باید با چنین مشکلاتی روبرو و هنوز جنگزده باشد؟ اینجا جاییست که عشق و انسانیت در آن موج میزند اما نیازمند توجه بیشتر و تلاش مشترک برای رفع کمبودها و توسعه امکانات است.
وقتی به آرامگاه شهر رفتم، ردیف ردیف اسامی بود که همفامیلی بودند و نشان ازین داشت که خانوادگی شهید شدند...در بازدیدی که از موزهی دفاع مقدس دزفول داشتم، با تاریخ پر از مقاومت و ایستادگی مردم
(الف دزفول) بیشتر آشنا شدم. مقاومت این مردمان در برابر سختیها و ناملایمات،
درسی از پایداری و همت انسانیست. از اینرو، علاوه بر صفا و صمیمیتشان،
تحسین و احترام عمیقم را نیز به خود جلب کردند.
باید دست به دست هم دهیم و با نگاه دقیقتری به
محرومیتها و نیازهای مردم خوزستان، قدمهای موثری برای بهبود شرایطشان برداریم. این مردمان لایق زندگی بهتر و آیندهای روشنتر هستند.
بیایید صدایشان باشیم و با تلاش مشترک، تغییرات مثبتی در زندگیشان ایجاد کنیم.
خاک پای مردم ایران، محمدرضا دانایی
✏️
@Mreza_Danaei