به زور دختررو میبوسه و..😱😈😨هنوز در رو کامل نبسته بودم و نگاهم رو دور تا دور اتاق میچرخوندم که دو تا دست #قوی محکم نشست رو یقم و با تمام قدرت به جلو پرتابم کرد
وحشت زده به مردی خیره شدم که با #لگد در رو پشت سرم بست و سریع هم #قفلش کرد.دوباره دستش نشست رو #یقم و با تمام قدرتش سمت تخت پرتابم کرد و حالا اینبار دستش محکم رو دهنم نشست و #جیغم رو خفه کرد.
سرش رو کنار گوشم آورد و شروع کرد به زمزمه کردن
__خودت بگو با دختری که الان اسمش تو #شناسناممه ولی
اجازه میده یه مرد دیگه بهش نزدیک شه چیکار کنم؟چشمهام رو محکم بستم و زیر تن سنگینش تقلا کردم
__تو بگو روشا...باهات چیکار کنم وقتی با خودم
میجنگم و جون میکنم تا نترسونمت و فقط با تو آروم برخورد کنم و بهت زمان بدم،ولی میام میبینم یه مرد دیگه میخواد ببوستت چیکار کنم؟
دستش که از روی دهنم کنار رفت سریع جیغ کشیدم و اینبار دستش نشست رو فکم و محکم فشارش داد
____آیی ولم کن #کثافت...توی لعنتی با هزار جور #نقشه من و کشوندی سمت خودت اونوقت ...اونوقت به نزدیک شدن مردی که قرار بود #شوهرم بشه گیر دادی؟
لعنتی تو اومدی وسط زندگیه ما اونوقت...خفه شدم.نفسم رفت و چشمهام تا اخرین حد باز شد و تنم یخ بست.
با قدرت دوتا دستم رو بالای سرم #قفل کرده بود و لبهاش...لبهاش قفل لبهای لرزونم شده بود.
لبم درد گرفته بود ولی همچنان عقب نمی کشید.
حریص تر...خشن تر..پر از حس #مالکیت ادامه کام می گرفت.
فقط یکم سرش رو برای نفس تازه کردن عقب کشید و دوباره و دوباره.بالاخره عقب کشید ولی همچنان جفت دست هام رو بالا سرم #قفل کرده بود.
آروم رو لبم دست کشید که با انزجار و #نفرت سرم رو چرخوندم.
__اینم شد نتیجه ی اون صحنه ای که دیدم و مقصر تمام و کمالش تو بودی.
جسمت،روحت،فکرت همش مال منه روشا.
عصبیم کنی...کنترلم و از دست بدم بیشتر از اینم بهت ثابت میکنم.دستهام رو ول کرد و بالاخره دور شد.
__حالم ازت بهم میخوره شهاب.تو #حق نداری من و ببوسی.حق نداری به من #دست بزنی کثافت...حق نداری
__
من حق ندارم؟چرا؟مگه شوهرت نیستم کوچولو؟__تو شوهر من نیستی فهمیدی؟تو من و #گولم زدی.قرار بود پول اون
قلب و بدی که زودتر برای روشنا قلب پیدا شد همین.فقط صبر کن روشنا عمل شه اونوقت خودم همه چیو به بابا میگم بعدشم اسم نحست و از شناسنامم پاک میکنم و جوری ...
هجوم آورد سمتم و دوباره روم #خیمه زد.ولی اینبار دستش قفل #مانتوی تنم شد و با خشونت به دو طرف پارش کرد.
صدای کنده شدن اولین #دکمه که تو گوشم نشست زنگ خطر مثل ناقوس تو گوشم جیغ زد و دست و پاهام به کار افتاد.
دستش رفت سمت شالم و با خشونت از سرم کشید.
بقیه ی #دکمه هام رو هم باز کرد و دستش که به تاپ زیر مانتوم خورد #هق هقم بلند شد
____ترو خدا نکن شهاب...داری میکشیم شهاب جون من بس کن...جون روشا شهاب
با شنیدن حرفم خشک شد ولی با بلند ترین صدایی که ازش تا حالا شنیدم نعره کشید.
__فقط یه بار دیگه این حرفا رو ازت بشنوم تیکه تیکت میکنم روشا.
میبرمت جایی که دست احدی هم بهت نرسه.میخوام ببینم اونوقت کسی جرئت داره چیزی بگه تا شناسنامت رو تو صورتش پرت کنم؟
با نقشه یا نامردی تو الان زن منی روشا فهمیدی؟
اگر میتونم صد نفر و بهت نشون بدم که برای داشتن جایگاه تو له له میزنند پس یعنی تو هنوز من و نشناختی و فقط الکی داری به بختت #لگد میزنی.
من وقتی همه ی توجه و خواستم شده تویی که اینجوری برام ناز میکنی،نمیذارم از دستم #لیز بخوری روشا
🔥🔥🔥😱😱😈😈🔥🔥😨😨
https://t.me/joinchat/AAAAAE-JtE3DB3xTPbzy9Q