♡ اشک مهتاب ♡


Kanal geosi va tili: Eron, Forscha
Toifa: ko‘rsatilmagan


ارتباط با سازنده کانال
@Ashke_Mahtab2
تاریخ افتتاح‌ کانال ۱۳۹۴/۰۸/۲۳
پیج‌ مدیر کانال رو در اینستا گرام دنبال کنید
@hadis_e_asheghi

Связанные каналы

Kanal geosi va tili
Eron, Forscha
Toifa
ko‘rsatilmagan
Statistika
Postlar filtri


«مستانه»

آواز #علیرضا_قربانی
آهنگ #سامان_صمیمی


و سکوت اسم دیگر زن بود...
بانگاهی مصمم و غمگین
که پر از حرف های نا گفته
که پراز گفته های غم آگین

و سکوت اسم‌ دیگر زن بود...
مهر خاموشی و فضایی سرد
لحظه لحظه فرو شدن لای
بغض در حال انتحار و ، درد

و سکوت اسم دیگر زن بود...
روی شرمِ نمورِ پنجره و
چشمهای همیشه بیدارو
حرفهای میان حنجره و

و سکوت اسم دیگر زن بود...
بعدِ سیر از کتک ، که می خورده
مشت مشتِ کبودیِ چشمش
آبروی سکوت را برده

و سکوت اسم دیگر زن بود...
هجمه ای از صدای بی فریاد
که لهیده میان خاموشی
بین بود و نبود و بادا باد

و سکوت اسم دیگر زن بود...
یک جنین سَلیطه ، نه؛ ترسو_
توی ذهنش مدام می لغزید
حرف های نگفته و وارو

و سکوت اسم دیگر زن ؛ نه....
همه ی زندگیش شد فریاااد
زن به این حسّ خسته پایان داد.

#زهرا_شبیهی


گریه "هاشور" زده صورت غمگینت را
پس زده گوش ِ خدا ناله و نفرینت را

متواری شده از روی لبت ، لبخندت
بنده‌ی اوئی و او نیست کمی دربندت!

سر ِ هر مسئله‌ای زود بهم میریزی
اشک را روی ِ سر ِ شیشه‌ی سم میریزی

بغلش کردی و از ترس به خود می‌لرزی
مثل یک پیچ، به اطراف خودت می‌هرزی!

پاکت ِ خالی سیگار کنار تخت‌ات
میزند قهقهه بر بخت ِ بد ِ بدبختت

پنجره پرت شده در وسط ِ افکارت
یا تو را پرت کند یا که ته ِ سیگارت

متلاشی شده در دورترین خاطره‌ها
می‌کشی دست به مجبورترین خاطره‌ها

با سر افتاده به پهنای ورق‌پاره‌ی تو
سایه‌ی شوم‌ترین گریه‌ی بیچاره‌ی تو

دَوَرانی شده از بس به خودش پیچیده
هی نصیحت شده و حرف ِ دلی نشنیده

کوچه در بازترین حالت ِ خود،بن‌بست است
شهر از اشک من و خون ِ دلم بدمست است

حرفها گفته و ناگفته معلق شده‌اند
دوستانم همه از بیخ دهن‌لق شده‌اند!

خاطرم هست که در جمع، مرا گم کردی
آلت ِ مضحکه و سوژه‌ی مردم کردی

مثل یک نوحه در اندوه محرم شده‌ام
مطلع شعرم و از شعر خودم کم شده‌ام

شکل ِ پاییزترین فصل ، غبار آلودم
مثل سیگارم و در پای خودم می دودم!

مستم از الکل صد در صد تخمیر ِ خودم
میکنم فکر ِ براندازی و تحقیر ِ خودم

خواب دیدم که به آغوش خودم جا شده‌ای
ماهی کوچک ِ برگشته به دریا شده‌ای

عشق ما فاجعه‌ی ماه و پلنگ است گلم
دل من مثل دلت خسته و تنگ است گلم

گریه در شورترین خاطره‌ها عالی بود!
این وسط جای تو و شانه‌ی تو خالی بود

#هخا_هاشمی


نمیدونم کی گفته دوری و دوستی
اما هر کی بوده
نه عاشق بوده
نه کسی رو تو زندگیش دوست داشته

عزیز دلم!

