درباره بورس آیا باید نگران باشیم؟
دو راهکار داریم:
۱- در زمان رشد و تاچ تارگت ها تحلیل ها را رو کنیم که ممکن است بگویید همه بلدند و الان همه تحلیلگر شده اند (با اینکه تحلیل معنایی جدا از معامله کردن دارد).
۲- بگوییم هیچ احساسی نداریم.
گزینه دوم ساده تر و بهتر است، چون باعث می شود ذهن به دنبال دلایل این همه آرامش خاطر بگردد.
علت ها: ۱- سرانه پایین مطالعه (کسی علاقه به تحلیل بودجه و تحلیل متغیرهای پولی ندارد)
۲- کارایی ضعیف بازار : چون در برهه ای هستیم که بازار به گذشته و تکنیکال خود توجه نمی کند، بورس بازان تکنیکالیست نمی توانند بازده مازاد نرمال (اضافه بر صرفه ریسک) بدست آورند. بازار حافظه ندارد و اثر قیمت های گذشته در ارزش فعلی آن منعکس شده و تریدرهای بنیادی کار می توانند مثلا با کانسلیم بازده مازاد نرمال کسب کنند.
۳- روانشناسی معاملات : ترس و اطلاعات گمراه کننده بازار مثل اردرهای عجیب در تابلوی سهم ها می تواند تریدر را از تصمیم گیری بر اساس تحلیل، ناتوان کند. عرق سردی که روی پیشانی چنین افرادی می نشیند یا حس خشم و انتقام از کف و سقف یابی اشتباه که با تکرار زیاد آنان را درگیر می کند، کافی است تا قبل از معامله با تحلیل بخرند و بعد با احساس بفروشند.
۴- سرمایه گذاری در بورس طبق جلسات و خواص آن باید دیده شود؛ در بهترین حالت ۲۴۰ روز معاملاتی داریم که اگر تعطیلات مذهبی و ملی را لحاظ کنیم شاید به ۲۱۰ روز کاری برسد چیزی حدود ۷ ماه.. با ۵ تا ۷ درصد دامنه نوسان و نرخ مشارکت ضعیف حقیقی ها در حمایت های ماژور و برعکس نرخ مشارکت بالای آنها در مقاومت ها و همچنین تاختن بازارهای موازی بدون دامنه مواجهیم.
بنابراین وقتی ارزش گذاری نمی کنیم، متوجه نیستیم که این شمع های دو رنگ چیستند، هر روز دچار انواع فرض ها و اضطراب ها خواهیم شد درحالیکه باید تناسبی از ریسک و بازده را پیدا کنیم (نه اینکه خودمان بخواهیم).
@logic_market