ھنر تهی


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


▫️ادمین: @mohammaddehbozorgi
▫️تعرفهٔ تبلیغات (فقط فرهنگی و هنری)
@Advertising404

Связанные каналы  |  Похожие каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


گرفته است جهان را غبار بی دردی
کجا رویم ازین عالم خراب، کجا؟

👤صائب تبریزی

@honartohi


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
▪️چشم گربه
▪️سال: ۱۹۶۹
▪️زبان اصلی

@honartohi


فیلم Eye of the Cat (چشم گربه) محصول سال 1969، یک تریلر روانشناختی و هیجان‌انگیز است که توسط دیوید لوول ریچ کارگردانی شده است. داستان این فیلم درباره‌ی وارثی به نام ویلیام (یا ویلی)، برادرش دنی، و زنی مرموز به نام کاسی است.

خلاصه داستان:
کاسی که معشوقه‌ی ویلیام است، او را متقاعد می‌کند تا به خانه‌ی عمه ثروتمندش برگردد. این عمه که در خانه‌ای بزرگ و مجلل زندگی می‌کند، عاشق گربه‌هایش است و تعداد زیادی از آن‌ها را در خانه نگه می‌دارد. کاسی نقشه‌ای دارد تا ویلی را متقاعد کند عمه‌اش را به قتل برساند و ثروت او را به ارث ببرد. اما مشکل اینجاست که ویلی از گربه‌ها وحشت دارد، و این حیوانات نقش کلیدی در روند داستان ایفا می‌کنند.

اتفاقات فیلم پر از تعلیق و هیجان است، زیرا گربه‌ها به نوعی به شخصیت‌های داستان واکنش نشان می‌دهند و در نهایت نقش مهمی در نتیجه‌ی داستان دارند. فیلم ترکیبی از المان‌های روانشناختی، وحشت و رازآلودگی را ارائه می‌دهد و تنش‌های عاطفی و روابط پیچیده‌ی شخصیت‌ها را به تصویر می‌کشد.


@honartohi


عشق زمینی یا عشق عرفانی؟
.
.

ببین، تو هنر دوتا عشق معروف داریم:

1. عشق چندتایی: این مدل بیشتر درباره‌ی تنوع، آزادی و لذت بردن از زندگیه. چیزی که تو داستان‌ها یا نقاشی‌های مهمونی‌های قدیمی زیاد می‌بینیم. همه دنبال هیجانن و تعهد یه چیز فرعی محسوب می‌شه.

2. عشق عرفانی: این عشق دیگه از جسم و ظاهر رد شده. انگار می‌خواد به یه حقیقت یا خدا برسه. مثل شعرهای حافظ که از عشق به خدا می‌گه یا داستان‌های عاشقانه‌ای مثل لیلی و مجنون که پر از معنای عمیقن.

🎯 فرقشون؟ اولی تو لحظه زندگی می‌کنه، دومی دنبال یه مفهوم بالاتره.

.
.

🖼 The Garden of Earthly Delights, Hieronymus Bosch, between 1480 and 1505


@honartohi


چند عشقی یا توجیه هنری برای بی‌تعهدی؟
.
.

✍️🏻بیاین روراست باشیم! این روزا خیلی از هنرمندا دارن چند عشقی (Poliamory) رو مثل یه پرچم آزادگی بلند می‌کنن، ولی واقعاً چی پُشت این ماجراست؟ این که عشقو با یه چیز بی‌قاعده و بدون تعهد قاطی کنیم، چه ربطی به هنره؟

✍️🏻بعضیا می‌گن هنرمندا دنبال تجربه‌های تازه‌ان یا عشقو محدود نمی‌دونن، ولی این فقط یه توجیهه. اگه بخوایم دقیق‌تر نگاه کنیم، چندعشقی بیشتر از این که نشونه خلاقیت باشه، فرار از مسئولیت های احساسی و تعهداته. عشق واقعی یعنی کنار یه نفر موندن، ساختن و تو سختی‌ها جنگیدن.

✍️🏻هنر همیشه با شورش علیه قواعد همراه بوده، اما نه شورشی که معنی و ارزش عشقو از بین ببره. عشق بدون تعهد، شبیه یه نقاشیه بدون بومه: جذاب به نظر می‌رسه، ولی پایدار نیست.

