_ وقتی که آشیل و پتروکلوس برای تعلیم پیش استادی به اسم چیرون میرن
چیرون از قهرمان هایی میگه که هیچکدوم خوشحال نبودن و پایان خوشی نداشتن
از این بین هم هرکول رو مثال میزنه که دیوونه میشه و همهی خانوادهی خودش رو به قتل رو میرسونه
همونجا پتروکلوس نگاهی به آشیل میندازه و با خودش میگه که، چشم های آشیل حتی توی انعکاس شعله ها هم برق میزنن، صورتش تو سایه ها هم با بقیه متفاوته، من حتی میتونم توی تاریکی اون رو تشخیص بدم، این صورتِ کسی نیست که بتونم حتی تو دیوانگی از یاد ببرمش
_فکر میکنی بتونی کسی رو پیدا کنی که حتی تو دیوونگی هم اون رو از یاد نبری؟
+مطمئنم اگه اینطوری عاشق بشم، حتی تو دیوونگی هم از یاد نمیبرمش
ترانه های آشیل
@capttionn