آقای خامنهای به صراحت میگوید «هر وقت براثر سوء سیاست زمامداران، از رفتن به سمت ابزارهای قدرت روگردان شدیم دشمن بر ما مسلط شد...این گناه زمامداران نالایق و بعضی خائن و وابسته به این و آن نابخشودنی است ...راه تامین امنیت قدرت است.»
با سیاست داخلی و اقتصادی و فرهنگی آقای خامنه ای موافق باشید یا مخالف مواضع او در ۳۵ سال رهبریش صد در صد و به صورت تغییرناپذیری درون چارچوب «رئالیسم دفاعی» قرار داشته و دارد. مواضعی که یاداور مواضع رئالیستهای کلاسیک مثل بیسمارک و چرچیل و نظریهپردازانی مثل استیفن والت و کنث والتز است. در مقابل جواد ظریف را دارید که خود را با افتخار معتقد به مکتب ایدئالیسم میداند، میگوید آمریکا میتواند ۲۴ ساعته تمام تاسیسات نظامی ایران را نابود کند و در وضعیتی که یاداور اختلال مرزی یا borderline disorder است ادعا میکند آنچه ایران را نگه داشته و مانع جنگ شده توییتهای شخص شخیصش است.
نیازی به اخبار پشت پرده نیست. از عقل خودتان بپرسید آیا این دو جهانبینی و پارادایم فکری با یکدیگر سر سازش دارند؟ آیا اقای خامنهای که میگوید عقب نشینی و تضعیف نظامی ایران تحت قرارداد برجام خسارت محض بود و پیشروی و حرکت آفندی ایران در قالب «قانون اقدام راهبردی» حرکت بسیار خوبی بود با جواد ظریفی هم نظر است که میگوید این برجام بود که سایه جنگ را از سر ایران دور کرد و قانون اقدام راهبردی دسیسه تندروها برای زمین زدن مذاکرات بود؟
حالا مجید انصاری با انتساب جملهای به رهبری اینطور وانمود کرده که آقای خامنه ای خواهان ابقای ظریف در معاونت ریاست جمهوری است و با گفتن این حرف عملا این سیگنال را به جامعه میدهد که آقای خامنهای جلوی پرده و پشت پرده دو موضع متفاوت میگیرد، جلوی پرده از قدرت نظامی حرف میزند و پشت پرده از کسانی که خواهان خلع سلاح هستند حمایت میکند. چرا دفتر اقای خامنهای در مقابل وهنی چنین شدید ساکت است و یک کلمه روشنگری نمیکند؟
آیا دفتر آقای خامنهای و اطرافیانش نمیترسند که با سکوت و انفعالشان به اصلاح طلبانی مثل مجید انصاری میدان میدهند تا تصویری چنین متناقض از رهبری به جامعه و جوانان انقلابی ارائه کنند؟ آٌنهم در شرایطی که رهبری در حال آماده کردن افکار جامعه برای دفاع ملی و میهنی و مقابله با گستاخیهای بالقوه دشمن است، آنهم در زمانی که رهبری گفته باید خطای محاسباتی اسرائیل را برهم زد. آیا حفظ ظریف برای مافیای غربگرا اینقدر مهم است که حاضرند رابطه جامعه و رهبری را هم مخدوش و سردرگم کنند؟ و آیا این مافیای غربگرا آنقدر قدرت دارند که حتی دفتر رهبری را هم مجبور به سکوت کنند و خودشان سخنگوی رهبری شوند؟
با سیاست داخلی و اقتصادی و فرهنگی آقای خامنه ای موافق باشید یا مخالف مواضع او در ۳۵ سال رهبریش صد در صد و به صورت تغییرناپذیری درون چارچوب «رئالیسم دفاعی» قرار داشته و دارد. مواضعی که یاداور مواضع رئالیستهای کلاسیک مثل بیسمارک و چرچیل و نظریهپردازانی مثل استیفن والت و کنث والتز است. در مقابل جواد ظریف را دارید که خود را با افتخار معتقد به مکتب ایدئالیسم میداند، میگوید آمریکا میتواند ۲۴ ساعته تمام تاسیسات نظامی ایران را نابود کند و در وضعیتی که یاداور اختلال مرزی یا borderline disorder است ادعا میکند آنچه ایران را نگه داشته و مانع جنگ شده توییتهای شخص شخیصش است.
نیازی به اخبار پشت پرده نیست. از عقل خودتان بپرسید آیا این دو جهانبینی و پارادایم فکری با یکدیگر سر سازش دارند؟ آیا اقای خامنهای که میگوید عقب نشینی و تضعیف نظامی ایران تحت قرارداد برجام خسارت محض بود و پیشروی و حرکت آفندی ایران در قالب «قانون اقدام راهبردی» حرکت بسیار خوبی بود با جواد ظریفی هم نظر است که میگوید این برجام بود که سایه جنگ را از سر ایران دور کرد و قانون اقدام راهبردی دسیسه تندروها برای زمین زدن مذاکرات بود؟
حالا مجید انصاری با انتساب جملهای به رهبری اینطور وانمود کرده که آقای خامنه ای خواهان ابقای ظریف در معاونت ریاست جمهوری است و با گفتن این حرف عملا این سیگنال را به جامعه میدهد که آقای خامنهای جلوی پرده و پشت پرده دو موضع متفاوت میگیرد، جلوی پرده از قدرت نظامی حرف میزند و پشت پرده از کسانی که خواهان خلع سلاح هستند حمایت میکند. چرا دفتر اقای خامنهای در مقابل وهنی چنین شدید ساکت است و یک کلمه روشنگری نمیکند؟
آیا دفتر آقای خامنهای و اطرافیانش نمیترسند که با سکوت و انفعالشان به اصلاح طلبانی مثل مجید انصاری میدان میدهند تا تصویری چنین متناقض از رهبری به جامعه و جوانان انقلابی ارائه کنند؟ آٌنهم در شرایطی که رهبری در حال آماده کردن افکار جامعه برای دفاع ملی و میهنی و مقابله با گستاخیهای بالقوه دشمن است، آنهم در زمانی که رهبری گفته باید خطای محاسباتی اسرائیل را برهم زد. آیا حفظ ظریف برای مافیای غربگرا اینقدر مهم است که حاضرند رابطه جامعه و رهبری را هم مخدوش و سردرگم کنند؟ و آیا این مافیای غربگرا آنقدر قدرت دارند که حتی دفتر رهبری را هم مجبور به سکوت کنند و خودشان سخنگوی رهبری شوند؟