📌پ.ن: هنر واقعی یعنی تعهد به عشق و زندگی، نه فرار ازشون.
.
.

🖼 Embrace (Lovers II) (1917) by Egon Schiele


@honartohi


آن را که وفا نیست؛ زِ عالم کم باد...

👤مولانا

@honartohi


کلوزآپ فیلمی ساختهٔ زنده یاد عباس کیارستمی، محصول سال ۱۳۶۸ است. کلوزآپ یک نمونهٔ موفق از سینمای مستند و واقع‌ گرایی است که خط داستانی مشخصی را براساس واقعیت دنبال می‌کند. این فیلم باعث شناخت بیشتر جامعه غرب از سبک عباس کیارستمی شد و مورد توجه منتقدان قرار گرفت.

@honartohi


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
مستند کلوزآپ، نمای دور

ساخته‌ی مسلم منصوری و محمود شکراللهی، محصول 1996

مستندی درباره‌ی حسین سبزیان، شخصیت اصلی فیلم کلوزآپ و عشق بی‌پایانش به سینما
@honartohi
@filmhayefakher


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
مستند پیاده روی با کیارستمی

ساخته‌ی جمشید اکرمی، محصول ۲۰۰۳

@honartohi
@filmhayefakher


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
مستند "Making of 5"/ درباره‌ی ساخت فیلم ۵

پشت‌صحنه‌ی فیلم پنج ساخته‌ی عباس کیارستمی، محصول 2005

@honartohi
@filmhayefakher


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
‎🎭نمایش سوءتفاهم
‎✨ زندگی درست وقتی داره برام شروع میشه که من دیگه طاقت زندگی کردن رو ندارم
---------
‎📝نویسنده: آلبر کامو
‎👤مترجم: خشایار دیهیمی
‎🎭طراح و کارگردان: حسین کشفی اصل
‎🎬تهیه کننده: سروش سلطانی
جانشین تهیه ، دستیار کارگردان و برنامه ریز:
‎ملیکا ‌ملک ‌محمدی
مجری طرح:
‎محمد ‌لهاک
---------
‎ بازیگران ( به ترتیب ورود ) :
‎مهتاب ‌باجلان
‎کیمیا ‌جواهری
‎طاها ‌احمدی
‎محمد نیازی
‎آناهید ‌ادبی
---------
‎⏱️دی ماه ۱۴۰۳-ساعت ۲۰:۱۵
---------
‎📍بوتیک تئاتر ایران
---------
‎📌 لینک تهیه بلیت

http://tiwall.com/p/soetafahom19

---------
@subjectartgroup


تو معشوقی
تورا با غم چکار است ؟

👤نظامی

@honartohi


"لحظه‌ی حال و رنگ‌های بی‌پایان: دنیای نیومن"


اثر "Now II" از بارنت نیومن که در سال ۱۹۶۷ خلق شد، به دنبال بیان مفاهیم عمیق از زمان، حضور و احساسات انسانی است. نیومن در این نقاشی با استفاده از رنگ‌های تند و نوار عمودی معروف خود که به نام "زیپ" شناخته می‌شود، می‌خواست به بیننده یادآوری کنه که هر لحظه از زندگی ارزشمند و پر از معناست. این نوار عمودی در وسط بوم، نمادی از «حضور» و «لحظه‌ی حال» است. نیومن می‌خواست بگه که حتی در ساده‌ترین و خالی‌ترین فضاها هم می‌توان به عمق احساسات رسید و تجربه‌های انسانی رو درک کرد.


@honartohi


✍️🏻رنه ماگریت، با نقاشی «La Force des Choses» یا همون «قدرت اشیا»، یکی از نمونه‌های درخشان تفکر سور رئالیستی رو ارائه می‌ده. سور رئالیسم، مکتبی بود که به ناخودآگاه، تخیل و بازنمایی دنیای پنهان ذهن انسان اهمیت می‌داد، و ماگریت تو این اثر، تمام این مفاهیم رو تو قالبی ساده و در عین حال عمیق به تصویر کشیده.
.
.


