🇮🇷خیابون انقلاب|En St🇵🇸

❌آل موجودی افسانهای که به باور عوام در صحراها و چشمهها زندگی میکند و دشمن زنان تازه زا است آل را به شکلهای گوناگون وصف کرده اند زنی است که دستهای باریک بلند دارد و پایش هم استخوان فقط است و گوشت هیچ ندارد ضعیف البنیه است رنگ چهرهاش قرمز میباشد و بینی او از گل و یا از خمیر است.

❌ چشمانی درشت موهایی سفید و یا سرخ بینی قرمز رنگ دو پستان بسیار بزرگ و بر دوش افکنده گیسوان بلند طلائی و تنی پشمالو امینی دارد در افغانستان آل به صورت زنی جوان با دندانها و ناخنهای دراز چشمانی اریب در امتداد دو سوی بینی و پاشنههای پا برگشته به سوی جلو تصور میشود

❌نام این موجود خیالی در زبان ارمنی آل و الک آیلرس، در ترکی آذربایجانی آل و ترکی آسیای مرکزی آل - بستی ،در کردی هال و آل است (مردوخ) ظاهراً همه این نامها و جزء اول کلمه «الـ بستی از یک ریشه ایرانی و به معنی سرخ است. بنا به روایتهای عامه تا زمانی که زائو به حمام نرفته و ناپاک است، معمولاً تا شش روز یا ده روز پس از زاییدن اگر تنها بماند آل از دیوار خانه یا راه پشت بام یا پنجره و روزن و در اتاق به سراغش میآید و جگرش را میزند و میبرد اگر آل بتواند جگر زن تازه زا را به آب برساند و یا از آب بگذراند سبب بیماری و حتی مرگ او میشود.

❌ زائویی که آل جگرش را زده و برده اصطلاحاً «آل زده و بیماری ناشی از آن را «آلزدگی» مینامند. گاهی نیز ممکن است آل «جفت بچه » را ببرد.