چو آدینه هرمزد بهمن بود
برین کار فرخ نشیمن بود
شاهنامه، نامه فرهنگ ایرانی
و برترین، پایهورترین و سنجیدهترین شاهکارِ حماسی جهان است؛
شاهنامه، نامه فرهنگ و منش ایرانی است. اگر ما بخواهیم ایرانی را بدانگونه که میسزد، بشناسیم، باید چهره راستین و فرشتین او را در شاهنامه بجوییم.
فردوسی خردمند چنان برگهای شاهنامه را می آراید که واژگان در برابر چشمان تیز بین خوانندگان به رامشگری در می آیند وخواننده را بر آن می دارد که بند بند سرودهایش را خوانش نماید. تا تلخ و شیرین داستانهایش را ریزبینانه دنبال کنند.
فرزانه توس آنچنان به زیبایی خامه می چرخاند که گویی خود همراه و همگام با پهلوانان بوده است.
خداوندگار سخن با نگاهی شگفت انگیز به چمانه های خامه رزم و بزم را در هم آمیخته.
براستی و بشایستگی که نگارش شاهنامه بدست توانای فردوسی بزرگ نوشته شده است، تا بدرستی چشمان نیمه بیدار آهونشان را به نگارش در آورد و خواننده را شیفته و شیدای پیچش گیسوان دخترکان و بانوان در شاهنامه نموده و آنگاه سپر شاهین نشان پهلوانان افسانه ای را به زیباترین گونه بر دوش یلاان و نان آوران استوار می سازد.
فردوسی هم رنگ را می شناسد هم نیرنگ نامردمان را ریزبریز در شاهکار ورجاوند نامه های ادب پارسی نمایان می سازد، وسپس درفش پلنگ پیکر پهلوانان را در میانه میدان به هنگام رزم و رزم آوران پدیدار مینماید و سرش را به همراه سرداران،
سپهبدان سترگ وتَهَم سرافراز بالا می گیرد، وشیرینی پیروزی پُر دلان را به کام خوانندگان هزار چندان میکند.
شاهنامه آیین درست زندگی کردن را به ما می آموزد، شاهنامه شناسنامه ما ایرانیان است.
شاهنامه فردوسی بزرگ درفش کاویانی ادب پارسی ما ایرانیان است.
شاهنامه کتاب زندگی است.
کتاب خرد و داد و هنر و شادمانی است.
شاهنامه اقلیم آرزوهای والای انسانی است.
در تیره ترین روزگار، چونان خورشیدی، بر بام ایران تابید تا رستاخیزی در جهان ما درافکند.
شاهنامه،شناسنامه و امروز و فردای ماست.
رستاخیز بزرگ فرهنگی و اجتماعی این سرزمین، در دانایی و دلیری و داد و مهر و مدار است.
چندین سده پیش از رنسانس در اروپا، در این فرهنگنامه ی بزرگ بشری از رستاخیز مردمان و فرهنگ سخن رفته است.
شاهنامه را بر داریم، بخوانیم، بکار بندیم.
شاهنامه، آیینه زندگی ایرانیان است۰
دریغ آن گل و مشک و خوشاب سی
همان تیغ برندهٔ پارسی
نگردد همی گرد نسرین تذرو
گل نارون خواهد و شاخ سرو
کزین نامور نامهٔ باستان
بمانم به گیتی یکی داستان
که هر کس که اندر سخن داد داد
ز من جز به نیکی نگیرند یاد
بدان گیتیم نیز خواهشگرست
که با تیغ تیزست و با افسرست
جهان کرده ام از سخن چون بهشت
از این بیش تخم سخن کس نکشت
۱بهمن ماه زادروز خجسته و مُرواى سخنگوى
توانا و برومند ،شيرين گفتار و ميهن
پرست فردوسی بزرگ فرخنده باد و پدرام٠
#فردوسی_بزرگ
#شاهنامه_خوانی
#شاهنامـه_بخوانیم
@ferdosiibozorg🔥🔥
برین کار فرخ نشیمن بود
شاهنامه، نامه فرهنگ ایرانی
و برترین، پایهورترین و سنجیدهترین شاهکارِ حماسی جهان است؛
شاهنامه، نامه فرهنگ و منش ایرانی است. اگر ما بخواهیم ایرانی را بدانگونه که میسزد، بشناسیم، باید چهره راستین و فرشتین او را در شاهنامه بجوییم.
