🔴 برای سربازبخشهایی از یادداشت روزبه علمداری فعال رسانهای:
🔻سخن گفتن برای امثال ما از سال ۹۶ بدین سو سخت است. چه اینکه باید همواره در محدودهای میان امید و ناامیدی، عصیان و سرکوب، اقتدار گرایی و واگرایی، چسبندگی و بریدن و دهها دوگانهای نظیر اینها قدم بزنیم و اجازه تسلط هیچ یک از دوگانههای موجود را بر فکر و عمل خود ندهیم. انتخاب این «نا موقعیت» همیشه با فحش و طرد و انگزنی و قضاوت های ساده انگارانه همراه بوده، ولی معتقدم ما از جنبههای مختلف اخلاقا در مقابل خود و جامعه مسئولیم تا فکرمان را بیان کنیم.
🔻یکی از قله های این مسیر باریک و سخت موضع امثال ما نسبت به کسی است که هوشمندانه، در میان تمام القاب، عنوان سرباز برخود نهاد و هر عبارتی غیر از آن را نپسندید. سرباز کسی است که رنگین کمان جامعه را مصداق واژه «مردم» میداند و به واسطه حضور در سرحدات و مرزها، درکی بسیار کلان از مفهوم «ایران» دارد؛ سرباز میتواند عقایدی شخصی داشته باشد، اما موقعیتی که او روی آن ایستاده و به داخل و خارج مینگرد، او را به رغم آرمان و ایمان، به درکی عملگرایانه از ملزومات زندگی در مختصات جهانی و منطقهای میرساند.
🔻معتقدم ارادت و علاقه به «سرباز» و تمام سربازان ایران را باید با شجاعت و ارادت تام فریاد زد و حتی در دل سختترین ناملایمات روزگار اجازه نداد این رکن اساسی شل شوند. ما برای سربازان، باید همچون پرچم و سرود ملی، تیم ملی و آیینهای ملی؛ ۱۰۰ از ۱۰۰ باشیم، نه حتی ۹۹ یا ۹۰. میتوانیم آنها را نقد یا پیرایه زدایی کنیم، اما نمیتوانیم با این ارکان هویت ملی به مانند یک رأی در انتخابات یا هر تصمیم روزمره ای که بعدا ممکن است تغییر کند، برخورد کنیم.
🔻همه ما میرویم، روزهای سخت جای خود را به روزهای توسعه و راحتی میدهند، اما ایران و سربازان و تمام ارکان هویت ملیاش همواره هستند و میمانند؛ آنها را به آتش نفرتها و کینهها و خشمها(ولو به حق) و قدیسسازیهای در خدمت قدرت، نسوزانیم.
🔻من سرباز را دوست دارم و به آن میبالم!
@FarhikhteganOnline