▪️۱. نگاه سور رئالیستی به اشیا روزمره: ماگریت تو این نقاشی، با نمایش لیوان شراب و نون باگت، که چیزای کاملاً معمولی هستن، از دنیای روزمره فراتر می‌ره. این اشیا تو فضایی معلق و غیرواقعی قرار گرفتن، انگار قوانین فیزیک و واقعیت رو به چالش می‌کشن. سور رئالیسم دقیقاً همین بود؛ کشیدن پرده از واقعیت و دعوت مخاطب به دنیایی فراتر از منطق.
.
.


▪️۲. ناخودآگاه و معلق بودن ذهن: سور رئالیست‌ها باور داشتن که هنر باید ناخودآگاه انسان رو به تصویر بکشه. تو این اثر، حس معلق بودن اشیا مثل خواب یا رویا می‌مونه، جایی که همه‌چیز آشناست ولی در عین حال بی‌ربط و غریبه. ماگریت اینجا ذهن بیننده رو به ناخودآگاه خودش می‌بره و وادارش می‌کنه معنی جدیدی برای این اشیا پیدا کنه.
.
.


▪️۳. تناقض واقعیت و خیال: ماگریت با سبک سور رئالیستی خودش، همیشه بین واقعیت و خیال یه پل می‌زد. تو «قدرت اشیا»، این تناقض رو می‌بینیم؛ اشیایی که از دنیای واقعی میان ولی با قرار گرفتن تو این فضای غیرمعمول، به چیزی فراتر از خودشون تبدیل می‌شن. این اثر می‌خواد بگه که واقعیت، همیشه اون چیزی نیست که ما فکر می‌کنیم.
.
.




✍️🏻«قدرت اشیا» یه یادآوری عمیقه از فلسفه سور رئالیسم؛ که همه‌چیز، حتی ساده‌ترین چیزا، می‌تونن قدرتی پنهان داشته باشن، به شرطی که چشم‌هامون رو از دنیای سطحی فراتر ببریم.

@honartohi


«قدرت اشیا» در بستر سور رئالیسم

@honartohi


تضاد در هنر؛ جذابیت تفاوت‌ها


✍️🏻تضاد تو هنر یعنی کنار هم قرار دادن چیزایی که به نظر نمی‌خورن، اما همین اختلاف باعث می شه جذاب‌تر بشن. مثلاً وقتی رنگ‌های روشن و تیره کنار هم قرار می‌گیرن یا یه اثر کلاسیک با یه عنصر مدرن ترکیب می شه. این تضادها باعث میشن یه اثر خاص‌تر و چشم‌گیرتر بشه.

✍️🏻اما چرا این‌قدر به تضاد گرایش داریم؟ چون تضاد شبیه زندگیه؛ روشنایی فقط وقتی معنا پیدا می‌کنه که تاریکی رو دیده باشیم. شادی وقتی لذت‌بخشه که غم رو تجربه کرده باشیم. هنر هم همینو بهمون نشون می ده؛ این‌که زیبایی تو همین اختلاف‌ها و تناقض‌ها پیدا می شه.

✍️🏻تضاد تو هنر، ذهن ما رو به چالش می‌کشه و وادارمون می‌کنه بیشتر دقت کنیم. انگار هنر با این کارش داره میگه: "همه چیز از تفاوت‌ها معنا می‌گیره."



🖼 The Therapist, Rene Magritte, 1937


@honartohi


دل خواسته بود از من دلداده ولیکن
جان نیز فدا کردم و دلخواه ندیدم


👤خواجو کرمانی

@honartohi


شب‌نشینی جادوگرا: وحشت و تاریکی تو دل قرن هجدهم
.
.



✍️🏻یه اثر عجیب‌وغریب از فرانسیسکو گویا، "شب‌نشینی جادوگرا" (1798). تو این تابلو، گویا زده به دل تاریک‌ترین باورای قرن هجدهم درباره جادوگری. وسط تابلو یه بُز سیاه غول‌پیکر هست، نماد شیطان، که داره جادوگرای زن رو هدایت می‌کنه. این بزه انگار قاضی‌القضات محفل جادوگراییه!

