نوشتم؛ هنر توی وجودش مثل سرطان بدخیمه ولی با پایانِ خوش. عاقبت بهخیر شدن هنر در جسم انسانی و از حالت درونی و روحانی به ظاهر و زیستِ همیشگی تبدیل شده. فردی با زیستِ هنریِ تاثیرگذار.
هنری قابل بسط به تمام «تو»ها.
هنری قابل بسط به تمام «تو»ها.