دوری فقط درد داره برات
حال خرابی داره
تنهایی داره
حتی اگه دور و برت شلوغ باشه...


#محمد_شیرمحمدی


-تو را می‌خواستم تا در جوانی
نمیرم از غم بی‌همزبانی…

غمِ بی‌همزبانی،
سوخت جانم…

چه می‌خواهم دگر زین زندگانی؟!…

#فریدون_مشیری


:
گفت مرا شعر کن
نمیدانستم از کدام مصرع به چه بیتی خواهم رسید!
پس...
چشمانم را بستم
از آغوش آغاز کردم و به بوسه ختم!
و این
تنها شعری بود که موقع نوشتنش؛
فریاد زدم!

#حامد_نیازی

#شبتون_پرعشق❤️🌼


آرزویم‌ اینست
که تو در باور این قلب فرو ریخته ام
بشوی یار و مددکار دلم

و در اندیشه ی
یک خواستن طولانی
بشوی همسفر و یار دلم

من دلم میخواهد
باورم کرده و در ذهن خودت
من شوم همسفر راه دراز
من و تو در این راه
بشویم‌ از غم و از غصه جدا

پس بیا تا آخر
تا ته کوچه ی پر مهر و وفا
من‌و‌تو‌ بار دگر
پر گشاییم و بخوانیم سرود
و به آیینه‌ ی دل
بفرستیم‌درود

من‌ و‌ تو‌ تا ته‌ این‌ جاده‌ی عشق
بشویم‌ اهل دل و اهل غزل

من‌دلم‌میخواهد
که‌ تو با عشق و امید
من‌ و دل را با هم
ببری تا ته سر فصل سپید

و در آنجا‌ من را
تو‌ پر از بوووووسه کنی

#محمد_شیرمحمدی


مگذار باور کنم
در پیوند عشق‌های راستین مانعی هست
عشق آن نیست که دگرگون شود
آن‌گاه که بر آن دست زمان می‌افتد
یا قامتش در فراق و جدایی خم شود

عشق آن نشانِیست همواره جاویدان
که به طوفان‌ها می‌نگرد
ولی هرگز
نه می‌هراسد
نه بر خود می‌لرزد.

عشق آن ستاره‌ایست
که هر کشتی سرگردان را ره می‌نماید
گر چه شاید اندازه آن پیداست
ولی ارزش آن پنهان می‌ماند

عشق بازیچه دست زمان نیست
گر چه زیبایی آن در دست زمان می‌افتد

عشق آن نیست که دگرگون شود
آنگاه که ساعت‌ها روزها و سال‌ها
شتابان بر آن می‌گذرند
بلکه آن است که تا روز ابد
زنده و جاوید می‌ماند
اگر این حقیقت نباشد
نه هرگز چیزی می‌نوشتم
نه هرگز کسی عاشق می‌شد

#ویلیام_شکسپیر


اینکه بر باد رفته بنیادم
مثل یک شمع، در دل بادم
اینکه تنها کنار تو شادم
و به طعم لب تو‌ معتادم
کار چشمان توست، می‌فهمی؟

اینکه مثل بلور بی رنگی
دلخورم از جماعت سنگی
شده ام از هجوم دلتنگی
کشوری در شرایط جنگی
کار چشمان توست، می‌فهمی؟

اینکه در‌عشق شهره‌ی دهرم
شاه دیوانگان این شهرم
اینکه من بی تو‌کاسه‌ی زهرم
در غیاب تو با خودم قهرم
کار چشمان توست، می‌فهمی؟

اینکه من بی‌پناه و‌دربدرم
خم شده زیر بار غم کمرم
اینکه فکر تو می زند به سرم
اینکه اصلا درآمده پدرم
کار چشمان توست، می‌فهمی؟

اینکه هستی تو‌ درد و‌تسکینم
هیچکس جز تو را نمی‌بینم
اینکه من بی‌بهانه غمگینم
نیست خوابی به چشم سنگینم
کار چشمان توست، می‌فهمی؟

اینکه عطر تو در شبم جاری‌ست
عشق تو انتخاب اجباری‌ست
ناله‌هایم اگر که تکراری‌ست
زخم‌هایی که خورده‌ام کاری‌ست
کار چشمان توست، می‌فهمی؟