✍️🏻دور و برش، زنایی با چهره‌های ترسناک و خسته جمع شدن، انگار دارن یه آیین مخوف رو اجرا می‌کنن. بچه‌ای هم کنار دستشونه، که خیلیا میگن قربانی این مراسم شده.

✍️🏻گویا این نقاشی رو خلق کرده تا به باورای خرافی مردم درباره جادوگری و شیطان‌پرستی یه طعنه درست و حسابی بزنه. اون زمان اسپانیا غرق خرافات و تفتیش عقاید بود و گویا با هنر خودش نشون داده که این ترس‌ها چقدر غیرمنطقی و وحشیانه‌ست.

✍️🏻این اثر مثل یه پنجره به ترسای عمیق و خرافات اون دوره‌ست. گویا تو این تابلو، یه شاهکار روان‌شناختی خلق کرده که هنوزم آدمو میخکوب می‌کنه!
.
.


🖼Witches' Sabbath, Francisco Goya, 1797–1798, Lázaro Galdiano Museum


@honartohi


اولین عزاداری بشر؛ غمی که تمام تاریخ را لرزاند!
.
.



وقتی اولین اشک‌ها ریخته شدند...
.
.


✍️🏻تابلوی نخستین سوگواری (The First Mourning) اثر ویلیام-آدولف بوگرو داستان اولین سوگواری تاریخ بشر را نشان می‌دهد. آدم و حوا، نشسته بر زمین، در سوگ پسرشان هابیل که توسط برادرش قابیل کشته شده، فرو رفته‌اند. تصویری که عمق درد و اندوه را در چهره‌هایشان فریاد می‌زند.


✍️🏻بوگرو، با هنرش، لحظه‌ای از ناب‌ترین احساسات انسانی را به تصویر کشیده؛ غمی که نه تنها شخصی، بلکه جهانی است. هابیل، اولین قربانی حسادت و خشونت، نمادی از آغاز دردی است که هنوز هم در زندگی بشر ادامه دارد.


✍️🏻رنگ‌های ملایم و حالت بدن آدم و حوا، غمی ساکت اما سنگین را نشان می‌دهد. این تابلو فقط یک نقاشی نیست؛ بلکه روایتی است از آنچه انسان از آغاز با خود حمل کرده: عشق، خشونت و از دست دادن.


.
.


🖼The First Mourning, William-Adolphe Bouguereau, 1888, National Museum of Fine Arts (Buenos Aires)



@honartohi


روئسای صنف پارچه‌فروشان آمستردام: یکی از شاهکارهای رامبرانت


رامبرانت از همون جوونی حسابی مشهور شد و تو میانسالی هم به ثروت زیادی رسید. ولی خب، دست‌ودلبازی‌هاش کار دستش داد و از وسطای دهه ۱۶۵۰ ورشکسته شد. با این حال، حتی تو اون شرایط سخت هم بهترین نقاش هلند بود. تو سال ۱۶۶۲، صنف پارچه‌فروشان آمستردام یه سفارش مهم بهش دادن. رامبرانت هم نشون داد چرا هنوز حرف اول رو تو نقاشی می‌زنه و یه شاهکار ساخت که امروز به اسم‌های «روئسای صنف پارچه‌فروشان» یا «نمایندگان نمونه‌برداری صنف پارچه‌فروشان» معروفه.

تو این تابلو، شش تا از اعضای اصلی صنف نشون داده شدن که دور یه میز نشستن. روی میز یه فرش ایرانی انداخته شده و همه‌شون به سمت کسی که تازه وارد اتاق شده نگاه می‌کنن. جالبه که اون آدم تازه‌وارد رو نمی‌بینیم، ولی از حالت نگاه و چهره‌هاشون کاملاً حس ورود یه نفر جدید به اتاق به مخاطب منتقل می‌شه.

این نقاشی اول برای دیوار ساختمون صنف کشیده شده بود، ولی سال ۱۷۷۷ به تالار شهر منتقل شد و از ۱۸۰۸ هم تو موزه ملی آمستردام (رَیکس‌موزئوم) به نمایش گذاشته شده.

@honartohi

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.