#پادشاهی_گناه
۱۰۹
شوکه فقط خودمو پشت هری مخفی کردم. تو سکوتی که ایجاد شده بود صدای افتادن کسی روی زمین اومد و جیغ و شوک جمعیت!
هری آروم آروم عقب اومد و منم مردد از کنارش نگاه کردم .
تام و دو مرد دیگه رو زمین افتاده بودن.
نگاهم از سه تا جنازه غرق خون بالا رفت و رسید به جولیای شوکه و مردی که با اقتباس محافظین کنار جولیا غرق خون رو زمین افتاده بود.
جولیا خیره بود به تام!
هری بلاخره بلند گفت
- کی به تام شلیک کرد!؟ کی به محافظ ها شلیک کرد!؟
همهمه شده بود! یه سری شوکه و یه سری وحشت زده بودن. مسئول تدارکات شوکه به سمت هری اومد و گفت
- آقای ماریس... تمام محافظ هاتون کشته شدن!
هری یا وحشت گفت
- چی! همه محفظ ها!
مرد با تردید و وحشت سر تکون داد . هری دستش رو دور من گفت و گفت
- جین اینجا امن نیست باید بریم!
رو به مرد گفت
- همه رو متفرق کنید. زنگ بزنید به پلیس عمارت رو بگردن. منم میرم میترسم اینجا بمونم! هیچ محافظین نیست معلوم نیست چه خبره!
از اینکه انقدر حرفه ای نقش احمق بی خبر رو بازی میکرد جا خورده بودم.
اما بیشتر از اون شوکه مرگ تام بودم .
جولیا شوکه اومد بالای سر تام
انگار هنوز امیدوار بود تام زنده باشه! اما چشم های باز و از هدقه بیرون زده تام جای هیچ شکی نمیذاشت که مرده.
هری منو همراه خودش کشید و جولیا به من نگاه کرد
شوکه بود
فکر کردم الان داد میزنه چیزی میگه
اما با اون لباس عروس پفی که لکه های خون به دامنش چکیده بود فرو ریخت رو زمین و بالای سر تام نشست .
من میخواستم حال جولیا و مامان رو بگیرم.
اما این صحنه بیش از حد برام دردناک بود ...
هری منو با خودش به سمت عمارت برد. خیلی از مهمون ها مثل ما در حال دوییدن و دور شدن بودن.
بعضی ها میرفتن داخل عمارت و بعضی به سمت ماشین هاشون میدویدند. هری منو برد سمت عمارت که مکث کردم و گفتم
- من نمیام اون تو !
هری منو کشید و گفت
- باید از اونجا بریم وگرنه رد ما رو میزنن!
به اجبار همقدم شدم و گفتم
- مگه کسی هم مونده!؟ همه نمردن!؟
هانری تو سرم گفت
- اینا خورده ریز بودن، هنوز مونده!
بدنم مور مور شد و با هری وارد عمارت شدیم. دستم رو کشید و همراه خودش منو به سمت اتاقش بردفایل کامل این رمان موجوده. برای اینکه رمان رو کاملا #بدون_سانسور بخونید کافیه اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان رو اونجا تهیه کنید 👇👇👇👇
https://t.me/BaghStore_app/898اگر گوشی شما #اپل هست از اینجا گام به گام پیش برو👇👇
https://t.me/BaghStore_app/709