#اصطلاح_محلاتی
#با_افتخار_محلاتیم
🔵 ور کشیدن : خالی کردن، انباشتن (در اصطلاح رایج : پوشیدن کامل کفش)/
در اصطلاح می گویند
اون گونی سُله گردو را ببر تو باغو ورش کش تو آتیش.
🔵 زوچّه (زودچه)(زودشه) : نو رس میوه کوچک زیبا و قشنگ/
در اصطلاح می گویند
برا خیار شور اگه بتونی خیار زوچّه بگیری درست کنی خیلی خوشمزه تر درمیاد.
🔵 گُرگِ زِر : کسی که زود به زود لباس پاره میکند./
در اصطلاح می گویند
این پسر بزرگم خیلی گُرگِ زره هفته یه جفت جوراب پاره میکنه.
🔵 التفاتت (لُطفِت) مایه ماطّلیه (معطلیه) : اصطلاحی محلاتی برای اعلام این موضوع که کاری که قرار بود برای مخاطب انجام دهد یا انجام داده ارزشی ندارد./
در اصطلاح می گویند
تو قرار بود ماه پیش به من ده تومن قرض بدی. الان میاری برام. دستت درد نکنه. لطفت مایه ماطّلیه.
🔵 پِخو : ترسو/
در اصطلاح می گویند
یانی یه بچه پخویی بود. تا صدا ترقه بلند میشد بدو میرفت بیخ پس اتاق.
🔵 میکلاشه : میخاره/
در اصطلاح می گویند کمرم میکلاشه یکم بخارون.
🔵 آله ور داشتن : اصطلاح محلاتی برای بیان روی(صورت) برگرداندن از کسی./
در اصطلاح می گویند
بعد از اینکه مستاجرمو از خونه بیرون کردم. حالا هر وقت تو خیابون منو می بینه ازم آله ورمیداره.
#محلاتچخبر
🆔
@MAHALLAT_30TYکانال خبری
شهر محلات - mahallat city