فردوسی خردمند چنان برگهای شاهنامه را می آراید که واژگان در برابر چشمان تیز بین خوانندگان به رامشگری در می آیند وخواننده را بر آن می دارد که بند بند سرودهایش را خوانش نماید. تا تلخ و شیرین داستانهایش را ریزبینانه دنبال کنند.
فرزانه توس آنچنان به زیبایی خامه می چرخاند که گویی خود همراه و همگام با پهلوانان بوده است.
خداوندگار سخن با نگاهی شگفت انگیز به چمانه های خامه رزم و بزم را در هم آمیخته.
براستی و بشایستگی که نگارش شاهنامه بدست توانای فردوسی بزرگ نوشته شده است، تا بدرستی چشمان نیمه بیدار آهونشان را به نگارش در آورد و خواننده را شیفته و شیدای پیچش گیسوان دخترکان و بانوان در شاهنامه نموده و آنگاه سپر شاهین نشان پهلوانان افسانه ای را به زیباترین گونه بر دوش یلاان و نان آوران استوار می سازد.
فردوسی هم رنگ را می شناسد هم نیرنگ نامردمان را ریزبریز در شاهکار ورجاوند نامه های ادب پارسی نمایان می سازد، وسپس درفش پلنگ پیکر پهلوانان را در میانه میدان به هنگام رزم و رزم آوران پدیدار مینماید و سرش را به همراه سرداران،
سپهبدان سترگ وتَهَم سرافراز بالا می گیرد، وشیرینی پیروزی پُر دلان را به کام خوانندگان هزار چندان میکند.
شاهنامه آیین درست زندگی کردن را به ما می آموزد، شاهنامه شناسنامه ما ایرانیان است.
شاهنامه فردوسی بزرگ درفش کاویانی ادب پارسی ما ایرانیان است.
شاهنامه کتاب زندگی است.
کتاب خرد و داد و هنر و شادمانی است.
شاهنامه اقلیم آرزوهای والای انسانی است.
در تیره ترین روزگار، چونان خورشیدی، بر بام ایران تابید تا رستاخیزی در جهان ما درافکند.
شاهنامه،شناسنامه و امروز و فردای ماست.
رستاخیز بزرگ فرهنگی و اجتماعی این سرزمین، در دانایی و دلیری و داد و مهر و مدار است.
چندین سده پیش از رنسانس در اروپا، در این فرهنگنامه ی بزرگ بشری از رستاخیز مردمان و فرهنگ سخن رفته است.
شاهنامه را بر داریم، بخوانیم، بکار بندیم.
شاهنامه، آیینه زندگی ایرانیان است۰
دریغ آن گل و مشک و خوشاب سی
همان تیغ برندهٔ پارسی
نگردد همی گرد نسرین تذرو
گل نارون خواهد و شاخ سرو
کزین نامور نامهٔ باستان
بمانم به گیتی یکی داستان
که هر کس که اندر سخن داد داد
ز من جز به نیکی نگیرند یاد
بدان گیتیم نیز خواهشگرست
که با تیغ تیزست و با افسرست
جهان کرده ام از سخن چون بهشت
از این بیش تخم سخن کس نکشت
۱بهمن ماه زادروز خجسته و مُرواى سخنگوى
توانا و برومند ،شيرين گفتار و ميهن
پرست فردوسی بزرگ فرخنده باد و پدرام٠
#فردوسی_بزرگ
#شاهنامه_خوانی
#شاهنامـه_بخوانیم
@ferdosiibozorg🔥🔥