مائده🌱


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


می‌نویسم،پس هستم... ✨🌱
•ارتباط : https://t.me/BiChatBot?start=sc-578889d058

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


خواستنش تمّنای هر رگ ..


طامات dan repost
۱۸ دی پنجمین سالگرد یک اندوه بی‌پایان

زمانی که آسمان در آتش سوخت و زمین در غم فرو رفت، ۱۷۶ قلب در یک لحظه از تپش ایستادند. پرواز PS752 دیگر به مقصد نرسید، اما نامش برای همیشه در تاریخ ماندگار شد؛ نه به‌عنوان یک سفر، بلکه به‌عنوان یک تراژدی انسانی که جان‌هایی بی‌گناه را در میان آسمان و زمین به خاموشی کشاند.

۱۸ دی، یادآور شبی است که ستارگان هم گریستند. شب سیاهی که نه تنها خانواده‌های ۱۷۶ نفر، بلکه تمام دنیا را در سوگی عمیق فرو برد. آن‌هایی که هرکدام رؤیایی در سر داشتند، خنده‌هایی که هرگز تکرار نشد و آغوش‌هایی که همیشه خالی ماند.

این روز نه فقط یادآور یک حادثه، بلکه صدای فریادی است که عدالت را طلب می‌کند. هر نامی که در میان آن لیست طولانی می‌خوانیم، یک دنیا آرزو و عشق بود. آن‌ها رفتند؛ اما خاطراتشان در دل ما زنده است.

برای ۱۷۶ پروانه‌ای که بی‌گناه پروازشان به پایان رسید، امروز و هر روز دعا می‌کنیم. این غم نه فراموش می‌شود و نه بخشیده. ۱۸ دی، روزی که آسمان و زمین به احترام اشک ریختند.

طامات
@Taamat1


نه نمی‌بخشیم و نه فراموش می‌کنیم..
۵ سال گذشت..


«تو نگاهم می‌کنی و عشق ازم می‌باره..»


وقتی همه چی رو خراب می‌کنید و میرید دیگه نباید برگردید! چون که دیگه ویران شده را حوصله‌ی منت معمار نباشد.بعد هم
شهر ویران شده را طاقت لرزیدن نیست!


«چه بود زندگی اگه تو نمی‌رسیدی..»


قربانِ بودنت بروم ..
۱۳ دی ۱۴۰۳


«سُبحانَ الله يا فارِجَ الهَمّ وَ يا کاشِفَ الغَمّ فَرِّج هَـمّی وَ يَسّر اَمری وَ ارحِم ضَعفی وَ قِلَـّةَ حيلَتی وَ ارزُقنی حَيثَ لا اَحتَسِب يا رَبَّ العالَمين.»


«یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَی رَوْحِ الْفَرَجِ»

یا فارجِ غم‌های من؛ امشب نظری‌کن!


این دوسال اخیر ده سال از عمر من کم کرد


Happy new year you guys..🤍


«تو بهترين فریبی که از زمانه خورده‌ام..»


ماه و خورشیدِ منی
دورت میگردم.. ✨


قسم به نور...🌱✨️




«بر او ببخشایید؛بر او که از درون متلاشی‌ست.»


طامات dan repost
زیر مجموعه ی خودم هستم
مثل مجموعه ای که سخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
گرچه باغ من از درخت تهی ست
 
عشق آهوی تیزپا شد و من
ببر بی حرکت پتوهایم
خشمگین نیستم که تا امروز
نرسیدم به آرزوهایم
 
نرسیدن رسیدن محض است
آبزی آب را نمی بیند
هرکه در ماه زندگی بکند
رنگ مهتاب را نمی بیند
 
دوری و دوستی حکایت ماست
غیر از این هرچه هست در هوس است
پای احساس در میان باشد
انتخاب پرنده ها قفس است
 
وسعت کوچک رهایی را
از نگاه اسیر باید دید
کوه در رشته کوه بسیار است
کوه را در کویر باید دید
 
گرچه باغ من از درخت تهی ست
در سرم فکر کاشتن دارم
شعر را، عشق را، مکاشفه را
همه را از نداشتن دارم...
#یاسر_قنبرلو

طامات
@Taamat1


«خیلی خیلی زیاد دلم می‌خواهد کسی مرا دوست بدارد و لایق عشق باشم. هنوز خیلی ضعیف و سستم. خوب می‌دانم که چه چیزهایی را دوست دارم و از چه چیزهایی بدم می‌آید، اما خواهش می‌کنم، از من نپرسید کی هستم؛ «یک دختر حساس و خرد شده»، شاید؟»

•خاطرات روزانه‌ی سیلویا پلات؛
فارسیِ مهسا ملک‌مرزبان





20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.