دفتر شعر خیس و خط‌خطی‌ام
پرسه‌های خیال پاپتی‌ام
گریه و‌ خنده‌های نوبتی‌ام
آخر هفته های لعنتی‌ام
کار چشمان توست، می‌فهمی؟

اینکه آوارگی‌ست تقدیرم
از زمین و زمانه دلگیرم
زخمی صدهزار شمشیرم
تا بگویی بمیر، می میرم
کار چشمان توست، می‌فهمی؟


#مسعود_جعفری زاده


#حضرت_مولانا

ای بامن وپنهان چودل
از دل سلامت می کنم

تو کعبه‌ای هر جا روم
قصد مقامت می کنم

هرجاکه هستی حاضری
از دور در ما ناظری

شب خانه روشن میشود
چون یاد نامت میکنم


من از معبود یکتایم
فقـط
یک چیز میخواهم
نگیـرد هرگـز از قلبت

" امیــد "
استجابت را

شبتـون سرشـار از آرامش 🌙


عشق
آمد و
دردم از جان گریخت
خود در آن‌دَم که به خواب می‌رفتم
آغاز از پایان آغاز شد ...


#احمد_شاملو


ترانه عکستو قاب میگیرم

با صدای حسین موفق


جز خاطره، جز ياد تو، جز چشم تري نيست
گشتيم به دنبال تو هرجا، اثري نيست

ديگر نفس #صبح درآيينه نخيزد
در كوچه‌ي دل، همهمة رهگذري نيست

گفتند سفر هر كه رود باز بيايد
از آمدنت مرد مسافر، خبري نيست

اي خوب تر از خوب كه جز خوب نبودي
آئين فلك جز غم و خونين‌جگري نيست

تو مي روي و ياد تو در سينه‌ي ما هست
بعد از تو كه در كنج دلم شور و شري نيست

#علی_مظفر


ترانه فریبا

با صدای حسین پیکران


باید کسی ما را
به سمت گلوله ها شلیک کند !
که بهم فشارشان دهیم،
تا آنقدر بزرگ شوند
که در هیچ خشابی جا نشوند
و نتوانند، از دهان هیچ تفنگی
آواز مرگ بخوانند
باید کسی ما را
به سمت گلوله ها شلیک کند...

#شاهین_بهرامی


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
بیا ساقی آن می که چون گل کند
همه باغ پر بانگ بلبل کند

به من ده که چون گل بخواهم شکفت
که راز شکفتن نشاید نهفت ...

#هوشنگ_ابتهاج


‏ادوارد: می‌دونی فرق بین درد و رنج چیه؟
آنا: چه فرقی می‌کنه؟
وقتی دوتاشون بد هستند!
ادوارد: وقت‌هایی که باهات حرف می‌زنم و حواست پیش یکی دیگه‌س، این می‌شه رنج.
آنا: خب درد چیه اون‌وقت؟
ادوارد: اینکه با این‌حال باز دوستت دارم!

#رابرت.کیوساکی


خداوندا - ببخشا !..
شاعرم ؛ شعر آفریــــــــــنم...

اگر من چون خدا بودم...
همان اول که آدم می سرشتم
غزل را مینوشتم... با دلش آرسته میکردم
دلش را با غزل
همچون گلی نورسته میکردم
برای عاشقی کردن

دلش را با غزل دلبسته می کردم
زمان را هم برای عاشقی هایش
کمی آهسته میکردم
دل آدم به آیات غزل وارسته می کردم
غزل را در دل آدم چو آیات مقطع
در صحف سربسته می کردم...
و آندم من
غزلواره
بر آدم
می دمیدم...
روح
آدم
تازه
می کردم...


Video oldindan ko‘rish uchun mavjud emas
Telegram'da ko‘rish
💫
امروز را آغازی تازه بدان...

زندگی رودخانه ایست که مدام
به سمت آینده در جریان است...

هیچ قطره ای از آن دو بار
از زیر یک پل رد نمی شود...

برخیز و به سمت پیروزی حرکت کن


💞

20 ta oxirgi post ko‘rsatilgan.

1 879

obunachilar
Kanal statistikasi